عفت اماني: خواندن و دانستن شاهنامه به ما عرق ملي ميدهد بسياري از واژههايي كه امروزه در زبان فارسي استفاده ميكنيم، فردوسي به دست ما داده است
يك شاهنامهپژوه معتقد است: شاهنامه كارنامه عزت و شرف و فرهنگ ما ايرانيان است و در ساختار زندگي اجتماعيمان وامدار شاهنامه هستيم.
عفت اماني در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يادآوري كرد: ما تنها كشور مسلماني هستيم كه به زبان فارسي سخن ميگوييم كه اين را وامدار شاهنامه هستيم. اين آيا بزرگترين افتخار براي كشوري نيست؟ تمام كشورهاي مسلمان زبان خود را از دست داده يا كشورهاي باستاني كه تاريخهاي باستاني داشتند هيچ يك به زبان خود سخن نميگويند، خود آنها معتدند اگر ما نيز فردوسي و شاهنامهاي داشتيم مثل ايرانيها به زبان مادري سخن ميگفتيم. پس نميتوان پرسيد كه شاهنامه ميتواند در زندگي اجتماعي ما و حفظ هويت مليمان تاثير داشته باشد يا نه؟ اين شاهنامه است كه زندگي اجتماعي را جهت ميدهد.
وي افزود: گمان نميكنم ايرانياي باشد كه تا كنون يك بيت از شاهنامه را نخوانده باشد. در حافظه تاريخي هر ايراني پيروي از نياكانش نهفته است. هيچ كتابي را نداريم كه به اين قدرت به اين مساله پرداخته باشد و عزت، شرف، سربلندي و حرف اول زدن يك جامعه را بيان كند؛ همان جامعهاي كه امروز، شده جهان سوم. سه هزار سال پيش پدران و مادران من، ايران را پايه جهان و تمدن و ادب جهان كرده بودند؛ اما امروزه به ما ميگويند جهان سوم. ما بايد از اين كارنامه عزت و شرف درس بگيريم و ديگر سوم نباشيم.
اماني با تاكيد بر اينكه خواندن و دانستن شاهنامه به ما عرق ملي ميدهد، افزود: اگر كسي شاهنامه را خواند و نفهميد، به اين دليل است كه رمز شاهنامه را نشكافته است كه اين امر به تدريس نياز دارد؛ اما متاسفانه تنها ارگانهاي خصوصي اين رسالت را به عهده دارند. آيا دولت نبايد پاسخگو باشد كه جوان ايراني را از فرار از مرز خود نجات دهد؟ استعمار يهود و صهيونيست است كه تاريخ دنيا را براي ما 2500 ساله رقم زده؛ اما شاهنامه تاريخ دنيا را فراتر از 7000 سال دارد نشان ميدهد.
وي افزود: ما شاهنامه را سند ميگيريم براي اينكه در جامعه فعلي خود راه هموار براي خود فراهم كنيم. اگر از ديد تاريخي به اين موضوع نگاه كنيم و شاهنامه را دفتر تاريخ و كارنامه تاريخ ايران بدانيم، در واقع با مرور تاريخ و گذشته خود و آشنايي با هويت گم گشته خويش و دانستن گذشتهاي كه از آن خيلي دور ماندهايم، به مسائل زيادي پي خواهيم برد كه اين، عزت نفس بسياري به ما خواهد داد. اين امر نخستين گام است در اينكه انسان راهي را براي خود هموار كند و ميتوان پيروزي را براي خود به دست آورده، پس از حاصل شدن عزت نفس است كه ساير مسائل خود به خود براي انسان حل خواهد شد.
اماني با اشاره به نگرش اسطورهيي به شاهنامه تصريح كرد: يك ملت با مرور اساطير خود، تاريخ و فرهنگ، با دور زدن پيرامون اساطير خود زنده است. چراكه اين اساطير نماد سمبل و مظهر قدرت و توانايي و عزت، هنر و فرهنگ آن ملت هستند. هيچ دلخواهي و خواهش تن و جان را نميبينيم كه در اسطورههاي ايران ذكر نشده باشد و خلاصه و سمبل اين اسطورهها شاهنامه فردوسي بزرگ است كه آن را به دست ما رسانده است. اگر بخواهيد درباره انسان شايسته، قدرتمند، الهي، پاك، پست و فرومايه، قدرنشناس، بيمحبت، زن خوب و مهربان و حتا زن بدكاره چيزي بدانيم و الهام بگيريم ميتوانيم به اين اسطورههاي خود مراجعه كنيم.
وي اسطورهها را قوي و پررنگ شده همه خواهشها و آرمانها در طول يك زندگي دانست و يادآوري كرد: اين اسطورهها همگي در شاهنامه جمع شده و ما هرگز نميتوانيم هويت و ساختار شخصيتي پيدا كنيم كه با توجه به آن ساختار خود را در جامعه قوي و حفظ موجوديت كنيم، براي حفظ ساختار اجتماعي نيازمند حفظ موجوديت در ساختار شخصيمان هستيم.
اين پژوهشگر شاهنامه قوي شدن ساختار شخصي را منوط به داشتن پشتوانه قوي دانست و متذكر شد: شاهنامه اين پشتوانه قوي را در اختيار ما ميگذارد و با شاهنامه فردوسي است كه با بسياري از پيچ و خمهاي تاريخ كه در طول تحصيل و مطالعه گمگشته، سرگشته و حيران بوديم دسترسي پيدا ميكنيم. حافظ در بالاترين غزل عارفانه عاشقانه فارسي قرار دارد و تمام نيازهاي عارفانه، عاشقانه، اجتماعي و سياسي يك بشر را رفع ميكند يا حتا سعدي كه بالاترين سخنگويان است شاگردي فردوسي را كرد، يا گفتار مولانا را در جايگاه خود ميسنجيم با خوانند هر كدام از اين غزلها نوعي عزلت، سرخوردگي و گوشهنشيني در ما حاصل ميشود؛ ولي كسي نيست كه شاهنامه را بخواند و احساس جنبش و حركت به او دست ندهد.
وي گفت: اگر فردوسي و شاهنامه فردوسي نبود چه بسا سعدي، حافظ و مولانايي هم شكل نميگرفت. درنتيجه ادبيات غني و سرشار از عرفان، عشق و زندگي اجتماعي هم شكل نميگرفت. همه ما ايرانيان وامدار شاهنامه فردوسي هستيم و نميتوان ارزشهاي شاهنامه را در يك يا دو مورد خلاصه دانست. شاهنامه درختي است كه يك برگ از آن درخت در قالب شعر و ادبيات ميگنجد.
اماني با بيان اين مطلب كه بسياري از واژههايي كه امروزه در زبان فارسي استفاده ميكنيم، فردوسي به دست ما داده است، ادامه داد: اگر فردوسي نبود واژههاي زبان فارسي مرده بود و تاريخ زبان فارسي در كوچههاي گم گشته تاريخ مبهم باقي مانده و گم ميشد. بعضي حوادث را داديم كه تنها منبعي كه از آنها ذكر كرده شاهنامه است، و در
واقع ساختار زندگي اجتماعي هر كس بر استناد به شاهنامه شكل ميگيرد.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات