به گزارش ایسنا به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجید ابوالقاسمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فیلیپین درباره رویکردی که دستگاه دیپلماسی فرهنگی باید در مسیر جذب سرمایهگذاری و توسعه تولید در کشور ایفا کند گفت: رویکرد دستگاه دیپلماسی فرهنگی نسبت به سرمایهگذاری برای تولید باید راهبردی، یکپارچه و آیندهنگر باشد. دیپلماسی فرهنگی نباید فقط به ترویج هنر و میراث فرهنگی محدود شود، بلکه باید بهعنوان محرکی برای تعاملات اقتصادی نیز ایفای نقش کند. این به معنای شناسایی و معرفی ظرفیتهای فرهنگیای است که میتوان آنها را با فرصتهای اقتصادی پیوند داد از جمله صنایع خلاق، گردشگری فرهنگی و صنایع دستی محلی و معرفی این حوزهها در بسترهای بینالمللی بهعنوان بخشهایی جذاب برای سرمایهگذاری.
او ادامه داد: علاوه بر این، نمایندگی های فرهنگی و سفارتخانهها میتوانند از طریق برگزاری نمایشگاهها، نشستها و برنامههای تبادل فرهنگی که ظرفیتهای تولیدی را برجسته میسازند، زمینه گفتوگوی بین تولیدکنندگان داخلی و سرمایهگذاران خارجی را فراهم کنند. همچنین، ضروری است که این رویکرد با اهداف کلان اقتصادی کشور هماهنگ باشد و همکاری میان نهادهای دولتی و خصوصی مرتبط را دربر گیرد. در نهایت، دیپلماسی فرهنگی باید به پلی برای تبادلات اقتصادی پایدار، در کنار تبادل فرهنگی، تبدیل شود.
ضرورت برنامهریزی چند جانبه
این متولی فرهنگی درباره ضرورتهایی که باید در فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور برای کمک به رونق سرمایهگذاری برای تولید در کشور مد نظر داشت گفت: همسوسازی فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور با هدف تحریک سرمایهگذاری و تقویت تولید داخلی نیازمند یک استراتژی چندبعدی است. نخست، باید درک کنیم که رویدادهای فرهنگی در خارج تنها فرصتهایی برای دیپلماسی نرم نیستند، بلکه بسترهایی برای نمایش توانمندیهای ملی در صنایع خلاق، هنرهای دستی و نوآوری نیز محسوب میشوند.
ابوالقاسمی افزود: برای تحقق این همسویی، نمایندگی های فرهنگی و سفارتخانهها باید با رایزنان اقتصادی و تجاری همکاری کنند تا برنامههای فرهنگی شامل بخشهایی متمرکز بر فرصتهای تجاری، ترویج سرمایهگذاری و نمایشگاههای صنعتی باشد. به عنوان مثال، در نمایشگاههای بینالمللی کتاب یا جشنوارههای هنری، میتوان غرفهها یا رویدادهای جانبی اختصاصی برای معرفی بخشهایی مانند نشر، فیلم، موسیقی و صنایع دستی که آماده جذب سرمایهگذاری هستند، سازماندهی کرد.
او بهرهمندی از همراهی ایرانیان مقیم دیگر کشورها را اقدام مهمی دیگری خواند که به تحقق شعار سال جاری « سرمایهگذاری برای تولید» کمک میکند و گفت: در این مسیر روایتگری نقش حیاتی ایفا میکند. با گنجاندن روایتهایی از پتانسیل اقتصادی در نمایشگاههای فرهنگی، میتوانیم برداشتها را شکل داده و گفتوگوهایی بین کارآفرینان محلی و سرمایهگذاران جهانی ایجاد کنیم. همکاری با ایرانیان مقیم خارج از کشور، که اغلب به عنوان سفیران فرهنگی و پلهای اقتصادی عمل میکنند، میتواند این تأثیر را بیشتر تقویت کند.در نهایت، نکته کلیدی در هماهنگی هدفمند میان دیپلماسی فرهنگی و استراتژیهای اقتصادی ملی نهفته است، بهگونهای که هر رویداد فرهنگی در خارج از کشور به فرصتی برای شکوفایی اقتصادی در داخل تبدیل شود.
ابوالقاسمی درباره چالش اصلی فعالیتهای فرهنگی بینالمللی در رونق بخشیدن به سرمایهگذاری در داخل کشور نیز، افزود: یکی از چالشهای اصلی در این زمینه، عدم همراستایی بین پیامهای فرهنگی و اهداف اقتصادی است. فعالیتهای فرهنگی بینالمللی اغلب بیشتر بر جنبههای زیباییشناسی یا تاریخی فرهنگ تمرکز دارند که اگرچه مهم هستند، اما ممکن است به طور مستقیم به تعامل اقتصادی یا فرصتهای سرمایهگذاری تبدیل نشوند. بدون استراتژی واضحی که تبلیغ فرهنگ را به منافع اقتصادی مرتبط کند، پتانسیل این فعالیتها برای جذب سرمایه به درستی استفاده نمیشود.
عاملی موثر در تقویت همه جانبه روابط
رایزن فرهنگی ایران در فیلیپین ادامه داد: چالش دیگر، عدم هماهنگی میان نهادهای فرهنگی و سازمانهای اقتصادی است. برای اینکه دیپلماسی فرهنگی بتواند بهطور مؤثر در جذب سرمایهگذاری داخلی نقش ایفا کند، باید هماهنگی لازم بین وزارت فرهنگ، وزارت امور خارجه، اتاقهای بازرگانی و بخش خصوصی وجود داشته باشد. این شامل به اشتراک گذاشتن اطلاعات، تعیین اهداف مشترک و اطمینان از اینکه نمایشهای فرهنگی در خارج از کشور، ظرفیتهای سرمایهگذاری ایران را نیز معرفی کنند، از جمله صنایع خلاق، نوآوریهای تکنولوژیکی و قدرتهای تولیدی منطقهای میشود.
او افزود: علاوه بر این، تصورات بینالمللی و ملاحظات سیاسی میتوانند بر موفقیت چنین ابتکاراتی تأثیر بگذارند. غلبه بر کلیشهها و ایجاد اعتماد از طریق تعامل فرهنگی مداوم و با کیفیت، برای تشویق سرمایهگذاران خارجی به این که ایران را نه تنها به عنوان یک مرکز فرهنگی بلکه به عنوان یک شریک اقتصادی قابل اعتماد نیز ببینند، ضروری است. تحریمهای بینالمللی و مشکلات مربوط به انتقال منابع مالی نیز از دیگر چالشهای مهم در رونق بخشیدن به سرمایهگذاری هستند.
ابوالقاسمی با تاکید برآن که کارکردهای دیپلماسی فرهنگی را تنها نباید به تلاش برای اقداماتی نظیر صادرات محصولات فرهنگی متمرکز کرد گفت: دیپلماسی فرهنگی نباید تنها به صادرات محصولات فرهنگی محدود شود. اگرچه افزایش صادرات کالاهای فرهنگی یک جنبه مهم است، اما فعالیتهای دیگری نیز وجود دارند که باید در چارچوب گستردهتری از دیپلماسی فرهنگی گنجانده شوند. برای مثال، دیپلماسی فرهنگی میتواند به عنوان ابزاری برای ایجاد شراکتها و همکاریهای بینالمللی عمل کند، به ویژه در صنایع خلاق مانند فیلم، موسیقی و هنرهای دیجیتال. این میتواند شامل سازماندهی برنامههای تبادل فرهنگی، نمایشگاههای مشترک یا کنفرانسهای بینالمللی باشد که فضایی برای گفتوگو، یادگیری مشترک و همکاری بین کشورها فراهم میآورد.
او درباره این که تحقق دیپلماسی فرهنگی، رهاوردهای مختلفی به دنبال دارد افزود: علاوه بر مواردی که برآنها تاکید شد، دیپلماسی فرهنگی میتواند گردشگری را ترویج کند، نه تنها از طریق نمایش میراث فرهنگی بلکه با تأکید بر تجربیات سفر پایدار و فرهنگی که به نفع اقتصادهای محلی باشد. یکی دیگر از حوزهها، ترویج تبادلات آموزشی است، جایی که دانشآموزان و حرفهایها میتوانند در برنامههایی شرکت کنند که غنای فرهنگی ایران را به نمایش میگذارند و در حین حال روابط دوجانبه را تقویت میکنند. در نهایت، دیپلماسی فرهنگی باید رویکردی جامع داشته باشد که فرهنگ را به عنوان پلی برای همکاری گستردهتر در بخشهای مختلفی مانند فناوری، آموزش، کسبوکار و حتی پایداری زیستمحیطی در نظر بگیرد، که همه اینها به توسعه و شکوفایی متقابل کمک میکنند.
انتهای پیام
نظرات