حسین بهروزینیا ـ نوازنده و آهنگساز ـ صبح امروز طی صحبتی با ایسنا خبر داد که مراسم خاکسپاری این هنرمند فقید بر اساس تصمیمگیری خانواده او، در بهشت سکینه کرج برگزار شد.
در این مراسم محمد الهیاری (مدیر کل دفتر موسیقی) و هنرمندانی چون حسین علیزاده، علی اکبر شکارچی، بیاض امیر عطایی، محسن راسخ، عباس سجادی، کیوان ساکت، شروین مهاجر، آرش نصیری مهران مهرنیا، فاضل جمشیدی، رامین جزایری، شهرام صارمی، یوسف پوریا، حسین بهروزینیا و ... حضور داشتند.
حسین علیزاده، موسیقیدان و آهنگساز در این مراسم بیان کرد: اساتید بزرگی داشتیم و همین که آنها را میدیدیم و معاشرت میکردیم، برای ما دنیای بزرگی بود ولی وقتی که از همه چیز کم میآوردیم، نزد استاد قنبریمهر میرفتیم. اصلا وقتی ایشان را نگاه میکردیم به ما آرامش میداد. و چقدر ایشان مشوق بودند و از سالهای خیلی نوجوانی که از کارگاه فرهنگ و هنر ایشان را میشناختم و سنم خیلی کم بود همیشه بین آدمهایی که میدیدم حس میکردم ایشان با نور حرکت میکنند و خود نور است. من هر زمانی که دلم میگرفت با ایشان دیداری میکردم تا حالم خوب شود. استاد قنبری اینی نیست که اینجا خوابیده، آنی است که در تمام زندگی ما جریان داشته و خواهد داشت.»
علی اکبر شکارچی ـ نوازنده کمانچه و آهنگساز ـ نیز بیان کرد: متأسفم که یکی از استادانی که سازسازی نوین را در ایران بنیان گذاشت، از میان ما رفت. دو خاطره از ایشان دارم که یکی توانایی و نخبگی سازسازی ایشان هست و یکی پند و اندرزی است که به همه ما موسیقیدانها وارد است.
او ادامه داد: مدتها پیش گروهی که گویا از اتریش آمده بودند، ویولنسلی شکسته به همراه داشتند و آن را به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی برای تعمیر آوردند. دکتر داریوش صفوت (موسیقیدان و نوازنده) به من گفت: «شکارچی اینها را پیش استاد قنبری مهر ببر و بخواه که سازشان را تعمیر کند.»
شکارچی تصریح کرد: ساز را آنجا بردیم و ایشان بعد از یک یا دو روز ساز را بازگرداند. نوازنده پس از دیدن ساز حیرت کرد که چگونه سازی را که آنگونه شکسته شده بود بدون اینکه در ظاهر معلوم باشد و نه آسیبی به صدا وارد شود، تعمیر کرده است.
این هنرمند در خاطره دیگری درباره این هنرمند فقید میگوید: در سال ۵۳ اولین بار ایشان را دیدم. همیشه که گویا با شوق و علاقه دوست داشت بنوازد، ویولن را برداشت و در ابوعطی نواخت؛ چنان که آن صدا را هیچگاه فراموش نمیکنم. به ایشان گفتم که میخواهم کمانچهای بسازم که دسته آن از بالا باریک و از پایین پهن باشد که بتوانم متفاوت از دیگران بنوازم. استاد قنبریمهر در پاسخ خاطرهای برای من تعریف کرد و گفت: «گروهی موسیقی از آذربایجان به ایران آمده بودند. بعد از کنسرت مرا صدا زدند که ببینم چگونه کمانچهای دارند که آنقدر خوش صدا است؟ ولی من دیدم که تنها یک کاسه خیلی معمولی است که سیخی به آن وصل شده و اصلا چیز خاصی ندارد. در نتیجه متوجه شدم که سازهای ما هیچ نقصی ندارد و این نوازندهها هستند که باید آنها را بسازیم.» این درسی بود که همیشه در گوش من بود و فهمیدم که باید خود را تغییر دهم نه ساز را.
یوسف پوریا ـ سازنده ساز ـ درباره مرحوم قنبریمهر بیان کرد: استاد قنبری در تاریخ کشور ما یکی بود نه دو تا و اگر فرد دیگری در حد و توانایی استاد قنبری درکشور ما متولد شود واقعا معجزه است. روحشان شاد روانشان پاک.
همچنین عباس سجادی ـ شاعر و ترانهسرا ـ عنوان کرد: کارهایی که استاد قنبری مهر در عمر با برکت تقریبا یک قرنی خود انجام داد، شاید برای فرد دیگری پنج قرن طول بکشد تا بتواند چنین گام بلندی در حوزه احیای سازها و یا ابداعات ایشان بردارد. برای ایشان روحی شاد طلب میکنیم.
در پایان بیگلو از دوستان مرحوم قنبری گفت: استاد قنبری چون افسانه بود. او آنقدر انسان و وارسته بود که اعمال و حرکات ایشان به افسانه میماند. این اسطوره را همیشه به یاد داشته باشید. وقتی به بزرگان نزدیک میشوید اغلب کمرنگ میشوند ولی وقتی به استاد نزدیک میشدید آنقدر رنگ داشت که احساس حقارت می کردید.
انتهای پیام
نظرات