مجموعه مستند «بزرگراه همت» به روایت محمدصادق تربتیان و کارگردانی محمدرضا محب آلعبا به معرفی گروهها، فعالان و چهرههای مردمی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و جهادی میپردازد؛ افرادی که هرکدام سهمی در تغییر اجتماعی و فرهنگی کشور دارند، اما کمتر صدایشان شنیده شده است.
محمدرضا آلعبا، کارگردان «بزرگراه همت» که اکنون در فصل پنجم خود به سر میبرد، درباره اینکه موضوعات هر قسمت چطور انتخاب میشوند و اینکه آیا تیم پژوهشی ویژهای برای این کار وجود دارد؟ به ایسنا توضیح داد: موضوع هر قسمت از مجموعه، پس از دریافت فهرستی از سوی تیم تحقیق و پژوهش که شامل افرادی بود که اقدامات بزرگی را در منطقه خود یا حتی در سطح کشور انجام داده بودند، شکل میگرفت. پس از آن، با انجام تماسهای مکرر و گاه سفرهای طولانی به منظور تجربه زیستن در کنار آن افراد، بازدید از جغرافیا و محل زندگیشان و مشاهده رخدادهایی که رقم زده بودند، به انتخاب موضوع میپرداختیم.
او ادامه داد: در این فرآیند، تلاش میشد موضوعی انتخاب شود که قابلیت تصویری شدن داشته باشد؛ یا به عبارتی، موضوعی که امکان به تصویر کشیدن آن وجود داشته باشد و از سوی دیگر، ذینفعان متعددی درگیر آن بوده باشند تا بتوان اهمیت آن رخداد را از زبان کسانی شنید که مستقیم از آن بهرهمند شدهاند. این امر به ما امکان میداد تا روندی را که از نقطهای آغاز شده و تا جایی ادامه یافته و اکنون در مرحلهای خاص قرار دارد، به تصویر بکشیم و نشان دهیم که چگونه گرهی بهدست گروهی از افراد گشوده شده است.
محمدرضا آلعبا درباره چالش تیم تولید «بزرگراه همت» برای آمادهسازی مجموعه اظهار میکند: شاید بتوان یکی از مهمترین چالشهای تیم تولید این مجموعه را تلاش برای ارائه یک روایت صادقانه با کمترین میزان دخالت عوامل بیرونی دانست. به این معنا که تمامی اعضای گروه میبایست مرزهایی دقیق و حرفهای را رعایت میکردند تا از یکسو در روند رخدادها مداخله نکنند و از سوی دیگر، خودِ آن اتفاقات را نیز از دست ندهند. در مواردی، برخی از سوژهها یا اطرافیان آنها برای نخستین بار با حضور دوربین در منطقه زندگیشان مواجه میشدند. بنابراین کنترل این موقعیت که دوربین به عنصر مداخلهگر تبدیل نشود و روایت را دچار خدشه نکند، از اصلیترین دغدغههای ما در حین تولید بود.
او ادامه میدهد: ما موظف بودیم لحظهبهلحظه مراقب باشیم تا مخاطب بتواند با فیلمها ارتباطی واقعی برقرار کند، بدون آنکه حس کند با صحنههایی تصنعی یا گفتگوهایی ساختگی روبهرو است. همچنین باید دقت میکردیم که سوژهها نیز بهدلیل حضور دوربین، دچار افراط یا تفریط در بیان روایت خود نشوند. هدف این بود که سالمترین و صادقانهترین روایت ممکن از لحظهها ثبت و به مخاطب منتقل شود.
کارگردان «بزرگراه همت» درباره بازخوردها اظهار میکند: یکی از بازخوردهای قابل توجهی که نسبت به برنامه دریافت شد، دیده شدن آن و همراهی مخاطبان با مجموعه بود. بارها این موضوع به گوش من رسید که پس از پخش قسمتهایی مرتبط با برخی از سوژهها، آنها تماس گرفتند و بازخوردهای متفاوتی را ارائه دادند؛ از جمله اینکه مردم از اقصی نقاط کشور، پس از تماشای مستند مربوط به آنها، با ایشان ارتباط برقرار کرده و نوعی همراهی و مشارکت با آنها شکل گرفته است.
در مواردی، بینندگان حتی درخواست مشارکت در همان اقداماتی را داشتند که در مستند معرفی شده بود. نکتهای که برای من بسیار قابل تأمل بود، این بود که برخی از این افراد که اقداماتی ویژه انجام داده بودند اما بنا به شرایطی تنها تا نقطهای توانسته بودند پیش بروند، پس از پخش مستند، با افرادی مواجه شدند که توانایی حل مشکلات پیش روی آنها را داشتند. گاه مخاطبان با مراجعه مستقیم، گرههایی را از زندگی این سوژهها گشودند؛ گرههایی که فراتر از توان خود آن افراد بود. این همدلی، این حس همبستگی و این ارتباط زنجیروار، در پی تولید و پخش این مستند شکل گرفت و بهنظر من، این اتفاق، رخدادی بسیار ارزشمند و بزرگ بود.
این کارگردان سپس میگوید: یکی از تجربههای خاص و بهیادماندنی من در جریان تولید این پروژه، که میتوانم از آن بهعنوان یکی از نابترین و شیرینترین لحظات زندگیام یاد کنم، فراتر از تجربه زیستن در کنار انسانهایی دریا دل و مخلص، دریافت پیامهایی بود که طی این حدود دو سال تولید مجموعه به من رسید. افرادی از شهرها و اماکن زیارتی مختلف، از مکه و مدینه منوره تا کربلای معلی و مشهد مقدس، پیام فرستاده بودند که به یاد تیم ما بودهاند و برای ما دعا کردهاند. این لطف و محبت، با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. این توفیق، بسیار فراتر از هر بُعد مادی یا مالی برای تکتک اعضای تیم ما بوده و هست. خدای را شاکرم که چنین افرادی را در مسیر ما قرار داد و ما را، هرچند برای مدتی کوتاه، در بزرگراه همت هممسیر با ایشان ساخت.
او در پاسخ به اینکه «بزرگراه همت» در پاسخ به چه خلائی روی آنتن رفت؟ اظهار میکند: «بزرگراه همت» پس از عبور از چمرانها و مدرسها، این روزها به باکریها و خرازیها رسیده و در نهایت به مشهدالرضا و حرم حضرت علیبنموسیالرضا ختم شده است. شاید رسالت این مجموعه در واقع این باشد که بیاموزیم اگر هر یک از ما مسئولیت یک اتفاق کوچک پیرامون خود را به عهده بگیریم، میتوانیم ایرانی آبادتر بسازیم؛ بهجای آنکه صرفاً مانند یک مصرفکننده در این دنیا زندگی کنیم و مسئولیت هر رخداد را متوجه دیگران بدانیم.
او ادامه میدهد: شاید بهجای آنکه تنها بنشینیم و نسبت به هر آنچه روی میدهد، گله کنیم، اگر هرکداممان در حد توان خود گامی در جهت حل آن مسئلهای که ما را آزرده است برداریم، میتوانیم قدم به قدم در مسیر ساختن و بهبود جامعه حرکت کنیم. آنچه شاید وجه اشتراک تمام سوژههای مجموعه «بزرگ راه همت» است، به باور من، در یک مصرع خلاصه میشود: «بنیآدم اعضای یکدیگرند». چرا که آنها خدمت به دیگران را امری بیرون از وجود خود نمیدیدند و معتقد بودند همه ما، در حقیقت، یک «منِ واحد» هستیم. از همین رو، گاه از جان و دل و خون و مال و زندگی و خانواده خود گذشت میکردند و تمام دغدغهشان خدمت به دیگران بود؛ به همنوع، به هممحلهای، به همسایه، به همشهری و به هموطن خود. «بزرگراه همت» کوشید تا بگوید که هنوز هستند افرادی که خونشان برای این سرزمین میجوشد و دل در گرو رنج و نیاز دیگران دارند. این افراد به ما آموختند که با دستانی خالی نیز میتوان بزرگترین کارها را انجام داد؛ چرا که سرمایه اصلی ما ایرانیها، مردم عزیز و فداکارمان هستند.
این کارگردان سپس یادآور میشود: این سبک زندگی برگرفته از همان راه و روش امثال شهید علی صیاد شیرازی و شهید ابراهیم همت است؛ کسانی که از خود برای دیگری گذشتند تا امروز ما آسایش و آرامش بیشتری را تجربه کنیم. دقیقاً همان کاری که سوژههای «بزرگراه همت» انجام دادهاند تا نسلهای آینده بتوانند در آرامش بیشتری زندگی کنند.
آل عبا درباره اینکه میزان موفقیت مجموعه را چطور برآورد میکند و چه ایده آلی را برای آن متصور است؟ توضیح میدهد: میزان موفقیت مجموعه را میتوان در سطح قابل قبولی ارزیابی کرد. با این حال، آنچه همواره مدنظر من بوده و هست و امیدواریم در فصلهای آینده محقق شود، تحقق نوعی «توحید عملیاتی» است. یعنی فراتر از آنکه صرفاً از یک رویداد مستند ساخته شود یا تنها درگیر تصویربرداری یک قسمت از برنامه باشیم، به موازات فرآیند تولید و بر اساس طراحی قصه و ایده اولیه، یک مشکل یا دغدغه از مردم همان منطقه نیز گرهگشایی شود و به حل و فصل برسد. هدف این است که مستند، تنها بازتابدهنده واقعیت نباشد، بلکه در متن آن نیز تأثیری عملی و ملموس در زندگی مردم رقم بخورد.
در پایان او در پاسخ به اینکه چه عاملی سبب شده است بزرگراه همت تا ۵ فصل ادامه پیدا کند؟ اظهار کرد: یکی از مهمترین عواملی که موجب شده مجموعه «بزرگ راه همت» تا فصل پنجم خود ادامه یابد، موضوع محوری آن و بهویژه انتخاب سوژهها بوده است. چراکه در این مجموعه، تمرکز اصلی بر افرادی است که فراتر از موفقیتهای شخصی یا شغلی گام برداشتهاند و خود را به نوعی وقف دیگران کردهاند. این مضمون، بیتردید از زیباترین مفاهیم دینی ما و یکی از پایههای سبک زندگی سالم انسانی است؛ مفهومی که متأسفانه بسیاری از ما بهناچار از آن فاصله گرفتهایم.
او با اشاره به ویژگیهای ساختاری این مجموعه توضیح میدهد: از منظر فرم و تکنیک نیز تلاش کردهایم در هر فصل، بر اساس نیاز مخاطب، ارتقا و بهروزرسانی لازم را داشته باشیم تا بتوانیم پاسخی درخور به انتظارات بینندگان بدهیم. در نهایت امیدوارم این نوع تولیدات مستند، نه فقط با عنوان «بزرگراه همت»، بلکه در قالبها و نامهای مختلف ادامه پیدا کند. چرا که در گوشهوکنار کشور، افرادی وجود دارند که هیچ نام و نشانی از آنها در رسانهها یا حتی روزنامهها یافت نمیشود، اما در حال انجام کارهایی بزرگ و مؤثر هستند. رسالت ما ـ یا دستکم رسالت این مجموعه ـ آن است که صدای این افراد را به گوش مردم برساند؛ چرا که تنها این صداهاست که باقی میماند و میتواند الگوهایی الهامبخش برای نسلهای آینده فراهم آورد.
انتهای پیام
نظرات