فرهاد بشارتی که پس از بازی در سریال «دنیای شیرین دریا» در دهه ۷۰ در نقش عمو اسد در حافظه همه کودکان و نوجوانان آن روزگار حک شد، درباره فعالیت این روزهایش به ایسنا توضیح داد که کم کار نشده است و صرفا در آثاری که بازی کرده، هنوز نوبت پخش از آنتن سیما نگرفتهاند.
او درباره سریالهای جدیدش که برای تلویزیون است، توضیح داد: چندین کار با تلویزیون دارم که هنوز هیچ کدام پخش نشدهاند. یکی از کارها «رویان» نام دارد که در مورد پژوهشکده رویان است که آن را سمت سوادکوه کار کردیم و نقش من در این قصه آدمی بود که در روستایی زندگی میکرد و آدمهای این روستا مشکل ناباروری داشتند و به شیوهای با قصههای فرعی به این سمت ترغیب میشوند که برای بچهدار شدن به پژوهشگاه مراجعه کنند. «کافه عمارت» هم عنوان سریال دیگری است که برای تلویزیون دارم و هنوز پخش نشده و فضایی شبیه «آرایشگاه زیبا» دارد و قصه تماما در این کافه میگذرد که آدمها میآیند و میروند و هرکدام مشکلاتی دارند. سریال «تو هم مثل من» هم داستان یک دفتر روزنامه است که آدمها میآیند و قصههایشان در این بستر به تصویر کشیده میشود. سریال «کوله پشتی» هم کاری جنایی ـ پلیسی است که هنوز پخش نشده و همه این کارها برای دوسال اخیر است و چون روی آنتن قرار نگرفته برخی تصور میکنند کم کار شدهام.
مردم خودشان را در «دنیای شیرین دریا» میدیدند
بازیگر سریال «دنیای شیرین دریا» درباره فعالیتهای خود در تلویزیون و همکاری با تلویزیون یادآور شد که از سال ۱۳۶۹ همکاری با تلویزیون را شروع کرده و در مجموع در ۱۶۰ تله فیلم و سریال به ایفای نقش پرداخته است.
او درباره «دنیای شیرین دریا» که نقطه عطفی در کارنامه کاریاش محسوب میشود، بیان کرد: «دنیای شیرین دریا» که مردم عمدتا من را با آن سریال شناختند، «قطار ابدی»، «وکلای جوان»، «معمای شاه»، «در چشم باد»، «رسم عاشقی» و «دریاییها» از جمله کارهایی است که دوستشان دارم. اما در ارتباط با سریال «دنیای شیرین دریا» باید بگویم که آن زمان مردم بسیار تلویزیون نگاه میکردند و شبکههای تلویزیونی کم بود و در غیاب شبکههای اجتماعی و ماهوارهها مردم ارتباط خوبی با تلویزیون داشتند و دیگر این که قصههایی که روایت میشدند، آینه حال و هوای مردم در آن روزگار بود، به همین دلیل احساس نزدیکی رقم میخورد و مردم با این سریال ارتباط میگرفتند و برایشان قابل لمس بود چون خودشان، زندگیشان را با همه مشکلات و سختیها را در این قصه میدیدند و آن را حس میکردند و به دلشان مینشست؛ ضمن اینکه چون اولین بار بود ما را میدیدند تصور میکردند که این آدمها یک خانواده واقعی هستند و همه چیز برایشان باورپذیر بود.
بشارتی در عین حال درباره ماندگاری سریال «دنیای شیرین دریا» گفت: از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ بین بازیگران و تماشاگران و عوامل پشت صحنه در جریان بود که بر کیفیت جلو دوربین اثر میگذاشت. تهیهکنندگان (آقایان بیرنگ و رسام) و کارگردان (آقای بقایی) با تجربه و کاربلد بودند و تیمی که جمع شده بودند همه حرفهایهای آن زمان بودند. هنرمندان باسابقهای که توانسته بودند مردم را با تلویزیون آشتی دهند و اینها مجموع دلایلی است که این قصه و آدم هایش هنوز در یادها ماندهاند.
این روزها در رادیو بیشتر فعالم
بشارتی از حضورش در سریالی جدید در تلویزیون خبر داد که تصویربرداری آن هنوز شروع نشده است.
او با بیان اینکه این روزها بیشتر در رادیو فعال است، گفت: در رادیو صبا هر روز ساعت ۹ تا ۱۰ صبح برنامه «شهر فرنگ» را دارم که برنامهای ترکیبی مانند «صبح جمعه با شما» است که آیتم طنز و شعر و ترانه دارد.
وی از علاقهاش به رادیو گفت و توضیح داد: در ماشینم داخل شهر همیشه رادیو نمایش و برنامههای خودمان در رادیو صبا را گوش میکنم و در جاده رادیو آوا، رادیو فرهنگ، رادیو پیام و گاهی رادیو اقتصاد را گوش میکنم. بستگی دارد که کجا باشم تا دسترسی به موجهای رادیویی چگونه باشد اما همیشه پای ثابت برنامههای رادیویی هستم.
بخش محبوبم در تلویزیون اخبار ورزشی و فوتبال است
او با بیان اینکه تولیدات تلویزیون خوب و بد ندارد همه را میبیند، یادآور شد که بخش محبوب او اخبار ورزشی و فوتبال است.
بودجه رادیو بسیار کم است
بشارتی خطاب به مدیران سازمان صداوسیما اظهار کرد: بودجه رادیو بسیار کم است اما با این وجود برنامههایی که ساخته میشود قابل قبول و برای کسی که شنونده رادیوست مقبول است. رادیو برای تمام مناسبتها برنامه تولید میکند و مخاطب را متوجه رویدادها میکند؛ هم برنامههای تولیدی و هم برنامههای زندهشان خوب است و اگر بودجه افزایش یابد این تولیدات بهتر هم خواهد شد. نیاز هست که به تولیدات رادیو و بودجه این رسانه توجه شود چون مخاطبان رادیو خیل گستردهای هستند. به هرحال خیابان پر از ماشین است و رادیو بسیاری از آنان روشن و در ترافیک بسیاری لزوما موسیقی گوش نمیکنند بلکه دنبال یادگیری یا شنیدن چیزهای دیگری هستند پس رادیو گوش میدهند و این رادیو خلوت لحظههای تنهاییشان است و با تخیل مردم سروکار دارد، به همین دلیل باید به آن به عنوان رسانهای اثرگذار توجه کرد.
وی ادامه داد: در قیاس با رادیو دنبال کردن تولیدات تلویزیون سختتر است چون برای تماشا حتما باید در خانه باشی که ببینی و نیز اوقات فراغت داشته باشی؛ تصورم این است که در شهرستانها مردم بیشتر زمان تلویزیون دیدن دارند اما در تهران فشار کار بیشتر و طولانیتر است. این را از بازخورد مردم میبینیم که وقتی به شهرستان میرویم استقبال آنان از ما و کارهایمان بسیار پررنگ و بیشتر است.
به بودجه بیشتر، ممیزی کمتر و فیلمنامههای خوب نیازمندیم
بازیگر مجموعه «کامیون» بیان کرد: نیاز است که بودجه بیشتر و ممیزی کمتر و فیلمنامههای خوب نوشته شود و به هنرمندان قدیمی که سالها تجربه کار داشته و امروز خانهنشین شدهاند میدان بدهند؛ چرا که امروز تعداد محدودی هستند که به شکل مداوم با تلویزیون کار میکنند و بازیگران نسل قدیم بیکار و خانهنشین هستند درصورتی که میشود در جاها و نقشهای مختلف از ایشان استفاده کنند و جهت پیشبرد سریالهایی که ساخته میشود استفاده شوند و کار پیش رود.
هنرمندان آسمانی از زمین رفتند اما دل ما خیر
بشارتی با اشاره به فقدان همکاران مرحوم خود گفت: از آقای شکیبایی گرفته تا دوستان جدید چون آرش میراحمدی و شهرام عبدلی که نسل خودمان بودند خاطرات بسیاری داریم و هرچندوقت یک بار که کارهایشان بازپخش میشود دلتنگشان میشویم و به یادشان میافتیم. آرش و شهرام از دوستان صمیمیام بودند با آرش حدود ۶ سال عموپورنگ را کار کردم و با شهرام عبدلی هم در آخرین کار همراه بودیم؛ روحشان شاد.
برخی من را با «علیرضا عصار» اشتباه میگیرند
بشارتی از شباهت خود با علیرضا عصار گفت که برخی آنها را با همدیگر اشتباه میگیرند. چندین جا به جای ایشان عکس گرفتم و در جایی هم قرار بود هدیهای به ایشان بدهند که اعلام کردم من هستم و اشتباه گرفتهاند اما ندادند! البته ایشان موهایشان بلندتر و چشم هایشان درشتتر از من و ۵ سال از من کوچکتر هستند؛ باید با ایشان بنشینم صحبتی داشته باشیم چون میتوانیم برادران خوبی برای هم باشیم!
عمو اسد دنیای شیرین دریا عموی همه بچههای ایران بود
بشارتی در پایان در پاسخ به این سوال که در ذهن مردم کدام سریال از ایشان در خاطرهها مانده است، گفت: «دنیای شیرین دریا» و نقش عمو اسد و «پلیس جوان» و نقش عزیزالله قلندری پلیس کلانتری بیش از همه در ذهن مردم مانده؛ در «دنیای شیرین دریا» من عموی تمام بچههای ایران بودم و چون در خانواده برادری ندارم و آن حس عمو بودن را درک نکرده بودم این که میدیدم برای همه بچهها این گونه شناخته میشوم و زمانی که سریال پخش میشد همه این گونه صدایم میکردند بسیار لذت میبردم؛ آن زمان چون عکس نبود امضا میگرفتند و من زیر امضا مینوشتم از طرف عمو اسد عموی همه بچههای ایران. حضور در سریال پلیس جوان هم برایم بسیار دلنشین بود؛ این سریال کاری پلیسی بود که در زمان خودش به خوبی دیده شد چون قصه یک پلیس بود که از جامعه برآمده بود، نظم خاصی داشت و مردمی بود و با وجود ترسها و وسواسهایی که بعضا به دلیل آن توبیخ میشد اما واقعی بود.
بشارتی بازی در عرصه نمایش را از سال ۱۳۶۹ در تئاتر گیلان آغاز کرد. او دانشآموخته کارشناسی ارشد بازیگری و کارگردانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران است و سال ۱۳۷۶ و پس از پایان تحصیلاتش بهطور جدیتری وارد دنیای تصویر شد.
انتهای پیام
نظرات