• دوشنبه / ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ / ۰۶:۳۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1404061005764
  • خبرنگار : 71625

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

چنگیز شهوق، هنرمندی که نفس در قفس آکادمی برایش تنگ بود، از مرزهای مرسوم گذشت و در جست‌وجوی زبانی تازه، مجسمه‌سازی ایران را از رخوت تندیس و سردیس بیرون کشید. او با جسارت، مدرنیسم را به میدان آورد و در روزگاری که سکوت بر هنر سایه افکنده بود، همچون چراغی راه را برای نسل‌های بعد روشن کرد.

به گزارش ایسنا، چنگیز شهوق، زاده‌ی دهم شهریور ۱۳۱۲ در باکو، و خاموش‌شده در بیست‌ویکم شهریور ۱۳۷۵ در تهران، هنرمندی بود که در میانه‌ی غوغای سنت و تجدد، به‌دنبال افق‌های دیگری می‌گشت؛ افق‌هایی که هنوز کسی جرات رفتن به آن‌ها را نداشت. او نه چون هنرمندان سقاخانه و قهوه‌خانه، در پی احیای نقش و نگارهای کهن بود و نه دل‌مشغول بازآفرینی تاریخ تصویری ایران؛ شهوق می‌خواست مدرنیسم را بی‌پرده تجربه کند، بی‌آن‌که حصاری از گذشته او را در بر گیرد.

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

شهوق از همان روزهای نخستین تحصیل، هوای سنگین آکادمی را تاب نیاورد. خود گفته بود: «نمی‌توانستم آن‌جا نفس بکشم.» پس راه خود را جدا کرد و به جست‌وجوی بیان تازه پرداخت. در مجسمه‌هایش، باور رایج به تندیس و سردیس را در هم شکست. پلکسی‌گلاس و پلی‌استر در دستان او بدل می‌شدند به زبانی نو؛ موادی که به باور برخی استفاده از آنها، در نهایت جانش را گرفت. در نقاشی نیز، شیمی را به یاری گرفت و رنگ را از نو ساخت. او به‌سان کیمیاگری بود که در کارگاه خویش، ماده و معنا را به هم می‌آمیخت و بر بوم می‌نشاند.

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

سفر به فرانسه در سال ۱۳۴۸ نگاه او را ژرف‌تر کرد. در آن‌جا، اهمیت دوسالانه‌ها را دریافت و پس از بازگشت، همراه با تناولی و گریگوریان و دیگر هم‌روزگارانش، پایه‌گذار دوسالانه‌های ایران شد؛ جریانی که بسیاری از هنرمندان نسل تازه را به صحنه آورد.

پس از انقلاب به‌رغم برخی دیگر، شهوق به کارش ادامه داد و با صداقت می‌گفت: «کار دیگری بلد نیستم و راه دیگری نمی‌شناسم». بازنشستگی در دهه ۶۰ برای او نه پایان، که آغازی دوباره بود. در سال ۱۳۶۶، نخستین نمایشگاه انفرادی‌اش پس از انقلاب را در گالری کارپی برپا کرد؛ نمایشی که بیش از هر چیز، زنده‌بودن شوق او به آفرینش را نشان می‌داد.

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

اما بزرگ‌ترین دغدغه‌اش، احیای مجسمه‌سازی بود. او در کنار هم‌نسلانش، برای بازگشایی رشته‌ی مجسمه‌سازی، برای ایجاد انجمن مجسمه‌سازان و برای گرفتن مجوزها، بی‌وقفه کوشید. در جلسات، در نمایشگاه‌ها و در میدان عمل، حضوری پررنگ داشت. ثمره‌ای که دلش را آرام کرد، نصب مجسمه‌های پارک ملت بود؛ حرکتی که به باور بسیاری، نقطه‌ی عطفی در تثبیت مجسمه‌سازی پس از انقلاب شد.

مجسمه‌های او باور رایج از مجسمه را پس می‌زد. یک نوع ترکیب تصویر (کمپوزیسیون) ایجاد می‌کرد و معنا را به نفع عنصر خلاقیت، از تصور بیننده می‌گرفت.

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

چنگیز شهوق، این هنرمند درون‌گرا و خطرپذیر، با تمام بی‌مهری‌هایی که دید، هرگز دست از جست‌وجو برنداشت. او چونان چراغی، راهی را روشن کرد که بسیاری پس از او ادامه دادند. میراث او نه فقط در مجسمه‌ها و نقاشی‌هایش، بلکه در جرأتی است که به هنر ایران بخشید؛ جرأت ایستادن در برابر سنت‌های ایستا و دمیدن روحی تازه در پیکره‌ی هنر نوگرای ایران.

چنگیز شهوق؛ مرد جسور مجسمه‌ها!

انتهای پیام 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha