زهرا حسینی- سرپرست پژوهش و سوژهیابی فصل سوم مجموعه مستند «رخ مادر» که این شبها از شبکه یک سیما در حال پخش است، در گفتوگویی با ایسنا درباره این فصل از «رخ مادر» عنوان کرد: مهمترین شاخصهای که در این فصل وجود دارد، تاکید ویژه به بازسازی در قصههای مادران است. در بررسیهای اولیه متوجه مستعد بودن روایتها در بازسازی شدیم. اشیائی که به یادگار از شهیدشان مادران نگه داشته و یا حتی لوکیشنهای قدیمی معمولاً شامل خاطراتی بودند که با مرور آنها امکان بازسازی به ما داده میشد.
وی ادامه داد: این امر باعث همذاتپنداری بیشتر مخاطب میشد تا کار جلوه واقعیتری برایش داشته باشد. همچنین در این فصل مادران تماما خود راوی قصههایشان هستند و در بعضی قسمتها نیز فردی از افراد خانواده مکمل صحبتهای مادر، قصه را روایت میکند.
سرپرست پژوهش و سوژهیابی فصل سوم مجموعه مستند «رخ مادر» با اشاره به اینکه تجربیات فصل گذشته بسیار موثر در انتخاب سوژههاست، گفت: اما فاکتوری که قابل کنترل نبوده و نیست، بالا رفتن سن مادران است. در این فصل با توجه به این مورد و تبعات حاصله از آن برای مادران، انتخابهایمان محدودتر میشد که این مورد گاهی ما را دچار چالش هم میکرد اما همواره تلاش میکردیم علاوه بر فاکتورهای معمول، از تمامی نقاط کشور و همه قومیتها نمایندهای در هر فصل داشته باشیم. ایران تنوع زیادی در اقوام دارد و در زمان جنگ همه این قومیتها تحت لوای ایران میجنگیدند، احساس میکنیم وظیفه ای بود که به این مورد هم توجه ویژه ای داشته باشیم.
حسینی افزود: با توجه به معیار و فاکتورهایی که برای انتخاب مادران داشتیم سعی در انتخاب سوژههایی داشتم که علاوه بر شرایط جسمانی، روایت و سرگذشت متمایزی نسبت به دیگر مادران شهید داشته باشند. کسانی که چه در گذشته و چه در زمان حال الهام بخش بودهاند و در سطح جامعه نیز تاثیرگذاری خاصی داشته و دارند. از مادری که در گذشته پشت جبهه فعالیت میکرد و امروزه نیز در قالب دیگری این مورد را ادامه میدهد تا مادری که در زندگی شخصیاش روایت متمایز و کمتر شنیده شدهای دارد را در این فصل داریم و سعی کردم در انتخابهایم توازن میان این دو مورد را رعایت کنم. «رخ مادر» در تمام فصول خود راوی قصههای ناشنیده بوده و در این فصل هم همین طور است.
وی با اشاره به اینکه در فصل سوم «رخ مادر» هشت استان مورد بررسی قرار گرفت، بیان کرد: خداراشکر پراکندگی جغرافیایی خوبی داشتیم. از گیلان و زنجان گرفته تا خوزستان، از خراسان رضوی تا ایلام و همدان، اصفهان و یزد را پوشش دادیم و نکته قابل ذکر این است که از این ۱۳ مورد تنها یک قسمت را در مرکز استان کار کردیم و الباقی همه در شهرستان و روستاها تصویربرداری شدند. باعث مسرت است که بگویم به جز یک مورد، همه سوژههایمان از شهرهای جدید انتخاب شدند و این موضوع برای ما مساله حائز اهمیتی بود.
سرپرست پژوهش و سوژهیابی «رخ مادر» درباره چالشها برای انتخاب سوژهها و همچنین منتخب شدن ۱۳ نفر تصریح کرد: حدوداً از میان ۲۰۰ نفر، ۱۳ نفر را برگزیدیم. معمولاً نهادهای مربوطه اطلاعات زیادی از سرگذشت مادران شهدا نداشتند که این مورد در فصل پیش چالش بزرگی برای انتخاب سوژهها بود. در فصل سوم و در مرحله پیشتولید فراخوانی دادیم که خانوادهها خودشان را به ما معرفی کنند. تعدادی از سوژهها از این طریق انتخاب شدند، تعدادی را با مطالعه و بررسی جراید و تعدادی هم از طریق نهادهای مربوطه انتخاب کردیم. شرایط جسمانی مادران نیز موردی بود که گاهاً باعث چالشهایی میشد که علیرغم قصهای متفاوت مجبور به چشم پوشی میشدیم.

حسینی یادآور شد: داشتن سرگذشت متمایز چه در زندگی شخصی و چه در اجتماع، صحت و سلامتی نسبی مادران و میزان همراهی شان، پراکندگی جغرافیایی و اقوام، زندگی در روستا و شهرستان ها نسبت به مرکز استان و تنوع لوکیشنهای مربوطه به سوژه از اصلیترین فاکتورهای انتخاب مادران بود.
وی درباره همکاری نهادها برای پیدا کردن سوژهها مطرح کرد: نسبت به فصل گذشته همراهیها بهتر بود اما تولید مستند پروسهای است که نیاز به همراهی بلندمدت دارد، چه در زمان پژوهش و چه در زمان تولید. آسودگی خاطر تیم باعث تولید بهتر میشود اما بعضاً این عدم همراهی چالشهایی را ایجاد میکرد که سعی میشد مدیریت شود. استانهایی هم بودند که علیرغم تعداد شهدای بالا کوچکترین همراهی با تیم ما نداشتند و این موضوع باعث شد در آن استانها کاری تولید نشود.

سرپرست پژوهش و سوژهیابی «رخ مادر» تصریح کرد: ناگفته نماند نسبت به شرایط مادران، در بعضی از قسمتها هنگام تولید همراه تیم بودم. تعامل با این مادران برایم بسیار شیرین بوده و هست اما گاهی هنگام تولید سختیهایی هم داشت. ارتباط عاطفی که برقرار میشد موجب راهنمایی بهتر و همراهی بیشتر مادران می گشت. البته گاهی هم مادران شرایطی داشتند که کاملاً با توجه به سنشان قابل درک بود و در هر صورت تلاشم را میکردم که این تجربه برای مادران جز خاطرات لذتبخششان شود.
حسینی درباره تجربه حضور خود در «رخ مادر» گفت: در دو فصلی که تجربه زیست با خانوادهها به ویژه مادران گرانقدر شهدا را داشتم نگاه ویژهای به بعضی از مفاهیم پیدا کردهام، مفاهیمی همچون صبر، ایثار، توکل و ... نگاهم هیچ وقت به این مادران صرف یک رابطه پژوهشگر با سوژه نبوده است. سعی میکردم یک ارتباط عاطفی با آنها برقرار کنم و به همین علت تک به تک آنها را مادرم صدا میزدم تا همچون دخترشان با من احساس راحتی کنند، حرفهایشان را بزنند و خاطراتشان مرور شود. این مادران جزئی از زندگیام شده اند و این مورد را لطف خدا و برکت حیاتم میدانم.
وی در پاسخ به این پرسش که «رخ مادر» در فصل سوم چه اهدافی را دنبال میکند، مطرح کرد: «رخ مادر» چه در این فصل و چه در فصول گذشته یک اصل واحد داشت و آن هم روایت زندگی مادران شهدا بدون ذرهای کم و کاست است. روایتی از مادرانگیهای این مادران که قرار نیست پر طمطراق بیان شود بلکه در سادگی محض و در اوج شکوه این مادران را به تصویر میکشد. نه این مادران بلکه هر آدمی قصهای روایت نشده است و ما در عین حال با این که موضوع واحد مادران شهید سرلوحه کارمان بوده است، سعی کردیم تمایز هر کدام را با قصهای متفاوت خودش به تصویر بکشیم.
سرپرست پژوهش و سوژهیابی «رخ مادر» ادامه داد: این مادران این روزها، روزمرگیهای تقریباً یکسانی دارند اما آنچه تفاوت ایجاد میکند، گذشته آنها و شهیدشان و نحوه روایت آن است. هر کدامشان ویژگی نمایانتری نسبت به دیگری بر اساس قصهاش دارد و به همین دلیل روایت هرکدام از این مادران کلاس درسی برای نسل جوان است. میگویند خاصیت جوانی است که نصحیت را مستقیم قبول نکند بر همین اساس هم قصهها آمدند تا در قالب روایت نو پیام را انتقال بدهند و ما هم از همین ابزار استفاده کردیم تا حرفهای ناگفته مادران و زاویه دیدشان به زندگی را انتقال دهیم و الگوسازی کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه روز به روز تعداد این مادران کمتر میشود. رفتن هر کدامشان اگر صحبتهایشان گفته و شنیده نشود، رفتن و ناگفته ماندن قصهای بکر است که میتوانست روزی بیان شود و حتی یک نفر را تحت تاثیر خودش قرار دهد. امیدوارم در این فرصت محدود باقی مانده سرگذشت این مادران چه در قالب آثار مکتوب و چه آثار رسانه ای و تصویری در بیاید تا حسرتی برای بعد نماند یا لااقل کمتر بماند.
انتهای پیام


نظرات