• چهارشنبه / ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ / ۱۰:۱۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8802-15256

بزرگداشت طاهره صفارزاده در نمايشگاه كتاب برپا شد موسوي گرمارودي: صفارزاده رويكرد انقلابي شعرش را از كلام وحي گرفته است

بزرگداشت طاهره صفارزاده در نمايشگاه كتاب برپا شد
موسوي گرمارودي:
صفارزاده رويكرد انقلابي شعرش را از كلام وحي گرفته است

مراسم بزرگداشت طاهره صفارزاده - شاعر و مترجم فقيد - روز گذشته (سه‌شنبه، 22 ارديبهشت‌ماه‌) در سراي اهل قلم نمايشگاه كتاب تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيدعلي موسوي گرمارودي در اين مراسم به مقاله‌ي تأليفي‌اش درباره‌ي شعر طاهره صفارزاده در فروردين سال 57 اشاره كرد كه در مجله‌ي «نگين» با عنوان «فروغي برتر در شعر ايران» منتشر شده بود و توضيح داد كه در آن مقاله حرفم را درباره‌ي شعر صفارزاده زده‌ام.

اين شاعر در ادامه گفت: طاهره وجوه مختلفي داشت؛ يكي از وجوه او، مترجمي قرآن كريم بود كه اين ترجمه را به دو زبان فارسي و انگليسي به انجام رساند. تنها وجه مترجمي ايشان زماني را مي‌طلبد كه درباره‌ي آن به تفصيل سخن بگوييم. به نوعي، پرداختن به كليات و بسنده ‌كردن به آن‌ها، اجرا‌ نكردن حق آن مرحوم است.

موسوي گرمارودي از طاهره صفار‌زاده به‌عنوان شخصيتي ذووجوه ياد كرد و افزود: اگر بخواهيم شعر صفارزاده را در يك كلمه خلاصه كنيم، اين است كه او شاعري معاصر بود و اين معاصريت به لحاظ شگرد‌هاي زباني و معنايي در شعر بود؛ نه به لحاظ تاريخي. به لحاظ تاريخي، پروين اعتصامي را هم مي‌توان شاعري معاصر دانست؛ اما به لحاظ زباني - معنايي، به واقع شاعري معاصر نيست. ولي به لحاظ نگرش، طاهره معاصر است.

او در تبيين و تشريح معناي معاصريت به لحاظ نگرش، از شعر حسين منزوي و فروغ فرخزاد مثال زد و در تبيين ديگر مؤلفه و دليل معاصريت صفارزاده اظهار كرد: تعهد صفت او بود و اين تعهد در نهادش بود كه در شعرش هم آن را منعكس مي‌كرد. ممكن است شاعري در شعرش بيانش متعهد باشد؛ اما خودش لزوما شاعري متعهد نباشد؛ چنان‌چه به معنايي، فروغ هم اين را بيان مي‌كند.

اين مترجم قرآن در ادامه‌ي اظهاراتش به خواندن نقد مكتوبش درباره‌ي كتاب «سفر پنجم» صفارزاده پرداخت و در اين‌باره با استفاده به گفته‌اي از محمد حقوقي درباره‌ي كتاب «سد و بازوان» طاهره صفارزاده و تبيين تمايز نگاه خودش با محمد حقوقي در مواجهه با شعر صفارزاده، تصريح كرد: من آغاز شعري صفارزاده را در «سفر پنجم» مي‌دانم و شعرهاي كانكريتش را كه پيش‌تر تجربه كرده بود، نمي‌پسندم.

گرمارودي در ادامه با استناد به دفتر‌هاي شعر «رهگذر مهتاب» و «سد و بازوان» صفارزاده و تبيين نواقص آن مجموعه‌ها، ياد‌آور شد: كمال پختگي صفارزاده از جهت زبان و بيان در كتاب «سفر پنجم» است. مجموعه‌ي «سفر پنجم» نشان مي‌دهد كه شاعر هم خودش و هم مخاطبش را شناخته است. او در «سفر پنجم» به ذات جامعه نزديك مي‌شود؛ اما عنان شعرش را به‌دست سليقه‌هاي مردم نمي‌دهد.

موسوي گرمارودي در پايان گفت: طاهره صفارزاده در رويكرد انقلابي اشعارش از كلام وحي تأثير گرفته است.

سيدعلي محمدرفيعي نيز در آغاز با اشاره به سابقه‌ي آشنايي‌اش با طاهره صفارزاده از آغاز دهه‌ي 80، درباره‌ي ترجمه‌ي آن فقيد از كلام وحي به زبان‌هاي انگليسي و فارسي گفت: سه مؤلفه و اتفاق مهم در ترجمه‌ي قرآن توسط طاهره مي‌توان ديد؛ نخست آن‌كه ترجمه‌ي صفارزاده ترجمه‌اي دوزبانه بود، و ديگر اين‌كه نخستين‌بار است يك ايراني، قرآن را به انگليسي برمي‌گرداند و سوم اين‌كه صفارزاده نخستين زني است كه كتابي آسماني را ترجمه مي‌كند.

اين پژوهشگر در ادامه از ترجمه‌ي صفارزاده به عنوان گام‌هايي به جلو در ترجمه‌ي كلام وحي ياد كرد و افزود: او در ترجمه‌ي تفسيري كلام وحي يا به تعبير خودش، ترجمه‌ي مفهومي افق‌هاي جديدي را تبيين كرد و همچنين بر اين باور بود كه فرد بايد در ترجمه‌ي قرآن، ادب الهي را رعايت كند؛ يعني هنگامي كه وجود بزرگي، خطاب سخن است، از ضماير احترام‌آميز استفاده مي‌كنيم؛ مثلا به جاي «تو» مي‌گوييم «شما»؛ بنابراين او در ترجمه‌اش مي‌آورد «خداوند فرمود» و از «خدا گفت» استفاده نمي‌كند.

رفيعي در پايان با شرح خاطراتي از ديدارش با طاهره صفارزاده و سكوك فردي اين مترجم كلام وحي، تصريح كرد: برابر‌هايي كه او در ترجمه‌اش از قرآن مجيد انجام داده، ابتكاري و نوآورانه است.

سيداحمد ميراحسان نيز با انتقاد از شلوغي و ازدحام زياد نمايشگاه كه در برگزاري نشست‌ها تأثير ‌دارد، سخنش را آغاز كرد و با بيان اين مطلب كه طاهره صفارزاده از نقاب‌هايي كه حقيقت متعال را مورد سوء استفاده قرار مي‌دهند، گله‌مند بود و نسبت به آن‌ها انتقاد داشت، گفت: من از 16 - 17سالگي با شعر صفارزاده آشنا شدم و آوانگارديسم شعر صفارزاده بود كه مرا به خود جلب كرد.

اين منتقد در ادامه به نقدي كه در سال‌هاي دهه‌ي 60 بركار صفارزاده نگاشته بود، اشاره كرد و گفت: شعر صفارزاده به شعر بي‌رمق و رونق نيما جاني دوباره داد و در عين حال، آن شعرها از پيشنهاد‌هاي نيما بهره‌ برده بود.

او در ادامه افزود: شعر صفارزاده البته به نوعي ارتقا و شكل تكامل‌يافته‌ي نيما بود و به تكوين شعر كمك كرد.

ميراحسان در ادامه‌ به تبيين مؤلفه‌ها و ويژگي‌هاي شعر نيما پرداخت و با ارائه‌ي شواهدي، تأثير‌پذير صفارزاده را از پدر شعر نو ايران تبيين كرد.

او همچنين در بخش ديگري از سخنانش، زبان شعر صفارزاده را منبعث از كلام وحي عنوان كرد و در تبيين تأثير‌گذاري شعر صفارزاده بر شعر معاصر ايران نيز يادآور شد: شعر موسوم به دهه‌ي 70 به نوعي متأثر از صفارزاده است.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha