به گزارش ایسنا، در دلنوشته دکتر محمدرضا ظفرقندی - وزیر بهداشت آمده است:« صبح متفاوتی بود؛ از آن صبحهایی که انسان حس میکند باید قدمهایش را کمی آهستهتر بردارد. امروز رفتم به بهشت زهرا؛ جایی که نامها فقط روی سنگ نیستند، در ذهن و دل آدم ادامه دارند. کنار مزار پاک شهیدانی ایستادم که چند نفرشان روزی پشت نیمکتهای «مفید» شاگردان من بودند؛ جوانهایی که قرار بود فصلهای دیگری از زندگی را تجربه کنند و در کوران حیات ارزشمندشان، بار مسئولیت یک ملت را بر دوش گرفتند و پر کشیدند.
ایستادن بر مزار شاگردت، کار سادهای نیست. آدم ناگهان در خودش فرو میرود و میان خاطرهها قدم میزند؛ میان لبخندهای نوجوانیشان، سادگی نگاهشان و آن سؤالهایی که میپرسیدند و گاهی خودم هم برایش جواب تازه پیدا میکردم. امروز، آن خاطرهها به شکلی غریب با نامهایی از دوران دفاع هشتساله گره خورد؛ رفقایی که در آن سالهای طولانی دود و آتش کنارمان بودند و حالا سالهاست در آرامش خاک آرمیدهاند.
بعد هم رفتم تا فاتحهای بخوانم بر مزار یکی دیگر از شهیدان تازهرسیده؛ جانباز شهید دکتر مرتضی رضیعی. مردی از نسل ایستادگی که بیش از چهار دهه رنج جانبازی را به جان خرید.
گذار در بین این همه انسان آسمانی از خانواده سلامت این نکته را به ذهن متبادر میساخت که انگار رشتهای ناپیدا میان همه این دورهها وجود دارد؛ از سنگرهای گرم خوزستان تا بخشهای درمانی بیمارستانها در روزهای کرونا، تا جنگ ۱۲ روزه. یک مسیر واحد از مسئولیت و ازخودگذشتگی. امروز بیش از هر روزی حس کردم که تاریخ، تنها با وقایع ساخته نمیشود؛ با انسانها ساخته میشود. با همانهایی که بیصداتر از آنچه باید، از زندگیشان گذشتند و معنایی تازه به کلمه «تعهد» دادند.
کنار این مزارها، آدم نه به گذشته برمیگردد و نه به آینده میرود؛ آدم فقط بهتر میفهمد چرا باید درست ایستاد، چرا باید روایت کرد، و چرا باید شکر کرد که در این سرزمین، همیشه کسانی بودهاند که از جان خودشان برای جان دیگران گذشتهاند.»
انتهای پیام


نظرات