به گزارش ایسنا، گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برشهای خشکشدهای از آن در سکونتگاههای غاری سوئیس متعلق به عصر یخبندان کشف شده است. در فرهنگهای بسیاری در سراسر جهان، اشارههایی به گلابی دیده میشود که نشانگر فراوانی و تغذیه است.
چینیها معتقدند که گلابی نماد جاودانگی است و این میوه، هدیهای محبوب برای قرار دادن در زیارتگاههای خانوادگی است. گلابی بیش از هزار سال است که در نوشتهها و هنر چینی ثبت شده است.

گلابیها در شعر حماسی «اودیسه» اثر هومر در قرن نهم پیش از میلاد یافت میشوند. این میوه یکی از «هدایای خدایان» است که در باغ پادشاه «فایاکیها» رشد میکرد. تصاویر میوه در هنر را میتوان تا ۳۰۰۰ سال پیش در مصر باستان ردیابی کرد؛ جایی که باور داشتند نقاشیهای طبیعت بیجان خوراکیها در زندگی پس از مرگ واقعی میشوند تا متوفی بتواند از آنها تغذیه کند. این نقاشیها شامل گلابی هم میشود که برای «ایزیس»، مقدس بود.

در روم باستان، موزاییکهای تزئینی شامل خوراکیها، نمادی از مهماننوازی میزبان بودند و فصلها را جشن میگرفتند. علاوه بر این، در هر دو اسطوره یونانی و رومی، گلابیها برای «پومونا»(Pomona)، الهه فراوانی و باروری، مقدس هستند. نقاشیهای گلابی همچنین در خرابههای شهر باستانی «پمپئی» یافت شده است.

گلابی در نقاشیهای مذهبی دوره رنسانس دیده میشود، که نمایانگر عشق مسیح و مریم مقدس است. شاید مشهورترین آنها نقاشی قرن پانزدهم «جیووانی بلینی» باشد که در بالا نمایش داده شده است و اغلب به «مدونا با گلابی» معروف است. «کارلو کریولی» کمی زودتر در سال ۱۴۷۰ اثر زیر را خلق کرد که در آن مریم مقدس و کودک میوهای باارزش را در آغوش دارند.

پرترههای «جوزپه آرچیمبولدو» کاملا از میوه و سبزیجات ساخته شده بودند. به پرتره مشهور او از «رودلف دوم»، امپراتور مقدس روم نگاه کنید که به عنوان «ورتومنوس»، خدای رومی تغییر در طبیعت بازتصویر شده است.

«ورتومنوس» از اساطیر رومیان و ایزد دگرگونی طبیعت و زندگی بود؛ میوهها و سبزیحات نماد فروانی «عصر طلایی» بود که تحت حکومت رودلف بار دیگر جان گرفته بود. این اثر بینهایت مورد استقبال رودلف قرار گرفت. این اثر عجیبترین پرترهی یک فرمانروا است که تاکنون خلق شده است.

گلابیها یک ویژگی رایج در نقاشیهای گل و میوه فلاندری از قرن پانزدهم تا هفدهم هستند. در قرن نوزدهم، امپرسیونیستها نیز علاقهای به گلابی پیدا کردند. «وینسنت ونگوگ» هم درخت شکوفهدار و هم خود میوه را نقاشی کرد. «پل سزان» گلابی را در بسیاری از نقاشیهای طبیعت بیجان خود گنجاند. حتی «پیکاسو» هم به این روند پیوست.

کوبیستهایی مانند «ژرژ براک» گلابیهای خود را به شیوهای بسیار متمایز دیدند، همانطور که «خوان گریس» چنین کرد؛ البته شکل گلابی ممکن است نمایانگر ترکیبی از باروری و زنانگی باشد.
«ساموئل باک» بارها از گلابی در آثارش استفاده میکند؛ گلابیهای سنگی که به ویرانه تبدیل میشوند، گلابیهایی که از افسار آویزان هستند، گلابی که روی محراب قرار دارد یا گلابی که در کنار یک جفت چکمه قرار داده شده است.
انتهای پیام
نظرات