به گزارش ایسنا، بهرام بیضایی کارگردان سینما و تئاتر، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس علاوه بر فیلمهایی که طی چند دهه ساخته و نمایشنامههایی که اجرا کرده، فیلمنامههای ساختهنشده و نمایشنامههای اجرانشدهای دارد که در سالهای اخیر به صورت کتاب منتشر شدهاند. یکی از فیلمنامههای ساختهنشده او فیلمنامه "اشغال" است.
او در این فیلمنامه به اشغال ایران توسط متفقین و مصائب و مشکلات مردم ایران در شهریور ۱۳۲۰ پرداخته است.
در "اشغال" نیروهای متفقین نسبت به کلماتی چون وطن و وطنپرستی حساسیت دارند و داشتن پرچم ایران در زمان اشغال ایران توسط متفقین، جرمی نابخشودنی محسوب میشود.
بیضایی در فیلمنامه "اشغال" به وضوح از زبان شخصیتهای اصلی فیلمنامه خود میگوید بیگانه باعث نجات کشور نمیشود و آزادی نمیآورد.
فیلمنامه "اشغال" ببضایی به نظر نگارنده این یادداشت، در زمانه پس از جنگ ۱۲ روزه، فیلمنامهای بسیار مهم و خواندنی است.
اینکه خود بهرام بیضایی قصد ساخت آن را داشته است یا دیگری، خیلی مشخص نیست اما خود فیلمنامهها و نمایشنامههای بیضایی آنقدر جذاب و خواندنی هستند که به خودی خود یک اثر هنری ویژه محسوب میشوند.
وقتی حبیبالله کاسهساز بهدنبال ساخت فیلم "اشغال" بود
حدود یک دهه قبل خبرهایی منتشر شد که ممکن است این فیلمنامه توسط بهرام بیضایی ساخته شود ولی خب ساخت فیلمنامه آن امکانپذیر نشد.
حبیبالله کاسهساز تهیهکننده سینما در مصاحبهای در بهمن سال ۹۲ درباره فیلمنامه "اشغال" گفته بود: در حال پیگیری ساخت پروژه سینمایی "اشغال" به کارگردانی بهرام بیضایی هستم و در این راه با حجتالله ایوبی رییس سازمان سینمایی نیز مذاکرات موثری داشتیم.
او افزوده بود: چنانچه سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی همکاریهای لازم را برای ساخت این پروژه سینمایی انجام دهند این اثر به سرانجام خواهد رسید.
او در همان مقطع یادآور شده بود: سال گذشته، از طریق ارتباط یکی از دوستان با بهرام بیضایی، رضایت را برای ساخت پروژه سینمایی "اشغال" جلب کردیم. برآوردهای تولید این اثر سال گذشته انجام شد اما به دلیل وضعیت بودجه و تغییر مدیریتها، این اثر به سرانجام نرسید.
گفته میشود در دوره مدیریت حجتالله ایوبی برای تولید این پروژه سینمایی وارد مذاکره میشوند و او فیلمنامه این اثر سینمایی را مطالعه کرده و نظر مساعدی به آن داشته است. همچنین نشستی با محمدرضا جعفری جلوه مدیرعامل (وقت) بنیاد سینمایی فارابی برای تولید پروژه "اشغال" برگزار میشود و در انتظار پاسخ بنیاد سینمایی فارابی میمانند.
بهرام بیضایی که پنجم دیماه ۸۷ساله میشود، خودش در مصاحبهای درباره فیلمنامه "اشغال" حرفهای قابل تاملی زده است.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آن تصاویری که در فیلمنامه "اشغال" دارید، فقط بر اساس شنیدههایتان استوار است، گفته است: "بعضی شنیدههاست، بعضی هم خواندهها، مثلاً عکسهایی که دیدم و حرفهایی که از مادر و مادربزرگم در طول زمان شنیدم. ولی من تصویر تهران قدیم را خیلی خوب در ذهن دارم. در واقع از شکل افتادن توپخانه را جزء به جزء دیدهام.
همینطور خراب شدن سمت شهرداری یعنی ضلع شمالی آن و خراب شدن سمت وزارت پست و تلگراف؛ یعنی ضلع جنوبی آن را. شاید هم بشود گفت اصلاً خراب شدن کل تهران را جزء به جزء دیدهام از حسنآباد و میدان مخبرالدوله تا ساختمانهای فوقالعاده مدرسههایم را که به سعی بساز و بفروشها ویران شد. من حتی تئاتر سوخته سعدی را به خاطر دارم ولی اولین خاطره نمایشی که یادم هست به وقتی برمیگردد که کوچۀ مطهری مینشستیم."
یکی از مواردی که در فیلمنامه بیضایی به تلخی به تصویر کشیده شده، قحطی و گرسنگی در زمان اشغال است. در بخشهایی از این فیلمنامه میخوانیم:
"خانیآباد. روز .خارجی
حرکت روی صورتهای عدهای بچه گرسنه و گریان و سپس عدهای مردم ناشسته گرسنه کاسه به دست که در صفی ایستادهاند و هیاهوکنان سر نوبت دعوا میکنند. از در کاروانسرا سوراخی باز است. کسانی کاسهها را میدهند تو و یک کاسه دمپختک میگیرند. مردی که گرفته میدود. اتفاق و عالیه دیده میشوند که از جلو واقعه میگذرند.
اتفاق: دولت با تشکیل خیریه و جمعآوری اعانات و معاونت اتفاق اهالی آشپزخانههای عمومی دایر کرده که پخت کته و آش و دمپخت میکنند. با این وجود روزی صدها کودک بی غذا میمانند و بسیاری تلف شدهاند."
یکی از مواردی که در فیلمنامه بیضایی به وضوح اشاره شده، گرانی و تورم بیسابقه در زمان اشغال است. در جایی از فیلمنامه، یکی از شخصیتهای اصلی میگوید: پارچه نخی قبل از جنگ یک ریال بود بعد از جنگ شد ۲۵۰ ریال!
شباهتهای اضطراب "اشغال" و اضطراب جنگ ۱۲ روزه
بخشهایی از فیلمنامه "اشغال" بسیار شباهت دارد به جنگ ۱۲ روزه! در صفحه ۱۳ کتاب فیلمنامه "اشغال" آمده است: "در راه علت وحشت دیروز معلوم شد؛ گویا دو طیاره انگلیسی برای ریختن اوراق به روی شهر طهران هوا گرفته و شروع به چرخ زدن کردهاند. از قلعه مرغی به تصور اینکه آلمانی است با ضد طیاره آنها را هدف گرفته و شروع به تیر مینمایند. اتفاقا هوا گرفتن این طیارات با پیدایش یک طیاره خارجی دیگر تصادف مینماید که حامل خواربار بوده ظهور ناگهانی این سه طیاره در هوای طهران عموم اهالی و ادارات را مضطرب نموده، غافل از اینکه صدای توپهای طیارهزنی است و نه بمباندازی طیارات خارجی یکدفعه بیرون ریخته و متوحش و متزلزل دنبال پناه و محل محفوظی میگشتهاند."
بیگانه برای کسی آزادی نمیآورد
به نظر می رسد یکی از مهمترین دغدغههای بیضایی در فیلمنامه "اشغال" این است که بیگانه برای کسانی آزادی نمیآورد.
مکالمه دو مسافر در فیلمنامه "اشغال" خواندنی است:
"مسافر اول: (دلخور) اگر به چاههای نفت بادکوبه دسترسی پیدا کنند کار دنیا تمام است.
مسافر دوم: (خوشحال) بله ما باید افتخار کنیم که علامت باستانی ایران یعنی چرخ خورشید را علامت خود قرار دادهاند.
مسافر اول: (عصبانی) خیال کردهاید میآیند ما را آزاد کنند؟ استبداد آنها جدیترین خطر برای بشریت است.
مسافر دوم: (عصبانی) نمیخواهد برای اشغال ایران عذر بتراشید (به دیگران) میدانید تمدن ژرمانی به دنیا چه هدیهای داده؟
مسافر اول: بله، کورههای آدمسوزی!"
در جایی دیگر از فیلمنامه "اشغال"، "اتفاق" یکی از شخصیتهای اصلی این فیلمنامه میگوید: "این آلماندوستها که خیال میکنند اگر قوای نازی پیروز شوند میآیند ایران را هم آزاد میکنند، مطمئن هستم که "فکرت" (یکی از شخصیتهای اصلی فیلمنامه اشغال) با آنها مخالف بود و میگفت میآیند خودشان جای اینها را میگیرند."
متفقین علیه بیرق و ملت
در فیلمنامه "اشغال" بارها اینکه نیروهای متفقین با ملیت و پرچم ملی عناد و دشمنی دارند به خوبی نشان داده میشود.
در بخشی از فیلمنامه، یکی از شخصیتهای فیلمنامه "اشغال" میگوید: "یک گروه ضد ملی درست شده، امروز از خانهها بیرقهای چاپی را جمع میکردند. همسایهها تحویل دادند. ما گفتیم انداختهایم توی بخاری میگویند هر چه دیدهایم از این بیرق است.
میگویند ما همه یک قشون واحد علیه هیتلر هستیم. میگویند ملیت به اتحاد ما با متفقین لطمه میزند. تا امروز هم این بیرق و ملیت جلو پیشرفت ما را گرفته!"
بیرق و پرچم ایران یکی از عناصر مهم فیلمنامه "اشغال" بیضایی است و حتی پایان فیلمنامه نسبت مستقیمی با پرچم و بیرق پیدا میکند.
گزارش: محمد تاجیک
انتهای پیام


نظرات