رضا مهدوی ـ پژوهشگر و فعال حوزه موسیقی ـ دوره قبل به عنوان دبیر بخش پژوهش در جشنواره موسیقی فجر حضور داشته و در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار گروههای دانشجویی موسیقی را به جشنواره وارد کرده است.
او به ایسنا میگوید که در سالهای برگزاری جشنواره موسیقی فجر، سه عامل باعث شدهاند که این جشنواره آنگونه که باید پیش نرود.
* عامل اول : دلخوری
این کارشناس موسیقی در همین راستا دربارهی علت شرکت نکردن یا کمتر شرکت کردن موسیقیدانهای سرشناس در جشنواره موسیقی فجر چنین توضیح میدهد: پس از انقلاب در دههی ۶۰ گروهی از هنرمندان به نوعی کنار رفتند و تنها عدهای توانستند فعالیت کنند. آن زمان شرایط خاص بود، کشور یک انقلاب را به اتمام رسانده و پس از آن به هشت سال دفاع مقدس وارد شده بود. با این اوضاع بسیاری از موسیقیدانها خانهنشین و مجبور شدند که تدریس کنند؛ به همین دلیل پس از برگزاری جشنواره موسیقی فجر، برخلاف سینماگران، اقبالی به این جشنواره نشان ندادند. از همان سخنرانیهای آغازین پیروزی انقلاب هم به نوعی، فیلم و سینما نسبت به دیگر شاخههای هنری از حمایت برخوردار شد.
او بیان میکند که موسیقی در آن زمان به نوعی طرد شد یا میتوان گفت که پیدا کردن دوباره جایشگاهش زمان برد. بعدها نیز تلویزیون ساز را نشان نداد و آموزشگاهها و دانشکدههای موسیقی تا سال ۶۷ تعطیل بودند. این موارد باعث شد که چهرههای شاخص حضور پیدا نکنند و دلخور باشند.
* عامل دوم و سوم: مدیریت و بودجه
مهدوی علت دوم مشکلات جشنواره موسیقی فجر را مدیریت میداند و میگوید: عامل دوم، مدیریتهای سلیقهای و تلاش مدیران برای حفظ جایگاه خود در این سالها بوده است. اگرچه که مدیران باید بتوانند جایگاه هنرمندان شاخص را تبیین کنند و برای بالادستیها این موارد را به گونهای مطرح کنند که شرایط هر روز بهتر شود.
او میگوید که «جشنواره موسیقی فجر در مقایسه با جشنواره فیلم فجر، جنبهی رقابتی و بودجه کافی نداشت. جشنواره موسیقی فجر از چند سال پیش تاکنون تنها یک میلیارد بودجه دریافت کرده ولی جشنواره فیلم فجر ۳۰ میلیارد بودجه دولتی داشته است.»
این هنرمند ادامه میدهد: جشنواره موسیقی فجر دستمزد خاصی هم به هنرمندان نداده است. برخی از هنرمندان دوست داشتهاند که در این جشنواره حضور داشته باشند ولی دستمزد بالایی میخواستهاند. اکنون نیز به همین صورت است که هنرمندان شاخص دستمزد بالا میخواهند ولی جشنوارهای که با این مقدار بودجه هفت شب اجرا دارد، نمیتواند از پس هزینه بالا بربیاید.
* چه باید کرد؟
مهدوی در پاسخ به این پرسش که برای بهتر شدن فضا چه باید کرد؟ میگوید: در وهلهی اول باید یک فضای اعتمادسازی ایجاد کنیم. این فضا به واسطهی مدیران خردمند، اتاقهای خرد جمعی و شوراها ایجاد نمیشود؛ بلکه به یک اعتمادسازی عمومی نیاز دارد که چهار نهاد دولتی موسیقی که بودجه میگیرند و دیگر صنفها یا خانهها نیز بتوانند ورود پیدا کنند و نگاه کلان حاکمیتی را در قدم اول نسبت به موسیقی تغییر دهند.
او ادامه میدهد: خوشبختانه مجموعه نظرات مقام معظم رهبری در کتاب فقه موسیقی که نتیجه چندین جلسه پژوهش فقاهتی درباره موسیقی بود و در تاریخ تشیع در نوع خودش بینظیر است، اخیرا منتشر شده است. این کتاب میتواند کمک کند، اگر دیگر علما و مجتهدین نیز نگاهشان به موسیقی مانند نگاه رهبری باشد، قطعا فضاسازی بهتری برای شرایط موسیقی در جامعه و تلویزیون ایجاد خواهد شد. شرایط پرداختن به موسیقی در رادیو خیلی خوب است و تعداد بیشماری برنامه در این زمینه وجود دارد. تلویزیون فضای دیگری در بین مردم دارد. اینها اگر در کنار هم به وجود بیاید، قطعا جشنواره موسیقی فجر نیز به برند تبدیل خواهد شد و میتواند به جایگاه بینالمللی نیز برسد.
این کارشناس موسیقی میگوید که «مدیران و برگزارکنندگان جشنواره موسیقی فجر در سالهایی که این جشنواره برگزار شده است، در حد امکان و توانشان سعی کردهاند هنرمندان و استادان سرشناس موسیقی را در کنار جوانهایی که دغدغه، تکنیک و سواد موسیقی دارند، قرار دهند. این جشنواره طی ۳۴ دوره قبلی در نوع خودش خوب برگزار شده است؛ چراکه یک نگاه به جشن انقلاب دارد و از طرفی به دنبال کیفیت است. بالا نبودن کیفیت آن در حد انتظار به بحث بودجه بازمیگردد؛ چراکه کمترین بودجه در حد طرحهای ساده به موسیقی داده میشود و بیشترین خواستهها را نیز از اهالی این حوزه و جشنوارههایش دارند.»
* نقد یک دیدگاه اشتباه
او در ادامه مطلب بالا اختصاص بودجه اندک به جشنواره موسیقی فجر را دیدگاهی اشتباه میداند و میافزاید: کمیسیون فرهنگی مجلس باید بودجه خاص و ویژهای را برای جشنواره موسیقی فجر به وزارت و فرهنگ ارشاد بدهد؛ نه اینکه نهادهای حاکمیتی مجبور شوند سالنهای خود را برای کنسرتها اجاره دهند. این غلطترین شیوه است که در اقتصاد هنر مطرح شده. گمان میکنند که چند چهره حوزه پاپ و سنتی که میتوانند با آنها سالنها را پر کنند؛ برای دیگر حوزههای موسیقی نیز به همین صورت است. گرچه که ۹۵ درصد از جامعه موسیقی در شرایط سخت کاری زندگی میکنند، درآمد ندارند و از کنسرتهایشان استقبال نمیشود. متأسفانه بحث اخذ عوارض و مالیات هم پیش آمده که موسسههای آموزشی و تولیدی را هم با این اقتصاد ورشکسته موسیقی شامل شده است. در تمامی کشورهای پیشرفته به اینگونه است که دولت یارانه خاص میدهد؛ زیرا معتقد هستند که موسیقی بخش مهمی از فرهنگ است.
مهدوی میگوید که در کشور ما به موسیقی نگاه سیاسی میشود، به همین دلیل سالن را اجاره میدهند. ولی هنرمند نمیتواند سالن را پر کند و امکانات خاصی هم برای تبلیغات کارش ندارد؛ به همین دلیل هنرمند موسیقی سرخورده میشود و کمتر به حضور در این جشنوارهها رغبت نشان میدهد. گاهی پیش میآید که شب اجرا مجوزشان باطل میشود یا وقتی که برای اجرا به استانی دیگر میروند جلوی کارشان گرفته میشود، گرچه که قبلا از مرکز مجوز را گرفتهاند.
او ادامه میدهد: هنرمندان ما در سال دلخوریهای متفاوتی دارند و تاکنون مقامهای دولتی و بالادستی از آنها دلجویی نکردهاند. زمانی که آقای روحانی در تلویزیون برای مناظرههای انتخاباتی شرکت کرد، نام بزرگان موسیقی را آورد ولی تاکنون حتی در یک کنسرت از جشنواره موسیقی فجر شرکت نکرد. دولت یازدهم دیگر به طور مستقیم از موسیقی حمایت نکرد و در انتخاب مدیران هنری از مهرههای سوخته و ناپویا در معاونت هنری موسیقی استفاده کرد. هنرمندان از این موضوع ناراحت هستند و این موارد تا حدودی فضای دوگانهای به وجود میآورد که هنرمندان احساس میکنند از آنها استفاده ابزاری میشود؛ به همین دلیل کمتر از این جشنوارهها حمایت میکنند و اگر هم از آنها دعوت شود رقمهای بالایی پیشنهاد میدهند که متولیان جشنواره نتوانند به سراغ آنها بروند.
مهدوی درباره هماهنگی هنرمندان موسیقی در مقایسه با هنرمندان سینما میگوید: هماهنگی آنها به این دلیل است که فیلم آنها در جشنواره فیلم فجر حداقل یک بار بدون سانسور پخش میشود. آنها اکران یک ماه را در سینماهای کشور دارند، میتوانند آثار خود را وارد تولیدات خانگی کنند، امکان پخش شدن فیلمهایشان از صداوسیما را دارند، وارد بازار جهانی شوند و بعد از آن آثارشان را به جشنوارههای خارجی ارسال کنند. ولی موسیقی یک بار برای همیشه اجرا میشود و زمانی که منتشر میشود، چون قانون کپی رایت درستی هم نداریم سرمایه هنرمند و اسپانسر نابود میشود.
از او سوال میکنیم که علت حمایت نشدن جشنواره از طرف اسپانسرهای خصوصی چیست؟ میگوید: تا زمانی که نهادهای دولتی میخواهند از موسیقی پول دربیاورند و اصطلاحا تصدیگری در موسیقی را رها نکرده و یا نهایتا نگاه خصولتی وجود دارد و روی هم موسسه و شرکت تاسیس میشود، بالطبع بدنه پولدار بخش خصوصی نمیتواند قد علم کند و یا نهایتا میآیند پشت پردههایی با دولتیان برای بقای خوشان ایجاد میکنند. جشنواره موسیقی فجر با این بودجه اندک چارهای جز جذب حامیان مالی قدرتمند با تبلیغات مناسب و گسترده شهری ندارد که این امر نیازمند فرهنگسازی عمومی است.
مهدوی در پایان اضافه میکند: متاسفانه همچنان موسیقی و موسیقیدان جدی تلقی نمیشود که این امر دردناک است. در صورت حمایت صحیح با ورود پولهای تمیز و سالم میتوان شاهد شکوفایی هرساله جشنواره موسیقی فجر که بهعنوان مهمترین رخداد فرهنگی و هنری کشور در طول سال است، باشیم. ما در طول سال شاهد پر شدن تالارها در برخی کنسرتها هستیم که به صورت ارگانی تکمیل ظرفیت میشوند. پس میتوان در جشنواره موسیقی فجر هم با عزم جدی به چنین دستاوردی دست یافت، به شرط آن که جشنواره هم در اجرای صحنهای به سمت رقابتی شدن تلاشی وافر داشته باشد.
سی و پنجمین دوره از جشنواره موسیقی فجر امسال از ۲۴ بهمن ماه آغاز به کار خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات