• سه‌شنبه / ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ / ۱۰:۴۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8701-15198

«با گفتن از ريشه‌ي ايراني خود، جهاني مي‌شويم» با نهال تجدد؛ از مولانا تا پرواز مستقيم ايران به پست‌مدرنيسم!

«با گفتن از ريشه‌ي ايراني خود، جهاني مي‌شويم»
با نهال تجدد؛ از مولانا تا پرواز مستقيم ايران به پست‌مدرنيسم!

هنوز وقتي به ايران مي‌آيد، پشت ميز تحرير پدر مي‌نشيند و مي‌نويسد. رشد يافتن و آشنايى با قلم و پژوهش و فضاى كتابخانه، از دوران كودكى، وقتي پدر و مادر تحقيق مي‌كردند، براي او شروع شده و نوشتن، چيزي جز تكرار تجربيات دوران كودكي در كنار پدر و مادر نبوده است.

ترجمه‌ي غزليات مولانا با كمك مادر

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نهال تجدد سال‌هاست در فرانسه زندگي مي‌كند، دكتري زبان و ادبيات چيني دارد، و چون اين زبان بسيار برايش غريب بوده و حتا غريب‌تر از زبان‌ پهلوي، كه مادر روي آن كار مي‌كرده، آن را انتخاب كرده است.

مهين تجدد، مادرش، از مولاناپژوهاني بوده كه از استاداني چون: بديع‌الزمان فروزانفر، محمد معين، ذبيح‌الله صفا و... بهره برده بود. مادر و پدر اين روحيه‌ي پژوهش را به نهال هم انتقال داده‌اند. او به اتفاق مادر،‌ روي شعرهاي مولانا كار كرد و 10 سال به كمك ژان كلود كارير - همسر فرانسوي فيلمنامه‌نويس و نمايشنامه‌نويسش - روي ترجمه‌ي صد غزل مولانا كار كرد.

شاعري كارير در ترجمه‌ي مولانا

نهال تجدد در سفر چندي پيشش به ايران به همراهي همسرش، در گفت‌وگو با ايسنا، مي‌گويد: تمام تلاش ما اين بود كه اين شعرها از فارسي درست فهميده شوند. مادرم ضامن اين كار بود و هرجا كه مشكل داشتيم، از محمدرضا شفعيي كدكني كمك مي‌گرفتيم. كارير اعتقاد داشت، در آن زباني كه شعرها به آن برگردانده مي‌شوند، بايد شاعر باشيم تا بتوانيم به خوبي‌ آن‌ها ‌را ترجمه كنيم. من مسلما شاعر نيستم؛ ولي ژان كلود كارير شاعر بود؛ در نتيجه نه تنها ريتم شعرهاي مولانا را حفظ كرد؛ بلكه شعرها قافيه‌دار هم شدند. او بسيار در اين ‌كار دقيق بود. اول از ما مي‌خواست شعر را بخوانيم تا وزن آن را بفهمد و ما همه‌ي اين كارها را كرديم و اين شد كه ترجمه‌ي آن بسيار موفق بود.

آرزوي فرانسوي بودن مولانا!

تجدد درباره‌ي اين بحث كه گفته‌ مي‌شود مولانا به كجا تعلق دارد، اين مسأله را چندان مهم نمي‌داند و مي‌گويد: عده‌اي مي‌گويند مولانا افغان است، عده‌اي مي‌گويند ترك است؛ من اما آرزويم اين است كه فرانسوي‌ها هم روزي بگويند مولانا فرانسوي است؛ زيرا اين يعني اين‌كه مولانا جهاني است. بي‌شك مولانا در بلخ به دنيا آمده و شعر تركي بسيار كم دارد؛ اما آن كشمكشي كه درباره‌ي مولاناست، بي‌ارزش است.

ايراني بودن مولانا برايم اهميت زيادي دارد

تجدد در عين حال يكي از راه‌هاي جهاني شدن را كار كردن بيش‌تر خودمان مي‌داند و تأكيد دارد: همين كارهايي كه ما در حد خودمان داريم انجام مي‌دهيم، بخشي از اين اقدامات براي جهاني شدن است. وظيفه‌ي ماست كه اگر به اين مسائل علاقه داريم، در توسعه‌ي افكار آن‌ها كوشا باشيم. وقتي به نمايشگاه‌هاي گوناگون در غرب مي‌روم و مي‌بينم كتابي از مولانا وجود دارد، متأسف مي‌شوم كه چرا كم‌تر كسي او را مي‌شناسد. يكي مي‌گويد ترك است، ديگري مي‌گويد افغان است؛ اما مولانا واقعا بالاتر از اين حرف‌ها و كشمكش‌هاست.

او در ادامه متذكر مي‌شود: بايد بپذيريم ترك‌ها دارند خوب كار مي‌كنند و سعي مي‌كنند مولانا را به جهانيان بشناسانند. چرا ما كار نكنيم؟ البته براي من خيلي مهم است كه مولانا ايراني است،‌ و بيش‌تر كارهايي كه مي‌كنم، بر حول محور فرهنگ ايران است؛ بنابراين طبيعتا ايراني ‌بودن مولانا براي من اهميت دارد؛ اما مي‌گويم نبايد به اين بسنده كرد؛ بايد بيش‌تر كار كرد. اگر فكر مي‌كنيم به اندازه‌ي كافي روي آن كار نشده است، چرا منتظر بمانيم كه ترك‌ها يا غربي‌ها كار كنند؟ چرا خودمان كار نكنيم؟ درواقع اين‌جا اشكال كار از خودمان است. اگر ديگران بيش‌تر كار كردند، نبايد بگوييم كه شما چرا بيش‌تر كار كرديد؛ اين ما هستيم كه بايد اين اشكال را برطرف و بيش‌تر كار كنيم.

در فرانسه مولانا را نمي‌شناسند

وي همچنين يادآور مي‌شود: در ايران اين تصور وجود دارد كه در غرب مولانا بسيار مد است و درباره‌ي او بسيار حرف مي‌زنند؛ درحالي‌كه در فرانسه اصلا اين‌طور نيست و مولانا را نمي‌شناسند، و اين البته به ضرر خودشان است.

در آمريكا مولانا را نفهميده‌اند

خالق «عارف جان‌سوخته» (درباره‌ي زندگي و احوال مولانا) اعتقاد دارد: مولانا بيش‌تر در آمريكا مطرح است. الآن علاقه به مولانا مثل علاقه به مكتب‌هاي هندي و بودايي شده است و اين‌طور نيست كه او را خوانده و فهميده باشند؛ ولي در فرانسه مسأله‌ي مولانا مطرح نيست. اگر در فرانسه بگوييد شاعر ايراني، مي‌گويند خيام و حافظ؛ اما مولانا را نمي‌شناسند.

ترجمه‌ي آثار مولانا بسيار بد است

اين مانوي‌شناس دليل نبود شناخت از مولانا را ترجمه‌ي بد از آثار اين شاعر ذكر مي‌كند و مي‌گويد: ‌يكي از دلايل نشناختن مولانا، ترجمه‌ي بد از آثار اوست. ترجمه‌ي «مثنوي» به فرانسه بسيار پيچيده و نارساست و بعضي جاهاي آن به لاتين است؛ به اين دليل، خواننده‌اي كه آن را مي‌خواند، دو خط كه خواند، اگر نفهميد، از آن دوري مي‌كند. به اين دليل، مادرم در اين زمينه تلاش بسياري كرد و از من خواست، زندگي‌نامه‌ي مولانا را بنويسم. بسياري از كارهايي كه ديگران در اين زمينه انجام داده بودند، پايه‌ي كار من شد و كتاب «عارف جان‌سوخته» را نوشتم كه به فرانسه منتشر شد و مهستي بحريني آن را به فارسي ترجمه كرد.

كمبود غرب در ترجمه‌ي كم از مولانا

او همچنين درباره‌ي ترجمه‌ي شعر به زبان ديگر و انتقال معني آن، معتقد است: ترجمه در هرحال كار بسيار مشكلي است؛ مثلا وقتي مي‌خواهيم حافظ را ترجمه كنيم، بسيار سخت است؛ اما درباره‌ي مولانا چون ريتم بسيار مهم است، اگر كسي بتواند آن ريتم را رعايت كند و به زبان ديگر درآورد، كار مهمي كرده است. فكر مي‌كنم چگونه است كه ما اين‌جا شكسپير را كه زبانش هم به فارسي نيست و براي ايراني‌ها هم ننوشته و كاري را كه در حد شاهكارهاي بزرگ است، مي‌فهميم و لذت مي‌بريم؟ به نظرم، هرقدر به عمق مسأله برسيم، آن‌جا همه به هم نزديك مي‌شوند. وقتي به عمق شعرهاي شكسپير برويم، به هر زباني هم ترجمه شود، همه به همان اندازه متوجه خواهند شد.

او در ادامه متذكر مي‌شود: اگر «رومئو و ژوليت» به فارسي اجرا شود، ما همان‌قدر لذت مي‌بريم كه يك تماشاچي انگليسي. درباره‌ي شعرهاي فارسي هم اين امكان وجود دارد. بايد كارهاي زيادي انجام شوند و بعد خوانندگان، آن‌جا خود بهترين ترجمه را انتخاب كنند؛ ولي الآن اين كار نشده است. اين كمبودي است كه غرب در اين زمينه دارد، كه شعرهاي مولانا را كم‌تر ترجمه كرده است.

هيچ زباني محدوديت ندارد

او در گفت‌وگو با ايسنا البته محدوديت زبان فارسي را در ترجمه‌ي آثارمان به زبان‌هاي ديگر اصلا نمي‌پذيرد و معتقد است: هيچ زباني محدوديت ندارد. وقتي به درستي كار شود و زحمت كشيده شود، واقعا حد و مرزي نخواهد داشت.

جهاني شدن ادبيات ما كم‌كم شروع شده است

تجدد با بيان اين‌كه جهاني ‌شدن ادبيات ايران كم‌كم شروع شده است، يادآور مي‌شود: قبلا فقط صادق هدايت بود و فرانسوي‌ها فقط هدايت را مي‌شناختند؛ ولي دو سه سال است كه به آثار ديگران نيز پرداخته مي‌شود. آثار محمود دولت‌آبادي ترجمه شده‌اند، كارهاي گلي ترقي هم‌ همين‌طور. به نظرم يك‌باره نمي‌شود جهاني شد؛ اما اين اتفاق درباره‌ي ادبيات ما دارد مي‌افتد.

او همچنين بومي بودن ادبيات ما را دليل جهاني نشدن‌مان نمي‌داند و مي‌گويد: اين‌كه گفته مي‌شود ادبيات ما چون خيلي بومي است، به اين دليل جهاني نشده است، اصلا قابل پذيرش نيست. به نظرم، اتفاقا كارهاي دولت‌آبادي با آن‌كه بومي‌اند، مطرح‌اند. هروقت به مجامع علمي مي‌روم، درباره‌ي زويا پيرزاد، محمود دولت‌آبادي يا ديگران مي‌پرسند. معلوم است كه آن‌ها آثارمان را خوانده‌اند. ژان كلود كارير وقتي كارهاي دولت‌آبادي را خواند، گفت: «اين آثار در بالاترين حد ادبيات هستند»؛ پس به نظرم بستگي دارد چه خواننده‌اي اين آثار را بخواند. درست است كه اين آثار هنوز در حد رمان راه‌آهن نشده‌اند كه هركس سوار قطار شود، آن‌ها را بخواند و پرفروش شوند؛ ولي در مجامع ادبي مطرح‌اند. به هرحال، جهاني شدن وقت مي‌برد.

او همچنين مي‌افزايد: هر فيلم ايراني كه به اروپا مي‌آيد، بسيار براي‌شان مهم است كه اين فيلم‌ را ببينند. الآن حتا درباره‌ي نقاشي معاصر ايران صحبت مي‌كنند. فكر مي‌كنم مطرح شدن اين ادبيات حتما وقت مي‌برد. اين ادبيات پشتوانه قوي دارد و از يك ادبيات كلاسيك محكم مي‌آيد؛ بنابراين حتما روزي مطرح خواهد شد.

ريشه‌ي‌ ايراني؛ هويت‌بخش

تجدد همچنين توجه به گذشته‌ي ادبي‌مان را بسيار مهم مي‌داند و اعتقاد دارد: فكر مي‌كنم اين‌طور نيست كه نويسنده و شاعر امروزي حتما بايد مثل حافظ و سعدي شعر بگويد؛ ولي به جايي وصل بودن بسيار مهم است؛ يعني ريشه‌اي محكم داشتن، كه اگر از آن ريشه‌ي خود بگويند، جهاني مي‌شوند. درباره‌ي سينماي ايران نيز همين را در غرب مي‌گويند. وقتي عباس كيارستمي مي‌رود در روستايي از ايران و آن‌جا را توصيف مي‌كند، اين است كه مي‌تواند همه‌جايي شود. اگر معلوم نشود اين فيلم يا كتاب از كجا مي‌آيد و از چه قصه‌اي مي‌گويد و در كجا مي‌گذرد، شايد نتواند نظر ديگران را جلب كند. امروز اگر ادبيات ايران ريشه‌ي ايراني داشته باشد، در غرب بيش‌تر مي‌تواند هويت يابد.

در غرب هم به ادبيات غيرجدي رو آورده‌اند

اين نويسنده مسائل مطرح‌شده در ادبيات ايران را مسائلي مي‌داند كه در ادبيات ديگر كشورها هم مطرح مي‌شوند و مي‌گويد: الآن در غرب مي‌ترسند كه اگر كتاب روي اينترنت قرار گيرد، حق تأليف نداشته باشد و كتاب‌ها به صورت رسمي خريداري نشوند.‌ اين‌ها تمام موضوعاتي است كه غربي‌ها را نگران كرده است، مضافا بر اين‌كه كم‌تر كتاب مي‌خوانند و اگر هم مي‌خوانند، كتاب‌هاي «هري پاتر» را مي‌خوانند و به ادبيات غيرجدي رو آورده‌اند، كه اين مسائل در ايران هم مطرح‌اند. در فرانسه وقتي ليست پرفروش‌ترين كتاب‌ها را مي‌بينم، مثلا خاطرات يك گوينده‌ي تلويزيون،‌ اولين كتاب پرفروش است. در اين‌جا هم ممكن است كتابي كه از لحاظ ادبي چندان ارزش ندارد، در ليست كتاب‌هاي پرفروش قرار گيرد.

پرواز مستقيم ايران به پست‌مدرنيسم!

او همچنين در بخش ديگري از صحبت‌هايش به تقسيم‌بندي ادبيات به پست‌مدرن و مدرن اشاره دارد و مي‌گويد: تقسيم‌بندي‌ها در ادبيات ايران بسيار بيش‌تر است. اين مشكل خود انسان است كه مي‌خواهد تقسيم‌بندي كند؛ اما اين‌جا بيش‌تر مسائل را طبقه‌بندي مي‌كنند. درباره‌ي ايران اين نظر را دارند كه پرواز مستقيم به پست‌مدرنيسم دارد؛ اما خودم نمي‌توانم نظر دقيقي بدهم؛ چرا كه سير تكاملي آن را دنبال نمي‌كنم.

نقش زياد زنان در ادبيات، سينما و تئاتر

نهال تجديد همچنين با اشاره به پيشرفت ادبيات زنانه در اين سال‌ها، معتقد است: در چند سال اخير، ادبيات زنانه پيشرفت بسياري داشته است و حتا چند سال قبل در بسياري از جايزه‌هاي ادبي، زنان بيش‌ترين جوايز را به خود اختصاص مي‌دادند. در سينما هم اين‌طور شده است، و نقش زنان در ادبيات، سينما و تئاتر بسيار زياد است. امروز در تمام دنيا زنان بيش‌تر فعال‌اند، و اين مسيري كلي است كه در جهان هم وجود دارد و ايران هم از آن جدا نيست. البته نمي‌توانم ادبيات زنانه را جدا كنم؛ اما بسيار خوشحالم كه زنان دارند روزبه‌روز بيش‌تر مي‌نويسند. در عين حال، نمي‌توانم اين‌طور فكر كنم كه كتابي را چون يك زن نوشته است، بخوانم.

فيلمي براي مولانا

تجدد كه قرار است فيلم‌نامه‌اي درباره‌ي مولوي بنويسد، در اين‌باره توضيح مي‌دهد: اين فيلم‌نامه فقط در حد يك طرح است و سالازار - كارگردان آمريكايي - براي دو سال حق اين كتاب را براي فيلم خريده است. غير از اين، هيچ‌گونه حرفي كه چه كسي در اين فيلم بازي كند، زده نشده است. جاهايي خواندم كه بهرام رادان در اين فيلم بازي خواهد كرد؛ اصلا اين‌طور نيست و ما فكر هنرپيشه را نكرده‌ايم. اگر اين پروژه اجرا شود، دل‌مان مي‌خواهد در ايران فيلم‌برداري شود و با هنرپيشه‌هاي ايراني و با زبان فارسي.

گفت‌وگو از: خبرنگار ايسنا، زينب كاظم‌خواه

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha