/ ارزيابي طنز در دههي 80/ اسماعيل اميني: نـگاه به طـنز بـدبينانه اسـت
اسماعيل اميني معتقد است: به علت سطحينگريها، فكاهه جايگزين طنز شده و از سوي ديگر، نگاه بدبينانه به طنز، عرصه را بر طنزنويسان تنگ كرده است.
اين طنزپرداز در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ارزيابي خود از طنز در دههي 80، عنوان كرد: من با تقسيمبندي زماني براي تحليل ادبيات موافق نيستم و به نظرم، اينگونه تقسيمبنديها زياد درست نيست و اگر بخواهيم براي ادبيات دستهبندياي را قائل شويم، بايد آن را بر اساس رخدادهاي اجتماعي انجام دهيم؛ مانند طنز جنگ يا طنز انقلاب. اگر بخواهيم طنز سالهاي اخير را بررسي كنيم، مهمترين ويژگي اين دوران، نبود نشريات طنز است.
او در ادامه افزود: در اين دورهها ما نشريهي طنز مستمري نداشتيم كه اين تنها به علت سختگيري دولت نبوده؛ بلكه شرايط اجتماعي نيز فراهم نبوده است؛ از اينرو طنزپردازي در سايتها و وبلاگها رايجتر شده و از آنجا كه مردم بيشتر به اين فضا رجوع ميكنند، نشريات طنز با استقبال مواجه نشدند. طنزي هم كه در وبلاگها ارائه ميشود، خصلتي پراكنده داشته است.
اميني با سطحي و شتابزده خواندن طنزهاي سياسي گفت: جنسي از طنز كه حاشيهنشين دعواهاي سياسي بوده است، به نظر من، سطحي، شتابزده و عصباني بوده كه گاهي در ستونهاي نشريات و سايتهاي خبري از اين جنس طنز نوشتهاند كه من آن را نميپسندم.
او افزود: گونهي ديگري از طنز نيز وجود دارد كه به صورت كتاب و يا داستانهاي كوتاه طنز عرضه شده كه من آن را دوست دارم. اين طنز به مسائل عامتر و ماندگارتر انسان پرداخته است.
اين طنزپرداز در مقايسهي وضعيت طنز منظوم و منثور، گفت: در سالهاي اخير، نثر طنز به نسبت طنز منظوم گسترش بيشتري داشته و استقبال بيشتري نيز از اين طنز صورت گرفته، اگرچه طنز نظم هم به واسطهي برگزاري جلساتي چون «در حلقهي رندان» عموميت يافته و اين دست جلسات خدمتي به طنز كردهاند و كساني را كه به صورت نامتمركز به طنز پرداختهاند، متمركز كردهاند.
او در عين حال گفت: قالب اصلي طنز به نظرم نثر است و جنس مطالبي كه به طنز درميآيد، نيز نثر است.
اميني سپس دربارهي جايگاه طنز مكتوب و اقتباس از آن، عنوان كرد: متأسفانه راديو تلويزيون تنها گونهي خاصي از فكاهه را ترويج ميكنند و اين سبب شده تا جنس ديگري چون كمدي و فكاهي جايگزين طنز شود؛ در حاليكه اينها طنز نيستند. من نميگويم اين نوع نازلتر از طنز است؛ اما طنز نيست. اكنون وقتي كه از طنز صحبت ميكنيم، تنها سريالهاي كمدي در ذهن ميآيد؛ در حاليكه طنز جنس ديگري است كه بهترين وجوه آن در طنز مكتوب و طنز ترسيمي (كاريكاتور) ديده ميشود. اين در حالي است كه اكنون مخاطبان با اين نوع طنز آشنا نيستند و فكاهي و شوخي اين گونه را تحت تأثير قرار داده است.
او دليل رشد فكاهي و شوخي را رواج سطحينگري در جامعه عنوان و اظهار كرد: خواندن طنز به تأمل، هوشمندي و عمقنگري نياز دارد كه اكنون اين ويژگيها كمتر در جامعه ديده ميشود.
او در ادامه، مهمترين ويژگي طنز را نمايان كردن ناسازگاريها عنوان كرد و گفت: مهمترين ويژگي طنز اين است كه ميخواهد ناسازگاريها را در جامعه نشان دهد؛ ناسازگاري ميان گفتار و عمل و ادعا و عمل. طنز از اين ناسازگاريها استفاده ميكند تا تناقضها و تضادها را با رندي و هوشمندي نشان دهد. در طنز، خنده، هدف ثانويه است؛ اما در فكاهي، هدف اول است.
اميني دربارهي اين موضوع كه چرا طنزپردازان در اين سالها كمتعداد ظاهر شدهاند، گفت: تعداد طنزپردازان كم نيست؛ اما اينكه كمتعداد مينمايند، به علت اين است كه عرصهاي براي عرضه ندارند. زنان طنزپرداز نيز كم نيستند و كارهاي كيفي بسيار خوبي دارند؛ اما امكان بروز آن براي آنها فراهم نيست. در گذشته، نشريههايي چون «گلآقا» و يا «توفيق» وجود داشتند كه ميتوانستند انگيزهاي براي عدهاي باشند كه متأسفانه اكنون ديگر اين محور وجود ندارد.
او همچنين تأكيد كرد: اكنون جنس تفرجي و تفنني هنر بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد. اگر شعري بزمي و هيجانانگيز باشد، مخاطبان بيشتري دارد. متأسفانه جنس بزمي و تفنني هنر جايگزين شكل اصلي آن شده و فضاي جامعه به شكل تفنن و تفريح و گذران اوقات به خوشي شده است. كار طنز، كاري جدي است و براي ما كه اكنون در فضاي ابتذال و سطحينگري حضور داريم، به حاشيه رفته است.
اين طنزپرداز سپس دربارهي مهمترين موانع و مشكلات يك طنزپرداز، عنوان كرد: طنزپردازي نميتواند شغل كسي باشد و طنزپرداز بايد مشاغل ديگري هم داشته باشد؛ در نتيجه او نميتواند حرفهيي باشد. ما اكنون حتا جوكپردازاني را داريم كه از اين راه كسب درآمد ميكنند؛ اما طنزپرداز حرفهيي نداريم.
او همچنين افزود: مشكل ديگري كه بر سر راه طنزپرداز وجود دارد، فضاي فرهنگي جامعه است كه در آن تنها توليدات فرهنگياي كه تفنني هستند، با استقبال مواجه ميشوند. اين فضا حتا در فضاهاي خاص و دانشگاهي هم وجود دارد. از سوي ديگر در شناخت طنز، كجفهمي وجود دارد و جنسهاي بدلي جايگزين طنز شدهاند. وقتي راديو يا تلويزيون از شما به عنوان يك طنزپرداز براي مصاحبه دعوت ميكند، فكر ميكند كه با جوكر طرف است و قرار است شما او را بخندانيد؛ در حاليكه طنز ابزار تفريح و تفنن نيست.
اميني در جواب اين سؤال كه چرا طنز ژورناليستي كمرنگ شده است، ستون طنز را اولين قرباني مطبوعات خواند و گفت: اكنون به طنز بدبينانه نگاه ميشود و ستون طنز در روزنامهها اولين قرباني است و ستون طنز را به سرعت تعطيل ميكنند. فضاي مراودات ما تحت تأثير فضاي سياست و بدبيني قرار گرفته و سياستمداران ما خودشان را جدي ميگيرند و تحمل شوخي و كنايه را ندارند و از آنجا كه خودشان را در كمال ميبينند، تحمل انتقاد را ندارند.
او در پايان تأكيد كرد: طنز بايد جدي گرفته شود و برنامههايي براي معرفي اين گونهي جدي و پربار ادبي برگزار شود تا مشخص شود طنز چه كاركردهايي ميتواند در جامعه داشته باشد و تا چه اندازه ميتواند به فضاي جامعه كمك كند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات