به گزارش ایسنا، خبرگزاری حوزه به مناسبت ۲۴ آبان روز کتاب و کتابخوانی، با انتشار یادداشتی به اهم صحبتهای آیتالله مکارم شیرازی در باب مطالعه، کتاب و کتابخوانی پرداخت.
* امروزه رسانهها در دنیا حرف اول را میزنند، و یکی از بزرگترین رسانهها همین کتابهایی است که تالیف و در اختیار علاقهمندان گذاشته میشود. اگرچه در مملکت ما هنوز مساله مطالعه خیلی جدی گرفته نشده، ولی احساس میکنیم نسبت به گذشته بهتر شده است.
* سخن از کتاب در اسلام بسیار مهم است، بلکه در مورد کتاب و کتابخوانی باید گفت که روح اسلام، روح علم و دانش است. در واقع اسلام دین علم است. اولین سخن پیامبر پس از بعثت "اقراء" است. در نتیجه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم آمده که مردم را از جهل خارج کرده و به علم برساند. چراکه معجزه پیامبر (ص) کتابی به نام قرآن است. بر خلاف معجزه تمام پیامبران که جنبه فیزیکی دارد، معجزه پیامبر اسلام (ص) جنبه روحانی و معنوی دارد؛ و آن حضرت با قرآن جامعهای مُرده را زنده کرد و در مسیر صحیح قرار داد.
* همچنین در قرآن سورهای به نام قلم داریم که سوگند به قلم خورده است. در تبیین اهمیت قلم باید به آیه «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ»، اشاره کرد؛ برخی از «نون» به مداد و برخی به جوهر و نیز برخی به لوح و عدهای هم به دوات یاد کردهاند.
* تعبیر دیگر در مورد قلم این است که گفته شد، قیام دین و دنیای مردم به دو چیز است؛ یکی قلم و دیگری سیف که کنایه از قدرت است و نیز گفتهاند که «والسَّیف تحت القلم»؛ قدرت هم باید از فرهنگ، علم و دانش الهام بگیرد. قدرت بدون علم و فرهنگ بلا است.
* و از «و ما یسطرون» به هرآنچه که نوشته را تنظیم و منظم میکند، تعبیر شده است. خداوند به آنچه به قلم نظام میبخشد، قسم یاد کرده است. قرآن با قسم به کتاب و قلم در پی آن است تا اهمیت این گونه موارد را برای ما یادآوری کند، چراکه همین کتابها و قلمها میتوانند جهانی را دگرگون سازند، قلمی که بشر را به علم میرساند.
* تعبیرات و کلام بزرگان نیز حاوی این مطلب است که انسان به دو گونه میتواند آنچه در درون، اندیشه و روحش جریان دارد را ابراز کند. گاهی به زبان که امواج صوتی است و خیلی زود در فضا محو میشود، اما گاهی به قلم است که هرگز با گذشت زمان محو نمیشود، زیرا نه مکان را به رسمیت میشناسد و نه زمان را؛ به همه جا و به هر زمان میرسد. در حالی که بیان، هم از نظر مکان محدود است و هم از نظر زمان.
* بنابراین باید تاکید کرد مسئله کتاب و کتابخوانی از جمله امور مهم و پیچیده کشور است، زیرا کتاب بهترین حلقه اتصال تاریخ گذشتگان به امروز است، بدون شک، پیشرفت دانش و تمدنها نیز به نوعی مرتبط با کتاب است؛ اگر کتاب وجود نداشت، رابطه ما با پیشینیان قطع میشد؛ حال آنکه بیشتر علوم، دانشها، تمدنها، مسائل اقتصادی و سیاسی و علوم الهی با کتاب در ارتباط است.
اهمیت و ضرورت ترویج فرهنگ کتابخوانی
* گفتنی است در سال ۵۸ و روزهایی که انقلاب تازه شکل گرفته بود، امام خمینی رحمه الله علیه فرمان مبارزه با بیسوادی را سردادند تا مشخص شود انقلاب اسلامی به دنبال علم و سواد است؛ بنابراین همچنان که امام راحل فرمودند، باید ریشه بیسوادی از کشور برچیده شود، زیرا اسلام دین سواد است، و یکی از حقوق فرزندان، آموزش سواد است؛ در اسلام مقام معلم و متعلم بسیار مهم است و سواد در اسلام عبادت است.
* لیکن با همه این اوصاف یکی از این اموری که هنوز جدی گرفته نشده، مساله مطالعه کتاب است؛ واقعیت این است که متاسفانه آنقدر آمار کتابخوانی و مطالعه در کشورمان پایین است که نمیتوان آمارها را اعلام کرد.
در حالیکه مطالعه باید جزئی از زندگی مردم باشد، فرهنگ مطالعه باید زنده باشد، زیرا مطالعه به عمر انسان برکت میدهد، لذا باید در راستای ترویج کتابخوانی در میان آحاد جامعه تلاش شود، در صورتی که فرهنگ مطالعه در جامعه نباشد، وجود بهترین کتابخانهها نیز نمیتواند تاثیرگذار باشد.
* البته با تلاش و فرهنگسازی میتوان حرکت ارزشمندی را رقم زد. به عنوان نمونه استقبال بسیار خوب مردم از نمایشگاه کتاب در سالهای اخیر نشان میدهد که مردم ما تدریجاً دارند به کتاب اهمیت میدهند و استقبال از نمایشگاه کتاب خود دلیلی بر این مدعاست. چنین استقبالی مؤید این است که انشاءالله جامعه ما بیش از پیش به سوی کتاب خوانی میرود که این باعث امیدواری است.
انگیزهسازی؛ عامل کلیدی در ترویج کتابخوانی
* تردیدی نیست که باید انگیزه کتابخوانی را افزایش داد، زیرا مهمترین مسئله در امر ترویج کتابخوانی، ایجاد انگیزه در بین مردم است، لذا مسئولان باید در حرکتی هماهنگ و با تعامل با رسانهها و عالمان دین، انگیزه کتابخوانی را در جامعه زیاد کنند.
* برگزاری مسابقات کتابخوانی، اهدای جوایز و ایجاد فضای پرجاذبه در کتابخانهها از جمله راههای بالا بردن انگیزه کتابخوانی در میان مردم است.
* توسعه و ابزارهای نوین در همهچیز تحول و نوآوری را رقم نمیزند، مانند کتاب و کتابخوانی که نمیتواند جایگزین مناسبی برای آن باشد.
* برخی فکر میکنند ابزارها و فناوریهای نوین میتوانند جایگزین کتاب باشند، در حالی که اینگونه ابزارها و فناوریها خستهکننده و مخاطب را کسل میکند، در عین حال که همیشه در دسترس نیستند، لذا نمیتوانند جایگزین کتاب باشند و کتاب جایگزینی ندارد.
معرفی کتاب خوب؛ بهترین راهکار ترویج کتابخوانی
* بدیهی است کتاب همچون شمشیر دولبه است، اگر از کتاب به خوبی استفاده شود، میتواند جامعهای پاک و نمونه بسازد و اگر کتاب فاسد و مفسدی نوشته شود میتواند جامعهای شرور و فاسد بسازد و افراد خائن را تربیت کند.
* لذا معرفی و طبقهبندی کتابهای مناسب برای تمام ردههای سنی ضروری است و باید در عرصه کتاب، به گونهای عمل کنیم که هرکس به راحتی بتواند گمشده خود را بیابد که این کار سبب افزایش مطالعه در جامعه میشود.
* امروزه دشمنان تلاش میکنند از طریق کتاب و فعالیتهای غیراخلاقی، جوانان ما را گمراه کند، ما نباید در برابر این هجمه سکوت کنیم باید به مقابله آن بپردازیم و به موازت کارهای منفی دشمن به جوانان خوراک مثبت بدهیم.
* نهادهای دینی به ویژه مرکز مدیریت حوزه علمیه قم هم باید سعی کند به صورت مرتب کتابهایی را که منتشر میشود، به جامعه معرفی کند.
خلاقیت و نیازسنجی؛ مهمترین ضرورت در تألیف کتاب
* ما در مقوله تولید کتاب با آسیبی به نام تکرار مکررات مواجهیم؛ در تألیف کتاب گاهی موضوعاتی انتخاب میشود که مورد نیاز نیست، برخی، چیزهایی را مینویسند که دیگران هم عین آن را نوشتهاند. حال آنکه باید به دنبال مطلبی رفت که تاکنون در مورد آن بحث نشده و مورد نیاز است.
* برای رفع این نقیصه باید حلقه اتصالی بین نویسندگان به وجود بیاید تا از مسایل تکراری جلوگیری شود. گاهی چند مولف مطلب یکسانی را در چند نقطه بیخبر از یکدیگر نوشتهاند که کار درستی نیست. اگر نویسندهای مطلب تازهای ندارد، موضوع دیگری را انتخاب کند. از طرف دیگر باید موضوعات جدید به نویسندگان عرضه شود. گاهی شخص، نویسنده خوبی است، اما نمیتواند انتخاب موضوع کند و دستش خالی است. گاهی همین عرضه موضوعات و سرفصلها ۵۰ درصد راه است. به هر حال باید از دوباره کاریها جلوگیری کرد. باید سرفصلها و موضوعات جدید و مناسب را به نویسندگان عرضه کرد. لذا میتوان هیأتی را برای انتخاب موضوعات مشخص کرد تا دست نویسندگان از نوشتن موضوعات روز و جدید خالی نباشد.
* همچنین نویسندگان باید چندین موضوع را در نوشتن کتاب لحاظ کنند که یکی از آنها نوشتن کتاب با ادبیات مخاطب است؛ بنابراین نویسندگان متناسب با نیازهای روز و ادبیات مخاطب قلم بزنند و از نوشتن کلمات دشوار دوری کنند.
* متأسفانه کتابهایی در حوزه کودکان نوشتهاند با الفاظی که به هیچ وجه کودک نمیتواند معنای آن را بفهمد. کتاب کودک را باید با ادبیاتی نوشت که کودک میفهمد. هر قشری ادبیات خاص خودش را دارد. نوجوان ادبیات خاص خودش را دارد. بزرگسالان قدیمی کشور ما ادبیات خاص خودشان را دارند. بنابراین محتوا مطلبی است، ادبیات مطلبی دیگر.
عوامزدگی، عامل بنیادین در تعمیق رکود بازار کتاب و کتابخوانی
* یکی دیگر از آفات این است که شخص گرفتار عوام زدگی بشود؛ برخی میخواهند چیزهایی را بنویسند که مطلوب عوام باشد. مردم بازوی ما هستند، ولی گاهی اشتباهاتی در آنها مشاهده میشود. اندیشمندان باید رهبران جامعه باشند، نه پیروان جامعه؛ معنای مردم سالاری نیز برخاسته از همین مطلب است؛ معنی مردم سالاری این نیست که آنها پیشوای اندیشمندان باشند، بلکه اندیشمندان باید رهبری کنند و همراه آنان باشند.
* بنابراین باید بر مبنای ادبیات زمان، شبهات و نیازها باید مخاطبین خود را بشناسیم؛ وقتی میخواهیم برای توده مردم مطلب بنویسیم، به ادبیات خاص خود نیاز دارد. ادبیات دانشجو و دانشگاه، ادبیات دیگری است و بالاخره ادبیات حوزه و اندیشمندان حوزه به گونهای دیگر است؛ باید نیازها و ضرورتها را در نظر بگیریم.
ترویج فرهنگ کتابخوانی در پرتو توجه هدفمند به کتاب آرایی
* باید گفت محتوای خوب یک نکته است، ولی عرضه خوب بسیار مهم است؛ قرآن دارای محتوای خوبی است و به همین میزان به خوبی عرضه شده است، از این رو عرضه و آموزشهای این عرصه باید کلاسیک شود؛ یعنی باید کاری انجام شود که طرح و محتوای کتاب کاملاً هماهنگ باشد.
* این مطلب ثابت شده که آرایش کتاب ۵۰ درصد تأثیر یک کتاب را به خود اختصاص میدهد؛ عرضه خوب در این عصر بسیار مهم و چشمگیر است؛ در وسایل مصرفی برای خرید و جذب مشتری، همیشه سعی میشود که بهترین بستهبندیها انجام شود. بنابراین از کج سلیقی و بیسلیقگی در عرضه کتاب دوری شود.
* گاهی انتخاب اسم و عنوان کتاب، نصف جاذبه کتاب را تشکیل میدهد و نیز تیترها و اسامی کتابها، جداسازی بحثها، و شماره گذاری کردن مطالب در جذابیّت کتاب بسیار مؤثر است، لذا باید در صفحه آراییها قوانین مورد نیاز نگارش را مورد توجه قرار دهیم.
* البته باید گفت، گاهی این موضوع افراط را به دنبال دارد چراکه در برخی از کتابها نصف کاغذ را حواشی به خود اختصاص میدهد به همین علت افراط کردن در کتاب آرایی و مجله آرایی اشتباه است.
گسترش فرهنگ کتابخوانی در گرو کیفیت گرایی در تولید کتاب
* عجولانه مطلب نوشتن از جمله آفات تألیف کتاب به شمار میآید؛ برخی تمام تلاششان این است که آمار نوشتههاشان بالا برود، در حالی که قرآن به کیفیّت اهمیت میدهد و به آن سفارش میکند، پس باید کمتر و بهتر نگارش کرد. این کار بهتر از آن است که بیشتر بنویسید و کم مغز بنویسید. پشت سر هم نوشتن و چاپ کردن افتخار نیست؛ قرآن کریم میفرماید: اَلّذی خلَقَ الموت و الحیاة لِیَبْلُوَکم أیّکم احسنُ عملاً»، نفرمود «اکثرُ عملاً»، بلکه فرمود: «اَحْسَنُ عَملاً». اسلام به کیفیّت اهمیت میدهد.
* در تبیین کیفیگرایی باید گفت یکی از آسیبهای عرصه کتاب و نشر جمعآوری بودن غالب کتابها است و این نشان میدهد که تولید علمی در آن صورت نگرفته است. حال آنکه کتابها باید پادزهری باشند در مقابل آن سمومی که دشمنان دارند ایجاد میکنند.
* به عنوان نمونه یکی از فرهنگ های مسلط بر کتابها این است که گفته میشود به هر میزان منابع آن بیشتر باشد، کتاب بهتر است؛ در حالی که این کار گردآوری بودن کتاب را نشان میدهد؛ متأسفانه در فرهنگ کنونی ما هر چقدر منابع کتاب کمتر باشد، امکان برگزیده شدن آن نیز کمتر میشود.
شبیخون به فرهنگ مطالعه و کتابخوانی با سرقتهای ادبی
* متأسفانه امروزه برخی با استفاده از اثرات دیگران و یا گردآوری از منابع دیگر بدون تولید علم سرمایهای را هدر میدهند و دست به تألیف میزنند که این امر پسندیده نیست. و یا برخی کتابهایی را ترجمه کرده و به نام خود به چاپ میرساند. این امور از نظر اخلاقی خوشایند نیست و این افراد بدانند که بالاخره رسوا میشوند.
* امروزه یکی از ادبیاتهای حاکم بر دانشگاهها استفاده از الفاظ پیچیده و کلمات نامفهوم در نوشتارها است که این کار حتی در حال سرایت به حوزههای علمیه است؛ برخی خیال میکنند پیچیدهترین کتاب، علمیترین کتاب است و روان نویسی را عاملی بر پایین بودن سطح کتاب بیان میکنند.
نقش خیرین کتابخانهساز در بسط و گسترش فرهنگ کتابخوانی
* تاسیس کتابخانه عمومی از جمله مهمترین فعالیتها و راهبردها در ترویج فرهنگ کتابخوانی است. بنابر روایات اسلامی یکی از کارهای نیک کمک به نیازمندان است که ثواب آن قابل احصاء نیست و به یقین اگر نیازمندان در یک منطقه مستحق باشند و این کار نیک ساختن کتابخانه یا مسجد بوده باشد فضیلت آن چند برابر میشود.
* لذا افراد خیّر و توانمند تصمیم بگیرند که به این جمع خیرین خداجو بپیوندند و اگر هم پیوستهاند تلاش خود را بیشتر کنند و بدانند که شرکت در این کار موجب برکت در عمر و مال آنها و سبب آمرزش گناهان و دفع بلاها و حل مشکلاتشان خواهد شد.
* من از خدای بزرگ برای همه عزیزانی که با توسعه فضاها و امکانات، در این اقدام خیر شرکت نمودهاند موفقیت، سربلندی، عزت و سلامت روح و جسم میخواهم و امیدوارم همواره از همه خطرات جسمی و روحی در امان باشند.
کتابداران، طبیبان روح جامعه
* بدیهی است کتابداران، طبیبان روح جامعه هستند، لذا کتابخانهها میتوانند با تنوع در کتابها، مکان مناسب، پذیرایی مختصر، برخورد با احترام و محبت، جاذبههای کتابخانهها را افزایش داده و با دراختیار قرار دادن کتابهای مناسب به مراجعه کنندگان، و جلوگیری از در دسترس قرار گرفتن کتابهای مضر و نامتناسب، زمینه را برای رشد و تعالی جامعه فراهم آورند.
* در خاتمه باید گفت قلمها و زبانها باید روی حساب و کتاب باشد، در صورت تحقق این مهم میتوان گفت مطالعه، ورزش روح است و از ورزش جسم برتری دارد، لذا همان گونه که امروز به امر ورزش بها داده میشود، باید به مقوله کتاب و کتابخوانی توجه بیشتری شود.
* امید است بتوانیم در سالهای آینده شاهد هزاران کتاب باشیم که دارای ابتکار، بالندگی و سازندگی و گره گشایی در جامعه باشد. بیشک همه عزیزانی که در این راه تلاش میکنند در نزد خداوند صاحب اجر و پاداش هستند و با همت خود ارزش انسانی خویش را نشان میدهند، همانطور که در روایات آمده است «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدْرِ هِمَّتِهِ؛ ارزش هر کس به اندازه همت اوست».
انتهای پیام
نظرات