چهار روز مانده به روز ملي سينما، شب گذشته ـ شانزدهم شهريورماه ـ فرهنگستان هنر (آسمان) ميزبان جمعي از اهالي سينما بود كه آمده بودند از سيد محمد بهشتي، علي كسمايي، فرهاد فخرالديني و زندهياد رسول ملاقليپور تقدير كنند و چهار معاون سينمايي كه سكان سينماي ايران را در 25 سال اخير در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي داشتند، با هم عكس يادگاري گرفتند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، علي معلم يكي از اعضا هيات مديره خانه سينما كه اجراي برنامه را بر عهده داشت با تفال به ديوان حافظ برنامه را آغاز كرد.
ميركريمي:
قصد ندارم بيلان كاري ارايه بدهم
صحه صدر را دستور كار قرار داديم
رضا ميركريمي مديرعامل خانهي سينما به هنرمندان خوشآمد گفت و ادامه داد: امروز ضيافت جشني را برپا ميكنيم كه نه فقط براي برگزيدگان احتمالي جشن و براي پاسداشت زحمات كانديداها، بلكه به احترام سينماي ايران همه دور هم جمع شدهايم و جشن برگزار ميكنيم. بنابراين در انتهاي برگزاري اين جشنها همه برنده هستيم و من به همه تبريك ميگويم.
وي بهعنوان يك كارگردان كه موقتا در مديرعاملي خانه سينما حضور دارد، در ادامه، سخنانش را به اين نهاد صنفي متمركز كرد و گفت: از ابتداي حضورم در خانهي سينما با خود عهد كرده بودم، كمتر حرف بزنم. نميخواهم مثل برخي از مديران كه ميگويند، ويرانهي تحويل گرفتم يا بخواهم به رخ بكشم كه زندگي شخصي و خصوصيام به خطر افتاده بنابراين اين دو جمله كليشهي را مطرح نميكنم. چون قبل از من زحمات زيادي كشيده شده بود و در ادامهي راه، آبرو و عزت و سرمايهاي كه به هر كدام از ما داده شده است را سعي كرديم، سهمي از آن را براي كل سينما و حركت صنفي هزينه كنيم و فكر ميكنم هيات مديره با چنين تصوري اين مسئوليت را بر عهده گرفت.
مير كريمي گفت: قصد ندارم در اين مراسم بيلان كاري ارايه بدهم. چون اين سخنان در حوصلهي اين مراسم نيست. من معتقدم آنچه ميشود، حس كرد را نبايد مطرح كرد. اگر اتفاقي افتاده است، اعضا خودشان متوجه ميشوند و اگر اتفاقي نيفتاده است، قطعا با حرف زدن درست نميشود.
وي رويكرد هيات مديره را تدبيري توام با آرامش در اين مدت دانست و گفت: وقتي يك عدهي كوتاهتر از همه ميبينند، البته بلندتر از همه حرف ميزنند ما قصد كرديم وارد جريانات ژورناليستي آنها نشويم و صحه صدر را به عنوان دستور كار قرار داديم و هيات مديره از اين جهت بلند نظرانه سكوت و خويشتنداري كرده است. چون اميدوار است روزي فرا برسد كه اين دوستان متوجه باشند كه به حق يا ناحق كشتي كه در آن هستند را دارند سوراخ ميكنند.
وي در بخشي ديگر از سخنانش، يكي از اهداف هيات مديرهي خانهي سينما را ارايه تصويري به عنوان يك نهاد قدرتمند در نزد مسئولين در حوزهها ديگر دانست و گفت: فكر ميكنم در اين زمينه اين اعتماد سازي انجام شد و خيلي خوب هم انجام شد كه اين شخصيت صنفي مورد اعتماد قرار بگيرد و حمايتهاي ويژهاي از آنها انجام شود.
ميركريمي تاكيد كرد: هيچ صنفي قدرتمند نيست ،مگر در خانه يك وفاق و همدلي اتفاق بيافتد. ما سعي كرديم در اين مدت صنوف را فعال كنيم و در همين راستا آموزش صنفي، مراسم بزرگداشت برگزار كرديم كه به نظرم در اين زمينه اتفاقات خوبي افتاده است. از جمله تجمع29 خرداد ماه كه تجمع دفاع از حقوق سينمگران را برپا كرديم.
مديرعامل خانهي سينما به تمايز خانه سينما با ديگر تشكلات صنفي اشاره كرد و گفت: "هويت صنفي" در آن مترادف با "هويت ملي" است. به عنوان يك رسانه قدرتمند كه فرهنگ ساز است، هر حركت صنفي در
خانه سينما معناي ملي دارد و وظيفه اعضا بسيار خطير است، بنابراين مراقبت جدي ميطلبد.
وي به سخنان چندي قبل مقام معظم رهبري دربارهي مظلوميت فرهنگي اشاره كرد و گفت: از اين جمله تعابير زيادي ميتوان داشت و تصور بنده اين است كه مظلوميت فرهنگي واژهي معناداري است كه
هماكنون دچار آن هستيم. آن سياست و اقتصاد زدگي مفرط و به رسميت نشناختن جايگاه فرهنگ و بياعتنايي به اهالي اين حوزه، ميتواند بسياري از هزينهها را تحميل كند.
وي افزود: ما درون جامعهي خودمان ـ جامعهي سينمايي ـ هم مظلوم هستيم. چون اندكي از جامعهي ما تيريبونهاي در اختيار دارند كه شناسنامه بيروني جامعه سينمايي كشور شدهاند و خانوادهي متين سينما در حاشيه آن قرار گرفتند، كساني كه با هياهو به غير خودي بودن خودشان افتخار ميكنند.
مير كريمي گفت: به همان ميزان كه دستمايه قرار دادن بدبختي مردم و انعكاس آن درجشنوارههاي جهاني درست نيست، به همان ميزان بازي كردن با اعتقادات و باورهاي مردم و پايين آوردن آسمان روندي كه اين روزها دچارش هستيم، نامناسب است. اين افراط و تفريط سينماي ايران باعث شد، بدنه فهيم سينما به دليل بياعتمادي مظلوم واقع شوند. بنابراين كسي كه مورد اعتماد قرار نميگيرد، نميتواند كار خلاق انجام بدهد و حاصل اين بياعتمادي حاصلي جز مظلوميت، دخالت به جاي نظارت، مشاركت به جاي حمايت و بياعتمادي به هنرمندي كه جزو مهمي از جامعه است، نميتواند باشد.
وي خطاب به هنرمندان گفت: يكسال ماموريت خود را درخانهي سينما پشت سر گذاشتم و يكسال ديگر ماموريت داريم، اگر كوتاهي انجام شده است، سهوا يا در موارد ديگري چون منافع جمع مد نظر بوده است من پوزش ميخواهم. حلالمان كنيد.
ميركريمي اظهار اميدواري كرد: آنچه به عنوان آبرو براي سينما ميپسنديم، اتفاق بيافتد. كساني كه به دنبال حاشيه سازي هستند به عقل بيآيند.
مديرعامل خانهي سينما در پايان گفت: در مراسم روز سه شنبه فقط به خاطر سينماي ايران و عزت سينماي ايران بياييم و جشن بگيريم.
تنديس رسول ملاقليپور در شب تولدش اهدا شد
احمدرضا درويش: باورم نيست رسول درميان ما نيست
فرشته طائرپور در شب تولد زندهياد رسول ملاقليپور با قرائت متني دربارهي اين كارگردان سينماي ايران از حسين ياري بازيگر فيلم "ميم مثل مادر" دعوت كرد تا به روي صحنه بيايد.
حسين ياري گفت: صحبت كردن دربارهي رسول ملاقليپور براي من خيلي سخت است. او در جمع اهالي سينما ناشناخته نيست و بهترين تعاريف را دوستان در موردش دارند. بنده فقط ميتوانم بگويم جاي اين كارگردان فهيم و غيرتمند براي هميشه در سينماي ايران خالي است و از همين جا به روح پاك او درود ميفرستم.
احمدرضا درويش، منوچهر محمدي، حسين ياري و فرشته طائرپور تنديس جشن يازدهم سينماي ايران را به همسر زندهياد رسول ملاقليپور اهدا كردند.
همسر ملاقلي پور نيز در سخنان كوتاهي گفت: امشب شب تولد رسول است، ساعاتي قبل بر سر خاك او با كيك كوچكي جشن تولد او را گرفتيم.
احمدرضا درويش در سخنان كوتاهي گفت: فقط ميتوانم بگويم هنوز باور نميكنم، رسول نيست، چون فكرميكنم هنوز در ميان ما است.
فرهاد فخرالديني:
سينما در دورهي به فرياد موزيسينها رسيد
به گزارش ايسنا، محمد سرير آهنگساز گفت: او مدرس دانشگاه است، فخرالديني آهنگهاي ماندگاري براي موسيقي فيلم ساخته است. او در حوزهي موسيقي ملي تحقيق كرده است و رهبر اركستر و سازندهي قطعات موسيقي كلامي است، همه اينها حاصل چهار دهه فعاليت او است. شايد يكي از برجستهترين ويژگيهاي او در دروني كردن موسيقي ملي است و لحظاتي كه از موسيقي او در فيلم استفاده ميشود، موسيقي او ايراني است.
محمد احصايي و محمدرضا عليقلي، محمد سرير از فرهاد فخرالديني تقدير كردند و تنديس يازدهمين جشن سينماي ايران را به او اهدا كردند.
فرهاد فخرالديني نيز ضمن اشاره به كليپي كه از او پخش شد گفت: همه حرفهايم را در اين كليپ مطرح كردم. به هر حال در زندگي انسان لحظاتي ارزشمند وجود دارد، در اين لحظه بسيار خوشحال هستم كه همه عمرم را در راه موسيقي صرف كردم.
وي درعين حال متذكر شد: سينما به فرياد موزيسينها رسيد، در دوراني كه به تاييد دكتر سرير، موسيقي زياد عرصه مناسبي براي فعاليت نداشت، در آن دوره سينما به فرياد موسيقي رسيد. بنابراين من از طرف خود و همكارانم در اين عرصه از سينماي ايران تشكر ميكنم كه به موسيقي ما ياري رساند و موسيقيدانان ما هم به واقع سنگ تمام گذاشتند.
علي كسمايي در پنج پرده با اهالي سينما سخن گفت
منوچهر اسماعيلي: من بخش كوچكي از حاصل عمر علي كسمايي هستم
در كليپي كه توسط مجيد برزگر ساخته شده بود، منوچهر اسماعيلي، رسول زاده و تهامينژاد در خانهي سينما كه سالها قبل استوديو فيلم ايران بود با علي كسمايي سخن گفتند.
منوچهر اسماعيلي دوبلور پيشكسوت براي مراسم تقدير به روي صحنه آمد و گفت: من بخش كوچكي از حاصل عمر "علي كسمايي" هستم. درود ميفرستم به تمام هنرمندان كه سرمايهگذار سينما بودند از
عبدالله محمدي، از اصغر تفكري، ژاله كاظمي، منوچهر نوذري، حسين سرشار پاوراتي ايران و پاوراتي جهان كه همه را داغدار كرد.
وسلام به هنرمندان زنده و آنها كه پايههاي سينما بر دوششان است. امروز صحبت از مردي است كه حاصل عمرش، آبرو و حيثيت دوبلاژ ايران است.
من افتخار دارم كه در سن 20 سالگي درفيلم "دروازه پاريس" با ايشان همكاري كردم. يكي از ويژگيهاي علي كسمايي دادن فرصت بود. او ياد داد چيزي را كه ياد گرفتي پيش خودت نگهندار. اين باعث ماندگاري نام علي كسمايي در دوبلاژ ايران شد.
من دچار هيجان شدم و اصلا فكر نميكردم در توصيف استادم بايد اسمي از من برده شود و چه افتخاري به من داده شد. آقاي كسمايي متشكرم. از همه شما متشكريم.
ابوالحسن تهامينژاد و منوچهر اسماعيلي تنديس يازدهمين جشن خانهي سينما را به "علي كسمايي" دادند.
علي كسمايي گفت: به من اجازه دادند در پنج پردهي كوتاه البته نه چندان كوتاه به اندازه تيزر تلويزيوني با شما اهالي مهربان سينما حرف بزنم.
پرده يك: يازدهمين جشن بزرگ سينما ايران با تلاش هميشگي پرويز پرستويي، رضا ميركريمي و منوچهر شاهسواري برگزارميشود. به شما هنرمندان گرامي و به همه اهالي سينما ايران از صميم قلب شاد باش ميگويم. اميدوارم و دعا ميكنم كه چراغ روشن خانه سينما نورافكن شود و پرتو درخشان سينماي جمهوري اسلامي ايران را به سرتاسر جهان بتاباند.
پرده دوم: من يكي از پيشگامان سينماي ايران هستم و زندگيام را در اين راه سپري كردم. بسيار خوشحال هستم كه جامعه هنري و مديران سينماي ايران، خدمتگزاران سينما را هميشه به ياد دارند و با پاداشها معنوي سرافرازشان ميكنند.
نمونه حاضرش خود من هستم كه سالهاي سال در مديريت دوبلاژ ايران خدمت كردم و به عنوان پدر دوبلاژ ايران مفتخر شدهام و سپاسگذارم.
پرده سه: شما هنرمندان گرامي شهريار شاعر را ميشناسيد، شعرهاي ناب او را خواندهايد يا شنيدهايد. او در بيتي غمگنانه سروده است «تا همه عمر رفيق نداني كه كيستم ...روزي سراغ من آيي كه نيستم»
من با اجازه زندهياد شهريار در اين بيت شعر او دست ميبرم و به مناسبت اين بزرگداشت به اهالي سينما ميگويم تا «هستم رفيق تو داني كه كيستم ... روزي سراغ من آيي كه هستم»
پرده چهارم: سپاسگذارم
پرده پنجم: پايان
پوراحمد:
سيد محمد بهشتي حذف شدني نيست
بهشتي: من كمتر تصوير كلوزآپ از سينما دارم
در ادامه كليپي كه كيومرث پور احمد درباره سيد محمد بهشتي ساخته بود، به نمايش درآمد، در اين كليپ رضا يزداني اشعار سهراب سپهري را خواند و موسيقي "فردين خلعتبري" آن را همراهي كرد. بهشتي در بخشي از اين كليپ ميگويد: الان باور كردني نيست كه سينما رو به نابودي است، ممكن است با ايدهالهاي ما و من هم فاصله داشته باشد، اما سينمايي كه در مقياس جهاني عرضه شده است نميتواند روبه نابودي برود.
عزتالله انتظامي نيز دراين كليپ از بهشتي به عنوان "معمار سينماي ايران" نام برد.
كيومرث پوراحمد كه براي مراسم تقدير از سيد محمد بهشتي به روي صحنه آمده بود گفت: من ابتدا پيشنهاد كردم كه عليرضا داوودنژاد دربارهي بهشتي صحبت كند. گفتند: داودنژاد با دمپايي ميآيد. راست ميگن بيادب، آداب را رعايت نميكند. به همين دليل من بخشي از مطلبي كه عليرضا داودنژاد در سالي كه سيد محمد بهشتي از سينما رفت. با عنوان "بعضي چيزها كه از بهشتي شنيدم" ميخوانم.
وي بعد از قرائت بخشي از آن متن گفت: اين اولين باري است كه دست اندركاران سينما، اصولا يك تشكيلات صنفي از يك مقام دولتي تجليل ميكنند، يك مقام دولتي كه در دوران خودش در تمام توليدات افتخار آفرين سينما نقش داشته است.
وي ادامه داد: قبل از انقلاب در يك ساختماني به نام "آيت فيلم" آدمهايي بودند كه يك كمي غريب بودند اما در ميان آنها يك آقايي بود كه من دوستش داشتم. وقتي بيشتر حرفهايش را شنيدم به او بيشتر علاقمند شدم. او بعد رفت تلويزيون و سپس در دورهي آقاي انوار رفت فارابي. در آن دوران بيشتر به او علاقمند شدم.
سيد محمد بهشتي با همهي مديران قبلي خودش فرق ميكند. نوع برخوردش فرق ميكرد. همهي بچههاي سينما را بچهها و برادرهاي خودش ميدانست. سنگ صبورهمهي سينماگران بود.
همهاش لطف نبود قهرهم بود و پس گردني هم ميزد اما آنها نيز دوست داشتني بود.
پوراحمد گفت: بهشتي از آن جمله مديران سينمايي بود كه زمانيكه از پستش كنار رفت، دفتر و دكان باز نكرد و وارد كار تجاري نشد و بازهم كار كرد و هر جا رفت كار خلاقانه انجام داد.
در آخرين روزهاي كه در فارابي بود، من به ايشان گفتم: «من نگران هستم نهالي كه شما كاشتهايد از هم پاشيده شود» او به من گفت: «اين نهالي كه ما كاشتيم، اگر قرار باشد خشك شود، بگذار بشود» اما ديديم كه خشك نشد.
وي ادامه داد: در اين ميان عدهاي اين وسط آب در هاون ميكوبند با انرژي هم ميكوبند. من معتقدم جشنواره فجر بايد يك جايزه به سيد محمد بهشتي بدهد.
وي با اعتقاد بر اينكه، نخبه كشي در اين كشور مرسوم شده است، معتقد است: لايقترين مديران زير فشارها بودند، اما نميتوان آنها را حذف كرد، سيدمحمد بهشتي حذف شدني نيست و نخواهد بود.
كيومرث پوراحمد ضمن اشاره به كليپي كه از سيدمحمد بهشتي ساخته است گفت: وقتي پيشنهاد شد، من اين كليپ را بسازم، عكس و فيلمي نتوانستم در آرشيوي درباره آن مدير سينمايي پيدا كنم. نميدانم اين فيلمها كجاست؟! به هرحال همه دلتنگيهاي خودم را به آقاي بهشتي سعي كردم در اين كليپ متجلي كنم.
عليرضا داودنژاد، رضا ميركريمي، محمد مهدي دادگو و مجيد مجيدي به روي صحنه آمدند و مجيدي تنديس خدمت به سينماي ملي ايران را به سيد محمد بهشتي اهدا كرد.
سيدمحمد بهشتي ضمن تشكر از خانوادهي بزرگ سينما گفت: حدود چهارده سال قبل تقدير اينگونه بود كه از سينما كنار بروم. خاطرم هست در مجلس خداحافظي كه دوستان ترتيب داده بودند، عرض كردم احساس من از آن مجلس اين بود كه بيشتر به مجلس ترحيم شباهت دارد. من هم توفيق داشتم در مجلس ترحيم خودم شركت كنم. بعد از نزديك به چهارده سال شركت در اين مراسم، براي من مثل اين ميماند كه كسي از آن عالم به خواب نزديكانش آمده باشد. البته اين خوابها گاهي كابوس و گاهي رويا است، اميدوارم براي شما شبيه كابوس نباشم.
وي ادامه داد: موقعيت و امكاني كه من در اين روزگار نسبت به سينما دارم براي كساني كه به سينما نزديكتر هستند و در بطن آن هستند، وجود ندارد. من كمتر تصوير كلوزاپ از سينما ميبينيم. من هيچ وقت اغراق نميكردم كه فيلمها را ميبينم ـ البته اخيرا فيلم آقاي ميركريمي را ديدم ـ هميشه تصوير لانگ شات از سينما دارم و ميدادم كه كمتر اهالي سينما اين امكان را دارند.
وي افزود: تصويري كه از سينما ميبينم، سينمايي است كه در معرض تهديد و دشمني است.
اين سينما از چهارسو مورد تهديد و دشمنيهاي خرد و كلان داخلي و خارجي ـ منظورم داخل سينما و خارج سينما ـ است، ولي درعين حال ميبينم سينما از چهار جهت حمايت خرد و كلان ميشود، بنابراين سينما، سينماي ماندگاري است. سينماي خوبي است و گوهر گرانبهايي است. اين سينما را هر كسي به سهم خودش حمايت ميكند.
وي گفت: سينماي ايران از جمله ميراث فرهنگي ما است و اين مقام بالايي براي سينماي ايران است و انشاالله زنده است.
چهار معاون سينمايي در يك قاب
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از مراسم به پيشنهاد علي معلم، چهار معاون سينمايي دورانهاي مختلف كه استثنا تمامي آنها در اين مراسم حضور داشتند، از مهندس فخرالدين انوار، محمدمهدي حيدريان، سيفالله داد و مهندس جعفري جلوه درخواست كرد، عكس يادگاري بگيرند.
معلم گفت: اين ديدگاهي كه در سينماي ايران و در بين هيات مديره خانه سينما وجود دارد و در تعامل با مسئولين دولتي ميتواند پيش برود. سينماي ايران قدردان هر كسي است كه به آن كمك بكند.
پرويز پرستويي دبير جشن بيانيهي جشن را خواند.
در حاشيه:
***
**علي معلم چندي قبل يكي از دوستان اشاره كرده بود كه هر موقع دبير و مدير عامل جشن صحبت ميكنند من به ياد وزير تبليغات صدام حسين ميافتم. دوست، نه شما ارتش امريكا هستيد و نه اينجا عراق است.
** علي معلم جملهي جالبي هست كه ميگويد: براي آنهايي كه اعتقاد دارند هيچ دليلي لازم نيست براي آنهايي كه اعتقاد ندارند، هيچ دليلي قانع كننده نيست.» بسياري از كارهاي ما اين روزها اين گونه است.
*** پخش فيلم تجمع سينماگران، اجراي موسيقي پايان بخش برنامههاي شب گذشته بود.
*** برنامه با يك ساعت تاخير آغاز شد.
انتهاي پيام
نظرات