یاسر طالبی به ایسنا گفت: این فیلم روایتگر زندگی دختری نوجوان به نام سحر و پدرش، رحیم است؛ داستانی سرشار از تردید، عشق و جستجو برای یافتن معنا و جاودانگی در دل چالشهای زندگی.
وی گفت: چند سال پیش، یکی از دوستانم مرا با یک سوژه آشنا کرد؛ دختری نوجوان به نام سحر که ۱۸ ساله بود و در آستانه آزمون کنکور قرار داشت، درحالیکه مادرش را بهتازگی از دست داده بود. از سوی دیگر پدر سحر که دچار ناتوانی ذهنی است، بزرگترین چالش زندگی او محسوب میشد. نگهداری از پدر برای سحر امری ارزشمند بود، اما از آنجا که سحر میخواست با قبولی در دانشگاه، آیندهای بهتر برای خود بسازد، باید میان ادامه تحصیل و نگهداری از پدر یکی را انتخاب میکرد. در این بزنگاه، من و گروهم وارد داستان شدیم.
این کارگردان توضیح داد: یکی از مهمترین ویژگیهای سینمای مستند دراماتیک، «پویایی کنشها» است. در این نوع مستندها، داستان حول محور کشمکشها و تعلیقهایی است که بر اساس انتخابها و تضادهای شخصیتها شکل میگیرد. در «سرنوشت»، این کشمکش نهتنها در دل بحرانها و چالشهای سحر، بلکه در تقابل عاطفی او با وضعیت پدرش و شرایط زندگی روزمره او به طور خاص برجسته میشود.
طالبی اظهار کرد: برای وفاداری به اصول سینمای مستند، باید صبوری کرد و اجازه داد تا درام داستان به طور طبیعی شکل بگیرد. من در طول جلسات و گفتوگوهایی که با سحر داشتم، بهتدریج درام داستان را کشف کردم. از آنجا که مستند باید به تجربه زیسته شخصیتها وفادار باشد، به این نتیجه رسیدم که فیلم باید با ساختاری مشاهدهگر ساخته شود، چراکه این داستان از دل واقعیت و کشمکشهای انسانی برمیخیزد که به طور طبیعی میتواند مخاطب را به خود جذب کند. در اینجا، «ساختار مشاهدهگر» در مستند از ویژگیهای مهمی است که بر وفاداری به واقعیت و حضور غیرمستقیم فیلمساز در داستان تأکید دارد. در این روش، دوربین بهمثابه شاهدی خاموش عمل میکند که بدون دخالت مستقیم در روایت، به ثبت جزئیات زندگی شخصیتها میپردازد و مخاطب را در تجربه آن زندگی شریک میکند.
از دل یک رویداد واقعی به قصهای مستند
کارگردان «تنها نخواهم ماند» در ادامه عنوان کرد: فیلمبرداری مستند «سرنوشت» حدود دو سال به طول انجامید، اما تنها در ۲۰ جلسه بهصورت پارهوقت انجام شد. دلیل زمانبر بودن این فرایند، این بود که هدف من این بود که از دل یک رویداد واقعی به یک قصه دست یابم. در طول این مدت دوساله منتظر بودم تا ببینم چه اتفاقاتی در مسیر زندگی سحر و پدرش خواهد افتاد. یکی از ارکان مهم سینمای مستند، وفاداری به «واقعیت» و «پروسه زمان» است. در این مستند، فیلمساز نهتنها منتظر رویدادها میماند، بلکه بر روند طبیعی و پیشرفت شخصیتها در فضای واقعی تأکید میکند. این مسأله باتوجهبه اینکه داستان در دل یک بحران درونی شخصیت قرار دارد، اهمیت دوچندانی پیدا میکند. آنچه در مستند «سرنوشت» اتفاق میافتد، چگونگی مواجهه و بازتاب آن رویدادهاست که در کشف درام و توسعه شخصیتهای داستانی مهم است.
وی توضیح داد: یکی از چالشهای بزرگ در ساخت این مستند، همهگیری ویروس کرونا بود. ارتباط با شخصیت اصلی داستان، یعنی سحر که دختری نوجوان است، خود چالشی دیگر بود. سحر در جستجوی یک زندگی ایدهآل و دارای سبک زندگی مدرن و امروزی بود و برای او دشوار بود که شخصیت واقعیاش را در مقابل دوربین من نشان دهد. اینجا، «مسأله قرارگرفتن در موقعیتهای بحرانی» در ساخت مستند اهمیت پیدا میکند. در اینگونه مستندها، گاهی شرایط بهقدری حساس و پیچیده است که فیلمساز باید برای حفظ صداقت در ثبت تجربه شخصیت، از تماس مستقیم با او اجتناب کند و در عوض به کشف راههای غیرمستقیم برای ارتباط با شخصیتها بپردازد.
طالبی گفت: پس از مدتی، به این نتیجه رسیدم که بهجای تمرکز روی سحر، دوربین را به سمت پدر سحر هدایت کنم. این تصمیم به من کمک کرد تا ارتباط بهتری با پدر سحر برقرار کنم. در طول این مسیر، سحر بهتدریج به فضای فیلمبرداری عادت کرد و توانست خود واقعیاش را مقابل دوربین نشان دهد.
ویژگیهای بصری و رئالیسم سینمایی
این کارگردان اظهار کرد: در سینمای مستند، همواره سعی میکنم از نورپردازی مصنوعی اجتناب کنم و از نور طبیعی استفاده کنم. دلیل این انتخاب، علاقهام به حفظ فرمت رئالیسم و وفاداری به فضای زیست شخصیتها است. من معتقدم که این امر باعث میشود که مستند از نظر بصری به واقعیت نزدیکتر باشد. در اینجا، استفاده از «نور طبیعی» و اجتناب از نورپردازی مصنوعی در مستند، بهعنوان ابزار بصری، علاوه بر انتقال حس واقعیت و صداقت به مخاطب، یکی از مهمترین ویژگیهای «رئالیسم» در سینمای مستند است. رئالیسم مستند به مخاطب این امکان را میدهد که از نزدیک به زندگی شخصیتها وارد شود و به تجربه آنها نزدیکتر شود.
مستند «سرنوشت» به واسطه تهیهکنندگان بینالمللیاش در چند نسخه کوتاه، میانمدت و بلند آماده پخش و اکران است.این مستند محصول مشترک ایران، فرانسه، آلمان و نروژ است و در طول مسیر ساخت خود، جوایز متعددی از جشنوارههای بینالمللی کسب کرده است از جمله «اژدهای نقرهای» بهترین کارگردانی در شصت و سومین جشنواره کراکو لهستان، جایزه بهترین کارگردانی در جشنواره مستند داکر مسکو، و جوایزی دیگر از جشنوارههای بنگالورو، توکیو داکز و اکس آن پرووانس. هنگامه بلوزی و الهه نوبخت در کنار یاسر طالبی تهیهکنندگی این پروژه را به عهده داشتهاند. تدوین بر عهده یاسر طالبی و مایومی تادا، فیلمبرداری کار بر عهده یاسر طالبی و صداگذاری و طراحی آن را بهنیا یوسفی بر عهده داشته است.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار 27 مهر تا 2 آبان 1403 در پردیس سینمایی ملت برگزار میشود.
انتهای پیام
نظرات