حسامالدین آشنا با اشاره به اینکه یونس شکرخواه امکان تدریس روزنامهنگاری آنلاین در دانشگاه علامه طباطبایی را ندارد، درباره او میگوید: امروز یونس شکرخواه معلمی است که از رشته خود رانده شده است.
به گزارش خبرنگار بخش رسانه ایسنا، عباس آخوندی (وزیر راه و شهرسازی) در یازدهمین کنفرانس بینالمللی روابط عمومی ایران که روز یکشنبه، 27 مهرماه در هتل المپیک در حال برگزاری است، پیش از اعطای جایزه دکتر نطقی به یونس شکرخواه در سخنانی با اشاره به دوستیاش با یونس شکرخواه گفت: دوست دارم آنچه در دل دارم درباره این مرد شریف که عمری را در راه ارتقاء فرهنگ ایران تلاش کرده، بیان کنم. من دکتر شکرخواه را از دیرباز از زمانی که در کیهان بودند میشناسم. در شش - هفت سال اخیر هم با ایشان همکار بودهام و در یک گروه دانشگاهی با هم معلمی میکنیم.
او در ادامه اظهار کرد: وقتی گفتند میخواهند از دکتر شکرخواه به عنوان پدر قدردانی کنند با توجه به اینکه ایشان به گواه شناسنامه 9 روز از من کوچکتر هستند، من احساس پیری کردم. خیلی خوب نیست که به ایشان بگویند پدر.
او افزود: دکتر شکرخواه برای من یک انسان آرام، با دانش و باوقار است. ایشان نمونه یک شهروند جهانی هستند. شهروند جهانی لایههای مختلفی دارد. تعلق به جهان و انسانیت، تعلق به ملت خود، تعلق به دین و هموطنانش از لایههای مختلف هویتی ایشان به عنوان شهروند جهانی است. متأسفانه خشونتها و ناآرامیهایی که در سطح جهان میبینیم به دلیل عدم تطابق لایههای مختلف هویتی است که در جهان وجود دارد. انسانهایی که میخواهند خود را به جهان تحمیل کنند دست به انواع خشونت میزنند ولی همه دوستانی که با دکتر شکرخواه همکاری بودهاند میدانند که آرامش از صفات برجسته ایشان است. این آرامش حاصل این است که ایشان توانستهاند با دانش و ممارست لایههای مختلف هویتشان را سازگار کنند. ایشان توانستهاند تعلق به انسانیت را با تعلق به ایران سازگار کنند.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه گفت: کشور ما به کسانی نیاز دارد که این لایههای مختلف هویتی خود را با هم سازگار کنند تا منجر به خشونتهای مختلف نشود؛ بنابراین ما به این انسانهای آرام نیاز داریم.
او همچنین اضافه کرد: وقتی ما به مطبوعات و رسانههای خود نگاه میکنیم میبینیم که سرشار از تضاد و چندگانگی هستند و کمتر در جهت ایجاد آرامش واقعی، حس همدلی و وحدت ناشی از انسانیت خودمان گام برمیداریم و بیشتر میخواهیم امروزمان را سپری کنیم ولی به آثار اقدامات خود و شکافهایی که این اقدامات در جامعه ایجاد میکنند کمتر توجه میکنیم.
آخوندی سپس اظهار کرد: دکتر شکرخواه عمیقا باور دارند که ضمن اینکه مسلمان هستند یک انسان هم هستند و باید از کرامت انسانی هم در سطح جهان حمایت کنند و این دو را روبروی یکدیگر قرار ندهند.
او افزود: نکته دیگری که بسیار مهم است این است که آدم بتواند آنچه را فرا گرفته در عمل به اجرا درآورد. در چند ماه گذشته دکتر شکرخواه درباره بسیاری از یادداشتهای من که به ایشان میدادم اظهار نظر کردهاند. ایشان به من میگویند وقتی در نوشتن از صفات مختلف استفاده میکنی داری فهم خود را به خواننده تحمیلی میکنی در حالی که باید به خواننده احترام بگذاری. گفتن این حرف بسیار ساده است ولی عمل کردن کار بسیار سختی است و من در این ارتباط از یونس شکرخواه بسیاری چیزها یاد گرفتهام. ایشان بسیاری از نوشتههای من را با دقت خوانده و از موضع محبت و برادری، ازمنظر ارتباطات به من تذکرهایی دادهاند به طوری که در سبک نوشتن من اثر گذاشتهاند. متنهای ما پر از جوششهایی است که الزاما خردمندانه نیستند. نوشتن متن آرام به یک سینه آرام و دانش گسترده و شخصیت فروتن نیاز دارد. متن آرام نوشتن نشان یک شخصیت آرام است که یونس شکرخواه این شخصیت را دارد.
آخوندی سپس گفت: من برای ایشان آرزوی سربلندی، پیروزی و بهروزی دارم و از اینکه جامعه ایران از بزرگانش در زمان حیاتش تقدیر میکند بسیار خوشحالم.
او در ادامه درباره روابط عمومی اظهار کرد: خیلیها فکر میکنند روابط عمومی بوق وزارتخانه است و باید فعالیتهای وزارتخانه را تبلیغ کند؛ حال آنکه بزرگترین وظیفه روابط عمومی تأثیرگذاری بر سبک زندگی مردم است.
آخوندی همچنین اظهار کرد: امیدوارم بتوانیم ارتباط وثیقی بین ملت و دولت ایجاد کنیم و در زمینه سیاستهای دولت برای توسعه ایران با مردم به مفاهمه برسیم. مجرای این مفاهمه روابط عمومی است.
در ادامه این مراسم پس از پخش کلیپی درباره یونس شکرخواه، با حضور عباس آخوندی، حسن بشیر، مهدی باقریان، اسماعیلی و حسامالدین آشنا جایزه دکتر نطقی به همراه هدایای دیگری به یونس شکرخواه تقدیم شد.
همچنین در این مراسم از فعالان روابط عمومی به این شرح تقدیر به عمل آمد:
رضا برهان (جایزه مقاله برتر)
حاج محمد فلاحتیان (جایزه مدیر ارشد حامی روابط عمومی)
جوایز طلایی روابط عمومی:
حسن ربیعی (سازمان اوقاف و امور خیریه کشور)
ابراهیم اقدم (بانک تجارت)
سیدهادی میرباقری (گروه پترو پارس)
محمدحسن ترابی (شرکت پیشه جمهوری اسلامی ایران)
داود عربعلی (شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران)
یوسفعلی منیری (موسسه مالی و اعتباری میزان)
رسول ساجدی (شرکت سهامی بیمه ایران)
حبیب ایلبیگی (مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران)
هادی کمرهای (بانک توسعه تعاون)
حمید موفق (بانک قوامین)
محمدرضا صنعتکار (شرکت کنکو)
ابراهیم سرفلکی (بانک دی) که احسان بیگی به نیابت از او جایزه را دریافت کرد
حسین شمس (شرکت پویارسانه ایرانیان)
طاهر شاهنظر (شرکت آریا چرم)
حامد جمالی (شرکت آسا نگار)
سیدمحمد مدنی (شرکت راهکار سرزمین هوشمند)
حمید ابولشکریان
*** کیهانیان قدر دکتر شکرخواه را ندانستند
در ادامه این مراسم حسامالدین آشنا، مدرس دانشگاه اظهار کرد: دکتر شکرخواه عین ارتباط است به این معنا که ارتباط گری را برای خود درونی کرده است و قبل از هر صفتی میتوان ارتباط گری را به او نسبت داد.
او افزود: یونس شکرخواه هیچگاه همکار، دوست، معلم یا دانشجوی من نبوده است. من همواره او را در جلساتی که به مناسبتهای کاری تشکیل شده ملاقات کردم و شناختم از او صرفا در چارچوب جلسات کاری بوده است. آنچه من از مجموع 20 سال ارتباط کاری با او دریافتهام مواجهه با یک موجود به شدت یادگیرنده است. او کسی است که تلاش میکند از اشتباهات بیاموزد و از هر تهدیدی فرصتی بسازد و با امکانات کوچک تلاش میکند کارهای بزرگ انجام دهد.
آشنا سپس گفت: بسیاری دکتر شکرخواه را از خانواده کیهان به یاد میآورند؛ کیهانی که در نسل جدید خودش شمایی از ستارگان ارتباطی و مطبوعاتی کشور را در تارک ارتباطات کشور نشانده است. این نسل روزنامهنگار حرفهای، تحصیلکرده، انقلابی و آزاده در کنار نسل ارتباط گر رشد کردند و بعد همه آنها به تدریج کیهان را ترک کردند.
او ادامه داد: شاید آخرین فرد از آن نسل که مجبور به ترک کیهان شد دکتر شکرخواه بود. دکتر شکرخواه تا لحظهای که امکان حضور داشت با ستون خود و یادداشتهایش، ذخیرهای از روزنامهنگاری را برای نسلهای بعد به یادگار گذاشت. زمانی از او پرسیدم چرا در کیهان ماندهای، پاسخش این بود که کیهان خانه من است، به کجا بروم. او از کیهان بیرون نرفت مگر در زمانی که دیگر کیهانیان قدر او را نشناختند و توان تحمل انسانی متخصص، خلیق و آزاده را نداشتند.
آشنا در ادامه یادآوری کرد: سالها بعد او را در خانه روزنامهنگاران جوان ملاقات کردم که به همت محمدرضا زائری تشکیل شده بود و هدفش تربیت نسل جدید روزنامهنگاران ایرانی بود. در آنجا برای اولین بار فعالیت کارگاهی روزنامهنگاری تشکیل شد و نشریه ستارهها که قرار بود در آن خانه منتشر شود یک تجربه بود برای اینکه انگیزه و امید را در جوانان زنده کند و زنده نگه دارد. نگاه این مرد به آینده نگاهی مسئولانه است و تربیتیافتگان کلاس درس او شاهد نگرانی آیندهنگرانه او هستند.
وی سپس با اشاره به مقطع بعدی زندگی حرفهای شکرخواه گفت: این مرد جان سخت به دعوت دوستانی لبیک گفت، به جامجم آمد و جامجم آنلاین را تأسیس کرد. در روزگاری که سخن گفت از روزنامهنگاری آنلاین نه تنها آرزو بود بلکه بیشتر به یک فعالیت مجرمانه شباهت داشت. دکتر شکرخواه در جامجم آنلاین الگویی درست کرد که امروز بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی آن الگو را بکار میبرند. او توانست نشان دهد که با یک سردبیر جا افتاده و یکی - دو جوان کارآمد میتوان با جهان و از جهان سخن گفت.
آشنا در ادامه اظهار کرد: جامجم آنلاین هم آن شد که شد. این مردم جان سخت روحیه و پشتکار خود را ترک نکرد و به دعوت بعدی در همشهری آنلاین حاضر شد. امروز او معلمی است که از رشته خود رانده شده است.
او در ادامه در حالی که بغض گلویش را میفشرد، گفت: شما از پدر روزنامهنگاری آنلاین تجلیل میکنید در حالی که در دانشکده روزنامهنگاری جایی برای او نیست. او امروز در دانشکده مطالعات جهان که با همت دکتر سعیدرضا عاملی تأسیس شده در رشته مطالعات بریتانیا تدریس میکند و نه روزنامهنگاری آنلاین در دانشگاه علامه طباطبایی.
او ادامه داد: این جفا را به کجا باید برد که دکتر نمکدوست و دکتر شکرخواه در دانشگاه علامه طباطبایی نباشند و دیگرانی هم که هستند احساس بودن نکنند. پس قدرشناسی از استادان البته وظیفه قطعی انجمنهای حرفهای است، اما قدرشناسی واقعی، توجه به دغدغههای آنان، نشاندن آنان سرجای شایسته خود و کمک به نسل آتی است که از نسل قبل از خود تا میتواند بیاموزد. امیدوارم همیشه قدرشناس بزرگان خود بمانیم.
انتهای پیام
نظرات