به گزارش ایسنا، نمایش «کابوس حضرت اشرف» به نویسندگی و کارگردانی حسین پاکدل تا 23 اسفندماه به اجرای خود در تماشاخانه ایرانشهر ادامه میدهد.
پاکدل در این نمایش به سراغ شخصیت مهمی در تاریخ ایران رفته است؛ احمد قوام، شخصیتی کاملا سیاسی که در طول دوران زندگیاش، از عهد مظفرالدین شاه تا دوران پهلوی دوم، پنج بار به نخستوزیری رسیده و بر زندگی و جامعه ایرانی تاثیر بسیاری داشته است.
براین اساس سمانه پوربهلول ـ روانشناس حوزه سلامت ـ در یادداشتی که برای این نمایش نوشته آورده است: « درون آینهی روبرو چه میبینی؟/تو ترجمان جهانی بگو چه می بینی؟/ تویی برابر تو چشم در برابر چشم/در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی؟
رویکرد داستانِ زندگی در روانشناسی، با نوشتههای تام کینز و مک آدامز مطرح براساس نظریه " من ِ دیالوژیک" هربرت هرمن بسط یافت. هسته اصلی این نظریه شکلگیری انسجام فردی در قالب قصه زندگی است. هریک از ما نقشهای خود (در زندگی) را در قالب قصه منسجم میکنیم و نه تنها راوی قصه خویشتن، بلکه سوژه آن نیز هستیم.
از این منظر، "کابوس حضرت اشرف" تلاش برای انسجام تکههای فروپاشیده "منِ" حضرت اشرف است و نزدیکانِ او به این روایت معنا میبخشند و خود نیز در جریان این روایت به انسجام میرسند. این فروپاشی در ابتدای نمایش مشهود است و درمانی آغاز میشود که اطرافیان در آن شریک شده و سیر زمان را پس و پیش میکنند که در واقع نوعی حرکت رفت و برگشتی به سوی انسجام است. در این سیرِکابوسوارِ طنزگونه، حضرت اشرف از طریق برقراریِ دیالوگِ درون و برون به انسجامشخصی دست مییابد (هرچند پایانی تراژیک برای او رقم میخورد، اما این اتفاق تا قبل از انسجام مواضع ذهنی رخ نمیدهد).
بر اساس نظر هرمن، دیالوگ درون مواضع مختلف درونِ روان را درگیر میکند. دیالوگ امری صرفا بیرونی نیست. واژه مرکبِ منِ دیالوژیک با ریختن مفهوم درونی در بیرونی این مرزها را میشکند. از دیدگاه هرمن ذهن مانند جامعه است و از مواضع مختلفی تشکیل شده که هرکدام در زمان خاصی غالب هستند و اصلِ سلامتِ روان برقراری دیالوگی پویا بین این مواضع است. در مورد دیالوگِ برون تکلیف روشن است: فرآیندی که میان افراد مختلف در بافتی خاص جریان دارد. این رویدادِ دیالوژیک در نمایشِ "کابوس حضرت اشرف" همان سفر خیالی است که میبینیم؛ مواجه شدن او با تاریخِ نقشگذاریهای خویش از دوران قاجار تا دوره محمدرضا پهلوی. او از این طریق چه با پادشاهانی که در دوران آنها زیسته، صدارت کرده یا کنار گذاشته شده است، چه با مخالفانش و چه با نزدیکانش و چه با خودش (دیالوگ درون) دیالوگهایی برقرار میکند که نتیجهاش انسجام درونی اوست. حضرت اشرفی که در ابتدای نمایش میبینیم با حضرت اشرفِ انتهای نمایش کاملا متفاوت است و این است هستهی اصلی مرور خویشتن در " هویت روایتی"!
این مرور در قالب دیالوگ گرچه ممکن است رنج در پی داشته باشد، اما شفابخش و بینش افزاست. حسین پاکدل به عنوان کارگردان، هنرمندانه هویت روایتی را به نمایش گذاشته و نقش دیالوگ را در انسجام "من" در قالب قصهای تاریخی به ما نشان میدهد.»
به گزارش ایسنا، «کابوس حضرت اشرف» گرچه در پارهای از صحنهها تماشاگران را میخنداند، اما نمایش تلخی است از تاریخ معاصر ایران که البته این روایت از شخصیت قوام میتواند صدای اعتراض برخی از مورخان را هم دربیاورد.
در این نمایش به ترتیب حروف الفبا امیر کاوه آهنینجان، مجتبی بابایی فرد، مهدی پاکدل، کوروش تهامی، عاطفه رضوی، سوده شرحی، بهنام شرفی، آرش فلاحتپیشه، صالح لواسانی، نیکی مظفری، محمدصادق ملک و حمیدرضا نعیمی به ایفای نقش میپردازند.
انتهای پیام
نظرات