• چهارشنبه / ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ / ۲۲:۰۰
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404061207544
  • خبرنگار : 30189

در یک نشست فرهنگی صورت گرفت

واکنش‌ها به لغو کنسرت شجریان؛ از نقد «سیاست‌های محدودکننده» تا تأکید بر «اعتماد به مردم»

واکنش‌ها به لغو کنسرت شجریان؛ از نقد «سیاست‌های محدودکننده» تا تأکید بر «اعتماد به مردم»

لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی، در دوازدهمین نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» بازتابی کنایی یافت؛ سخنرانان این نشست علمی با اشاره به این رویداد، سیاست‌های محدودکننده فرهنگی را نشانه «نفهمیدن عامل مقاومت ایران» خواندند و بر لزوم اعتماد به مردم و اجازه حضور جوانان در عرصه‌های اجتماعی تأکید کردند.

به گزارش ایسنا، دوازدهمین نشست از مجموعه نشست‌های «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با موضوع «قدرت معنایی ایران» عصر چهارشنبه، (۱۲ شهریورماه) در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.

این نشست که دبیری آن را اعظم ده‌صوفیانی برعهده داشت با ارائه گزارشی از یازده نشست قبلی آغاز شد.

ده‌صوفیانی در ابتدا با تشکر از تمامی نهادهای همکار، گفت: برگزاری این مجموعه نشست‌ها بدون همکاری نهادهای مختلف و دوستان امکان‌پذیر نبود.

او سپس به مرور اجمالی موضوعات و مباحث مطرح‌شده در یازده نشست پیشین به شرح ذیل پرداخت:

* نشست اول (ابعاد اجتماعی) : افکار عمومی، جنگ، پذیرش ایران متکثر و متنوع، مفهوم حکومت، شهروندی و بحث دوقطبی‌ها در ایران.

* نشست دوم (ابعاد رسانه‌ای) : مرجعیت رسانه‌ای، سیاست‌های رسانه‌ای، پروتکل‌های قاب‌بندی در زمان جنگ، پیچیدگی‌های جنگ رسانه‌ای، دوران پساحقیقت، نمادها و نشانه‌ها در جنگ و عملکرد رسانه‌ها.

* نشست سوم (تاب‌آوری اجتماعی و اقتصادی) : سیاست‌های انعطافی و مقاومتی در جنگ، توانایی جامعه برای مواجهه با شوک‌ها و ظرفیت تطبیق‌پذیری.

* نشست چهارم (نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در دفاع میهنی) : سازوکارهای مشارکت نهادهای مدنی در بحران، نسبت حاکمیت با نهادهای مدنی، تجربه‌ها و روایت‌های سمن‌ها و بازتعریف مفاهیم.

* نشست پنجم (روایت‌های دیجیتالی جنگ) : واقعیت‌ها و فراواقعیت‌ها در روایت‌های رسانه‌ای، کارکردهای رسانه‌ها، انواع مواجهه در فضای دیجیتال، روایت‌سازی تخیل‌گونه و دسترسی به تولید روایت.

* نشست ششم (ایران و لحظه حضور) : مفهوم دولت-ملت در ایران، شخصیت اجتماعی ایرانیان، معنای ایرانی‌بودن، مسئله هویت، دیگری برتر، یکتایی، تجربه زیست تاریخی ایران و تعدد مراجع قانون‌گذاری.

* نشست هفتم (کودک، نوجوان و جنگ) : تصویر ارائه‌شده از ایران در رسانه ملی برای کودکان و به‌ویژه در شبکه‌های تلویزیونی در دوران جنگ.

* نشست هشتم (تجربه‌ها و چالش‌های روزنامه‌نگاران) : نداشتن رسانه برای انتقال صدا به جهان، حذف چهره‌های ملی ایرانی در رسانه‌ها، برچسب‌زنی، تشکیل ستاد مشترک رسانه‌ای در جنگ، ساختن روایت‌های دست‌اول، امنیت ملی و نظام رسانه‌ای.

* نشست نهم (جامعه و اخبار داخلی و خارجی) : منطق و نگاه رسانه‌های جریان اصلی، بازتاب رسانه‌های جهانی از جنگ، بررسی ۱۲ روایت راهبردی و ۱۲ روز سخت.

* نشست دهم (نظام اداری در شرایط جنگ) : نظریه حقوق اداری در جنگ، روابط عمومی‌های سازمان‌ها در دوران جنگ، بیانیه‌ها و حرف زدن با افکار عمومی و تفاوت مدیریت و رهبری در جنگ.

* نشست یازدهم (فرهنگ، هنر و مقاومت ملی) : عملکرد هنرمندان و اهالی فرهنگ در دوران جنگ، مقایسه با جنگ تحمیلی از منظر ادبیات تولیدشده، بحث حفظ آثار و گرامیداشت شهدای حمله اسرائیل به ایران. در این نشست همچنین با شهدای غزه ابراز همدردی و از وضعیت مردم افغانستان یاد شد.

ده‌صوفیانی در ادامه با تسلیت زلزله اخیر در افغانستان که منجر به کشته شدن بیش از ۱۴۰۰ نفر شد، گفت: ما در سال‌های اخیر، به‌ویژه مردم ایران و افغانستان، زیاد به هم تسلیت گفتیم و برای هم آرزوی روزهای خوب کردیم. د

او سپس با اشاره به موضوع نشست پایانی، «قدرت معنایی ایران»، گفت: مجموعه نشست‌های ما کامل نمی‌شد اگر به مسئله ایران نمی‌پرداختیم. امروز در خدمت پنج سخنران برجسته هستیم که در حوزه معنا و ایران صاحب نظر هستند.

جایگاه کنش سیاسی دولت ایران در ذهنیت بین‌المللی «مناسب نیست»

در ادامه این نشست حسین سلیمی -رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی- سخنان خود را با تعریف «قدرت معنایی» آغاز کرد و گفت: قدرت معنایی عبارتی است که از حوزه زبان‌شناسی وارد مطالعات اجتماعی شده و به توانایی واژگان برای جایگزینی با یک شیء در ذهن دیگران اشاره دارد. در حوزه سیاست و روابط بین‌الملل، وقتی یک مفهوم یا چارچوب سخن در ذهن جامعه سیاسی ارزش و جایگاه پیدا کند، می‌تواند رفتارها را شکل دهد.

سلیمی با تأکید بر اهمیت تصویر و روایت ساخته‌شده از یک کشور در اذهان عمومی، افزود: مهم‌تر از آنچه که هستیم، روایتی است که درباره ما ساخته می‌شود. بنابراین برای بررسی قدرت معنایی ایران، باید دید تا چه حد توانسته‌ایم روایتی ارائه دهیم که جامعه داخلی آن را بپذیرد و در عرصه بین‌المللی نیز چهارچوب معنایی ایجاد کنیم که دیگران کنشی مطابق با منافع و خواست ما داشته باشند.

او با اشاره به ابهام در معنای «ایران» در گفتمان‌های مختلف، بر ضرورت تفکیک بین «جامعه و فرهنگ ایران» و «نظام سیاسی حاکم» تأکید کرد و گفت: هیچ نظام سیاسی نمی‌تواند خود را مترادف با کل جامعه ایران و فرهنگ ایرانی بداند. جامعه ایران همواره تاب‌آوری، جذابیت و انعطاف‌پذیری خود را در طول تاریخ نشان داده است.


ارزیابی تصویر ایران در جهان

سلیمی با استناد به نظرسنجی‌های بین‌المللی، به تحلیل تصویر ایران در ذهنیت جهانی پرداخت و ابراز کرد: اولین تصویری که باید به آن دقت کنیم «تصویر نظام سیاسی» ما است و باید گفت جایگاه کنش سیاسی دولت ایران در ذهنیت بین‌المللی «مناسب نیست». به عنوان مثال، در آمریکا ۸۱٪ نظر منفی و تنها ۱۳٪ نظر مثبت نسبت به سیاست‌های ایران وجود دارد. درصد نگرش منفی در کشورهای اروپایی مانند سوئد (۸۴٪)، دانمارک (۸۳٪)، اسپانیا (۸۰٪)، آمریکا (۷۴٪)، بریتانیا و فرانسه (۶۵٪) نیز بسیار بالا است.

او ادامه داد: تصویر بعدی «تصویر مردم و فرهنگ ایران» است، در مقابل، نگاه به فرهنگ و هنر و جامعه ایرانی در همین کشورها «بسیار مثبت» است و در بسیاری از موارد بالای ۸۵٪ نگرش مثبت گزارش شده است. این موضوع نشان‌دهنده تفکیک ذهنی بین جامعه ایران و حکومت آن در نگاه جهانی است.

رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: تصویر دیگری که باید به آن توجه داشت «نگرش در کشورهای عربی» است، متأسفانه در کشورهای عربی نیز نگاه منفی به ایران از ۵۳٪ در سال ۲۰۱۴ به ۶۴٪ در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته و نگاه مثبت از ۲۷٪ به ۲۰٪ کاهش یافته است. در این کشورها، ایران پس از اسرائیل و آمریکا به عنوان سومین تهدید (ادراک شده) شناخته می‌شود.

سلیمی تصریح کرد: یکی دیگر از تصویرهای مهم «نگرش به درگیری نظامی» است، با وجود نگاه منفی به دولت ایران، حدود ۵۰-۶۰٪ از مردم آمریکا مخالف درگیری نظامی با ایران هستند. همچنین بیش از ۶۵٪ از مردم آمریکا نگاه مثبتی به مردم ایران دارند.


وضعیت داخلی و روایت حکومت

او در بخشی از سخنان خود به وضعیت داخلی و روایت حکومت اشاره کرد و به نتایج برخی نظرسنجی‌ها استناد کرد و گفت: براساس یک نظرسنجی، حدود ۸۰٪ مردم ایران خود را پیروز در جنگ می‌دانند و ۶۷٪ بیشتر خود را «ایرانی» می‌دانند تا هر قومیت یا نژاد دیگر. با این حال، نظرسنجی «موج چهارم نگرش‌ها و ارزش‌های ایرانیان» که پیش از جنگ انجام شد، نشان می‌دهد سطح اعتماد به نهادهای حکومتی پایین بوده است: ۵۳٪ اعتماد «کم» یا «خیلی کم» به قوه قضائیه، ۴۸٪ به دولت و ۶۴٪ به مجلس.  

به گفته رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی، به نظر می‌رسد این اعتماد پس از بحران‌های اخیر (مانند بحران برق و آب) کاهش بیشتری نیز پیدا کرده است.

سلیمی خاطرنشان کرد: ایران به عنوان یک کلیت اجتماعی و فرهنگی، به دلیل ریشه داشتن در تاریخ و تمدن کهن، از قدرت معنایی بالایی برخوردار است. هرگاه دولت‌ها با این کلیت (ایرانیت) پیوند ارگانیک و ناگسستنی خورده‌اند، از قدرت معنایی آن بهره‌مند شده‌اند و هرگاه از آن فاصله گرفته‌اند، این قدرت معنایی را از دست داده‌اند.

او در جمع‌بندی بخش اول سخن خود راه حل اصلی مشکلات حکمرانی در ایران را در «پیوند دائمی، ارگانیک و ناگسستنی با قدرت معنایی ایران به مثابه یک کل تاریخی-فرهنگی» دانست.

رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه سخنرانی خود درباره نتایج نظرسنجی‌های بین‌المللی پس از جنگ اخیر و راه‌های تبدیل «قدرت معنایی ایران» به «قدرت ملی» پرداخت.

نتایج نظرسنجی‌ها: بهبود نسبی تصویر ایران

سلیمی با اشاره به نظرسنجی‌های انجام‌شده در میان مردم فلسطین درباره کشورهای حامی گفت: در پاسخ به این سوال که کدام کشورها بهتر از شما پشتیبانی کرده‌اند، در رده اول یمن، رده دوم قطر و در رده سوم ایران قرار دارد. پس از آن اردن و مصر هستند.

وی افزود: ایران در این زمینه جایگاه بالایی دارد و پس از جنگ، نظرسنجی‌ها نسبت به قبل بهبود یافته است.

رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی به وضعیت افکار عمومی در کشورهای اسلامی اشاره کرد و گفت: هنوز تنها دو کشور در جهان اسلام هستند که افکار عمومی آنها نسبت به ایران کاملاً مثبت است: پاکستان و اندونزی. در سایر کشورها مانند عراق، این نگاه در جنوب مثبت‌تر است، اما در کل کشورش منفی است. البته به نسبت قبل از جنگ، این نظرسنجی‌ها بهتر شده است.

راه‌کارهای تبدیل قدرت معنایی به قدرت ملی

سلیمی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان قدرت معنایی ایران را به قدرت ملی تبدیل کرد، سه راهکار کلیدی ارائه داد: اولین راه اصلاح ساختاری نهاد سیاست و نزدیکی به مردم است. نهاد سیاست باید به مردم نزدیک شود و یک نوع "این همانی" با مجموعه معنایی ایران پیدا کند. این امر نیاز به یک اصلاح ساختاری دارد تا مردم بتوانند صدای خود را در درون نهاد حاکمیت ببینند.

او تاکید کرد: دومین راه‌کار تغییر بنیادین «کنش گفتاری» است که بسیار حیاتی می‌باشد. کنش گفتاری ما باید تغییر کند. با واژگان و ادبیات کنونی، نمی‌توانیم آن هویت معنایی ایران را نمایندگی کنیم.

رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی توضیح داد که گفتمان کنونی تحت تأثیر سه گرایش است، ابتدا گرایشی که از مارکسیسم باقی مانده (بد بودن سرمایه‌داری جهانی) است، دوم گرایش مبارزه‌جویانه و سوم نگاه خیر و شر (که به نظر او با بنیاد نگاه توحیدی متفاوت است) است.

به گفته سلیمی این گرایش‌ها «بنیادهای ماتریالیستی» دارند، در حالی که قدرت معنایی ایران یک «زیست کاملاً متفاوت» است که همواره فرهنگ‌های مختلف را گرد هم آورده است.

او ابراز کرد: سومین راه‌کار «درک شرایط جدید جهانی و پیوستن به زنجیره‌های ارزش» است، ما باید جهان جدید را درک کنیم. دنیای امروز کاملاً تغییر کرده است. شاید ۳۰ تا ۴۰ درصد از روابط بین‌الملل امروز، رابطه بین دولت‌ها نیست، بلکه بین زنجیره‌های جهانی است، زنجیره‌های ارتش در حوزه اقتصاد، زنجیره دانش در حوزه دانایی، زنجیره‌های هویتی در شبکه‌های اجتماعی.

او افزود: ما باید به هر طریقی به زنجیره‌های ارزش جهانی وصل شویم. داشتن برخی تکنولوژی‌های خاص برای حیات و ممات جامعه ما بسیار مهم‌تر است.

نقد دموکراسی اسرائیل

سلیمی در پاسخ به صحبت‌های فراستخواه موضع خود را درباره دموکراسی اسرائیل اینگونه بیان کرد: من اسرائیل را خیلی دموکراتیک نمی‌دانم. دموکراسی واقعی نمی‌تواند به گونه‌ای باشد که اعراب ساکن در آنجا حقوق لازم را نداشته باشند یا امکان طرح روایت صهیونیستی وجود داشته باشد.

او با اشاره به ساختار قدرت در اسرائیل گفت: انتخابات در اسرائیل بین گروه‌ها و احزاب صهیونیستی است و دولت نتانیاهو حتی با معیارهای خودشان، به دلیل از دست دادن اکثریت پارلمان، سه ماه است که در حال عقب‌نشینی است. بنابراین من اعتقادی به [دموکراسی واقعی در اسرائیل] ندارم.

سخنان سلیمی در نهایت بر لزوم تحول داخلی برای تقویت جایگاه بین‌المللی ایران و نقدی بر رویکردهای فعلی گفتاری و سیاست‌گذاری بود.

اهمیت قدرت معنایی ایران

سپس در ادامه این نشست مقصود فراستخواه -جامعه‌شناس و استاد برنامه‌ریزی توسعه آموزش عالی در موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی- سخنان خود را با بیان اهمیت «قدرت معنایی ایران» آغاز کرد و گفت: ایران حتی پیش از آنکه یک دولت-کشور باشد، یک ایده تمدنی، یک معنا و یک فرهنگ جاری است. این معنا بارها دچار آشوب شده، اما در خاک ما باقی مانده و از نسلی به نسل دیگر از طریق اندیشه‌ها و سبک زندگی منتقل شده است.

او با اشاره به شرایط خاص جهان امروز، خاطرنشان کرد: در دنیای پساحقیقت، باورهای خوشبینانه عصر روشنگری مانند "ای انسان، جرئت دانستن داشته باش" به حاشیه رفته و باور به حقیقت افول کرده است. در چنین جهانی، "قلمرو" و "فضا" بر "تاریخ" غلبه دارد. صدایی در جهان شنیده می‌شود که می‌گوید: "قلمرو و فضا چقدر است؟ تاریخ را رها کن. " اینجاست که قدرت معنایی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.


عناصر تشکیل‌دهنده قلمروهای قدرت در جهان

این استاد دانشگاه با اشاره به نظریه‌های «زایش قلمرو»، چهار عنصر اصلی تشکیل‌دهنده قلمروهای قدرت در جهان امروز را برشمرد:

۱. ثروت: وی ثروت را پایه اولیه ایجاد قلمرو دانست و به نمونه‌هایی مانند آمریکا، اسرائیل و مدل خاص سرمایه‌داری در چین اشاره کرد. به گفته او، قلمروخواهی به دنبال «گسترش» و «ساخت‌وساز» است، همان‌گونه که نمونه‌هایی مانند ناتو شاهد آن هستیم.

۲. تکنولوژی: فراستخواه با اشاره به نقد هایدگر بر تکنیک، فناوری‌های پیشرفته مانند هواپیماهای بمب‌افکن، سامانه‌های ضدموشکی و هوش مصنوعی را از ابزارهای مدرن قلمروگریزی خواند.

۳. رسانه: وی رسانه‌ها را عنصر سوم شکل‌دهنده قلمروهای قدرت دانست که جهان را بازنمایی می‌کنند، روایت‌سازی می‌کنند، افکار عمومی را جهت می‌دهند، نظرسنجی تولید می‌کنند و احساسات را مدیریت می‌کنند.

۴. معنا و هژمونی: به گفته فراستخواه، قدرت‌ها از طریق ایجاد «معناهای هژمونیک» (مانند سبک زندگی آمریکایی) و جنبش‌سازی‌های انتخاباتی بر پایه نژاد، منفعت و موج‌سازی‌های رسانه‌ای، قلمرو خود را گسترش می‌دهند.


رسانه ملی ما مرجعیت و اعتماد لازم را ندارد

فراستخواه با مقایسه عناصر فوق، وضعیت ایران را اینگونه تحلیل کرد: در این چند دهه، زیر پای قلمرو قدرت ایران خالی شده است. ما ثروت پایدار برای ایجاد قلمرو نداریم، از تکنولوژی پایدار محرومیم و رشد نکرده‌ایم، و رسانه ملی ما مرجعیت و اعتماد لازم را ندارد تا برای جامعه معنا بسازد.

او با تأکید بر اینکه «معنا به شکل اجتماعی ساخته می‌شود»، قدرت معنایی را «توانایی تاثیرگذاری بر دیگران از طریق ساختارهای معنایی و نشانه‌های زبانی» تعریف کرد.


دو معنای متضاد از ایران

این جامعه‌شناس در ادامه به تقابل دو معنای اصلی از «ایران» در فضای گفتمانی کشور پرداخت و گفت: معنای اول «جهان‌ستیزی» است، این معنا که آن را «هویت‌اندیش، ناگرا و مبتنی بر معنای سیاسی نیابتی» است، به دنبال «صدور انقلاب» به شیوه‌ای انحصارگرا خواهد بود. این معنا با جهان، همسایه و حتی بخشی از مردم خود ناسازگار است و به ستیز می‌پردازد.

او ادامه داد: معنای دوم «جهان‌داری» است که این معنا، ریشه در «پیشینه تمدنی و تاریخی» ایران دارد. معنایی فرهنگی که همواره در «داد و ستد و گفت‌وگو» با دیگر تمدن‌ها توسعه یافته و بارور شده است. این معنا «چندجانبه‌گرا»، صلح‌آمیز و خواهان زیست مسالمت‌آمیز با خود، همسایه و جهان است.

فراستخواه معنای دوم را «بازتاب تکامل مغز اجتماعی ایران» در دهه‌های اخیر دانست که از تغییرات جمعیتی، ظهور زنان، جوانان و طبقات متوسط شهری جدید و حیات مدنی ایرانی برخاسته است.

او در بخش دیگری از سخنان خود، با خواندن چند بیت از مولانا، بر اهمیت انتخاب معنا و مسیر درست تأکید کرد:
«از جهان دو بانگ می‌آید / به کدامین را تو باشی؟
از این آب شیرین / آب شور در خلأ می‌رود تا نفخ»
این اشعار به طور نمادین بر تقابل بین دو مسیر (شیرین و شور، سازنده و مخرب) و اهمیت انتخاب آگاهانه دلالت دارد.

فراستخواه در ادامه به تحلیل ریشه‌های فکری خشونت و شرارت در اسرائیل پرداخت و هشدار داد که چنین افکاری می‌تواند در هر جامعه‌ای از جمله ایران تکرار شود.

هشدار درباره ناب‌گرایی و دیگری‌سازی

فراستخواه با اشاره به مطالعات خود درباره اسرائیل گفت: در ادبیات پژوهشی از دهه ۱۹۷۰ میلادی، دیدگاه‌های انتقادی به شکل‌گیری اندیشه‌های ناب‌گرا در اسرائیل پرداخته‌اند. این ناب‌گرایی یهودی ادعا می‌کند که ما فرزندان اسباط دوازده‌گانه هستیم و ریشه در این سرزمین داریم. همین ناب‌گرایی باعث شده یهودیان، هموطنان فلسطینی خود را "دیگری" بدانند و آنان را از حقوق خود محروم کنند.

او با مقایسه این وضعیت با نازی‌ها افزود: نازی‌ها هم ناب‌گرا بودند و یهودیان را می‌کشتند. وقتی یک گروه خود را "ناب" تعریف می‌کند، می‌تواند جنایت‌هایی مانند آنچه در غزه اتفاق می‌افتد را ممکن کند. باید بپرسیم چطور چنین ذهنیتی از طریق آموزش و پرورش اسرائیل، به کتاب‌های درسی و ذهن کودکان راه یافته است؟

هشدار درباره تکرارپذیری خشونت

فراستخواه تاکید کرد: این شرایط فقط مختص اسرائیل نیست. ما هم از آن مصون نیستیم. باید ببینیم زمینه‌های چنین افکاری در جامعه خودمان چیست. نتانیاهو و جنایت‌های او از دل تاریخ و جامعه خودش بیرون آمده است. ما باید توجه کنیم که چطور چنین افرادی به قدرت می‌رسند و چطور چنین جنایت‌هایی شکل می‌گیرد.

او در ادامه به نقد دموکراسی پرداخت و گفت: ناقدان می‌پرسند چطور در اسرائیل دموکراسی وجود دارد ولی همچنان جنایت اتفاق می‌افتد؟، دموکراسی به ما می‌گوید آزاد باشیم، ولی نمی‌گوید دروغ نگویید. برای راستگویی منبع معرفتی دیگر به نام دموکراسی لازم است. متاسفانه ما دموکراسی را به یک ایدئولوژی معجزه‌گر تبدیل کرده‌ایم، در حالی که مسائلی که در دنیا حل شده، برای ما هنوز مسئله است.

شرط معناداری دولت: پاسخگویی و نقدپذیری

فراستخواه در ادامه با اشاره به بحث «قدرت معنایی ایران» گفت: قدرت معنایی ایران وقتی محقق می‌شود که دولت برای جامعه معنادار باشد. دولتی معنادار است که خدمات و رفتارش برای عموم مردم قابل درک باشد. مشروعیت دولت به چیست؟ به حقانیت و قدرت اخلاقی آن. کانت می‌گوید: هیچ قدرتی نمی‌تواند ادعای اخلاقی بودن کند مگر اینکه در حوزه عمومی امکان نقد آن فراهم باشد.

او با طرح پرسش‌های انتقادی افزود: آیا در این چند دهه، امکان نقد سیاست‌های دولت‌ها و قدرت‌ها در ایران فراهم بوده است؟ آیا نهادهای تصمیم‌گیرنده که سرنوشت ما و فرزندانمان را تعیین می‌کنند، پاسخگو هستند؟ آیا این دولت معنادار است؟

فراستخواه در پایان از حاضران خواست مسئله را در تمام پیچیدگی‌هایش ببینند و ساده‌سازی نکنند: «با مسائل مواجه شوید و جرات اندیشیدن داشته باشید.»
 

کیمیاگری، ملاحت و شعور معنوی

در ادامه حمیدرضا شعیری -معناشناس- سخنان خود را با بیان ضرورت تعامل و گفت‌وگو با جهان آغاز کرد و گفت: یک داستان قدیمی بین طاووس و زاغ وجود دارد که این دو با هم به گفت‌وگو می‌نشینند که در نهایت در این داستان به این نتیجه می‌رسیم که آنچه طاووس دارد، زاغ ندارد و بالعکس. این یعنی اینکه در دنیا ما چیزهایی داریم که دیگران ندارند و دیگران چیزهایی دارند که ما نداریم. اگر این بده‌بستان و گفت‌وگو با دنیا شکل نگیرد، ما همیشه چیزی کم خواهیم داشت. هیچ چیزی مطلق نیست و همه چیز در حال جابه‌جایی است.

او برای تبیین «قدرت معنایی» از اشعار حافظ یاری گرفت و سه کلیدواژه اصلی را معرفی کرد و افزود: اولین کلیدواژه «کیمیاگری» است، این واژه را نه به معنای تکنیکی، بلکه به عنوان «شعور و معرفت معنایی» باید دانست که زیبایی و شگفتی می‌آفریند. این همان چیزی است که حافظ از آن به عنوان «همت کیمیاگری» یاد می‌کند.

شعیری ابراز کرد: کلیدواژه دوم «ملاحت» است، ملاحت به عنوان ویژگی دوم به معنای «نرمی»، «لطافت» و «جاذبه‌ای است که رفتار شعورمند و خلاق را می‌سازد». 

این معناشناس با مقایسه معماری و هنر ایرانی (با ظرافت و رنگ‌های فیروزه‌ای و اسلیمی) با نمونه‌های غربی (بتن و سنگ)، این نرمی و ملاحت را نشانه‌ای از فرهنگ ایرانی دانست.

او بیان کرد: سومین کلیدواژه «شعور معنوی» است و این عنصر در کنار دو عنصر پیشین، «سپهر فرهنگی» ایران را تشکیل می‌دهد.

شعیری تأکید کرد: ملاحت یعنی از خشونت پرهیز کردن، یعنی راه نفوذ بر دیگری را نه با سلاح، که با ظرافت و جاذبه باز کردن. این سه عنصر (کیمیاگری، ملاحت و شعور معنوی) با هم تکمیل می‌شوند و درون سپهر فرهنگی جاری می‌شوند.

این معناشناس برای جمع‌بندی این سه مفهوم، از اصطلاح فلسفی «اکومن» استفاده کرد و آن را اینگونه تعریف کرد: اکومن به معنای انسانی است که با زمین، زمان، مکان، فضا و هستی به تعادل و صلح رسیده است. کیمیاگری راهی برای رسیدن به این تعادل است؛ راهی برای خلق جهان زیبا، همراه شدن با سمفونی هستی و تجربه حضور ناب در آن.

او در ادامه به تقابل دو نگرش به جهان پرداخت و گفت: نگرش اول «کمی» است، این نگرش که مبتنی بر «شناخت»، «عقل گرایی» و «منطق» است، به دنبال «غلبه بر جهان با محاسبات» است. در این نگاه، دیگری همواره «دشمن» است که باید بر او چیره شد و جهان عرصه «رقابت»، «برد و باخت» است.

شعیری یادآور شد: نگرش دوم «کیفی» است، این نگرش، متناسب با فرهنگ ایرانی و به دنبال «خلق شگفتی» و «کیمیاگری» است. در این نگاه، اگر فرد به کیمیاگری دست یابد، «غلبه خود به خود اتفاق می‌افتد» و نیازی به اعمال زور برای چیرگی بر دیگری نیست.

او با بیان اینکه ایرانیان این نگرش کیفی را داشته‌اند و تا حدی آن را از دست داده‌اند، گفت: بازگشت به این نگرش، تنها راه حل است.

او در پایان بخش اول سخنان خود، «نمد» را به عنوان نمادی عینی از کیمیاگری و فرهنگ ایرانی معرفی کرد و گفت: نمد همواره در حال تعامل و تطبیق با جهان است. اگر در سیبری باشد، سرمای شدید را می‌گیرد و اگر در آفریقا باشد، گرمای شدید را. نمد یک "شیء فرا-شیء" یا یک "شیء کیمیاگر" است که زهر هستی را می‌گیرد و به جای آن عطر می‌فشاند و ما را با هستی به تعادل می‌رساند.

شعیری با جمع‌بندی این بخش از سخنان خود نتیجه گرفت که قدرت معنایی ایران در همین «معنای جوهری و کیفی» نهفته است که در آثار شاعرانی مانند مولانا، سعدی و حافظ متجلی شده است.

این معناشناس در ادامه سخنان خود بر لزوم اعتماد به مردم و به ویژه جوانان تاکید کرد و با نگاهی انتقادی، دموکراسی را مفهومی نسبی و وابسته به منافع دولت‌ها خواند.

اعتماد به مردم و عزیز شمردن جوانان

شعیری با تاکید بر ضرورت حضور فعال جوانان در عرصه‌های اجتماعی گفت: باید به دل‌های مردم‌مان اعتماد کنیم. باید دختران و پسران را عزیز بشماریم و به آنان ارزش دهیم و اجازه حضور در صحنه را بدهیم.

او با اشاره به لغو کنسرت‌ همایون شجریان به عنوان نمادی از بی‌اعتمادی افزود: با لغو کردن کنسرت، آشتی را برمی‌گردانیم؟ جوانان را فراموش می‌کنیم؟، به نظرم باید کیمیاگری کنیم نه اینکه ایجاد ناامیدی کنیم.

شعیری بار دیگر بر مفهوم محوری سخنرانی خود تاکید کرد: با کیمیاگری می‌توانیم بزرگترین قدرت و دستاورد را داشته باشیم.

نقد بنیادین دموکراسی: «یک دروغ بزرگ»

شعیری در بخش دوم سخنان خود به نقد ماهیت دموکراسی پرداخت و موضعی رادیکال اتخاذ کرد و گفت: دموکراسی امری نسبی و وابسته به منافع دولت‌ها است، دموکراسی وجود ندارد، همانطور که حقیقت مطلق وجود ندارد.

این معناشناس با بیان اینکه زبان به مثابه دروغ است، تصریح‌ کرد: زبان یک دروغ بزرگ است و این دروغ بزرگ بسیار بسیار قدرتمند است. تکرار می‌کنم من زبان دارم، اما زبان یک دروغ بزرگ است.

از دیدگاه او، دموکراسی نیز محصول این «دروغ بزرگ» زبانی است.

او فرانسه را به عنوان نماد اندیشه‌های روشنگری و انقلاب مورد اشاره قرار داد، اما گفت: فرانسه امروز به جایی رسیده که در برابر کودکان غزه سکوت می‌کند و این به خاطر این است که آنها منافع ملی خود را در نظر می‌گیرند. پس می‌بینیم که دموکراسی امری است که کاملاً وابسته به منافع دولت‌هاست.

دموکراسی به مثابه توهم

شعیری در جمع‌بندی خود دموکراسی را یک ساختار تخیلی خواند و گفت: دموکراسی وجود ندارد. زاییده ذهن بشر و یک تخیل است که زیباست. یعنی یک دروغ بزرگیست که به بشر تحمیل شده و بشر با این تخیل سال‌هاست و قرن‌هاست که دارد زندگی می‌کند.

او با بیان اینکه امید چندانی به تحقق دموکراسی واقعی ندارد، سخنان خود را به پایان برد و تاکید کرد: به امید روزی که دموکراسی واقعی به ما برگردد، ولی امیدوار نیستم.

هجوم تاریخی به سرزمین و معنای ایران

در پایان این نشست علی ربیعی -دستیار رئیس جمهور در امور اجتماعی- با اشاره به پیشینه تاریخی ایران، گفت: ایران در طول تاریخ مواجهه زیادی با بحران‌های بزرگ داشته و جنگ‌های زیادی علیه این سرزمین صورت گرفته است. این حملات هم علیه سرزمین ایران بوده و هم علیه مردم آن؛ یک حمله توأمان به زمین و ساکنانش.» 

او با اشاره به حملات تاریخی مانند حمله اسکندر و مغولان، افزود: اسکندر فقط برای سقوط رژیم وقت به ایران حمله نکرد، برای آتش کشیدن آمد. مغولان نیز برای سوزاندن نخبگان و روشنفکران حمله کردند، مدتها قبل از اینکه تمامیت ارضی ایران را مورد هجوم قرار دهند، به تمامیت ذهنی ایرانیان حمله کردند.


عصر عریان شدن خشونت جهان

دستیار رئیس جمهور در امور اجتماعی با نگاهی به شرایط جهان، اظهار کرد: جهان همواره در فراز و نشیبی از خشونت و درندگی به سر برده است. اما به نظرم در این لحظه تاریخی، جهان عریان شده است. چهره کادوپیچ‌شده از این جهان بیرحم کنار رفته و ذات قدرت بدون معرفت که بر اساس منافع شکل گرفته، آشکار شده است. حمله به ایران هم در همین راستا قابل تحلیل است.

ربیعی با اشاره به حمله اخیر به ایران، گفت: ایرانیان اکنون‌زدگی نسبت به ناملایمات داخلی دارند و احساس خوشایندی از برخی سیاست‌ها ندارند، اما این باعث نشد که ایرانیان در مقابله با حمله خارجی متحد نباشند.

او ترجیح داد از واژه «دفاع میهنی» برای واقعه اخیر استفاده کند و آن را پرمعنا دانست.


نگرانی از مصادره، فراموشی و بازگشت به روال قبلی

دستیار رئیس جمهور در امور اجتماعی با بیان این که «یک سری وظایف بر عهده ما تمام نشده»، اصلی‌ترین دغدغه خود را اینگونه بیان کرد: مهم‌ترین وظیفه‌ام این است که بفهمیم چه شد؟ چه عاملی باعث پیروزی ما شد؟ آیا فقط موشک باعث انصراف دشمن شد؟ موشک در "توازن وحشت" تاثیر داشت، ولی کار تمام‌کننده را عنصر اجتماعی کرد که به دشمن زده شد.

ربیعی با هشدار نسبت به از دست دادن این دستاورد، افزود: نگرانم اول آن را مصادره کنیم، دوم فراموشش کنیم و سوم تنظیمات کارخانه به حالت قبلی بازگردد. نگرانی من فراموشی و حتی حرکت در مسیر لجاجت نسبت به عواملی است که قدرت معنایی و روح ایرانی را ساخت.

او مقاومت ایرانیان را تنها در قالب نظامی تعریف نکرد و گفت: مقاومت فقط ایستادن و اسلحه به دست گرفتن نیست. مقاومت از همراهی نکردن تا ایجاد تنفر، تا علامت ندادن و تا علامت دادن به اینکه "اگر روز مبادایی باشد، ما هم در صحنه‌ایم" را شامل می‌شود. این سیگنال‌ها از ایران بیرون آمد.


هشدار نسبت به سیاست‌های آینده و تاکید بر انسجام اجتماعی

دستیار رئیس جمهور در امور اجتماعی با اشاره به نتایج نظرسنجی‌ها که نشان می‌دهد حدود ۶۰ درصد ایرانیان، "سرزمین و هویت ایران" را عامل اصلی رفتارشان در دفاع میهنی ذکر کرده‌اند، هشدار داد: اگر فهم درستی از آنچه گذشت نداشته باشیم، اگر سیاست‌گذاری معطوف به تقویت انسجام اجتماعی نکنیم و اگر عناصر قدرت معنایی خود را بازیابی و به کار نگیریم، این یک جفا به آینده ایران و خیانت به امنیت ملی ایران خواهد بود.

ربیعی با انتقاد از برخی نگاه‌ها، گفت: شهرها با آدم‌ها و انسان‌ها معنا پیدا می‌کنند. شهرها با پل‌ها معنا پیدا نمی‌کنند، روح شهر مردم آن هستند. مردمی که در خیابان‌ها دیده می‌شوند، در جشن‌های خیابانی و حتی در مناسک عزاداری. این یعنی نفهمیدن آنچه ایران را مقاوم کرد و دشمن را پشیمان.

وی در ادامه سخنان خود با هشدار نسبت به خطر «نفهمیدن» عاملی که ایران را مقاوم کرد، به رویدادهای اجتماعی اخیر از جمله کنسرت همایون شجریان اشاره کرد و گفت: اتفاقی که در همین روزها، همین امروز و دیروز رخ داد، از کنسرت همایون در میدان آزادی تا انواع مختلف، این یعنی نفهمیدن آنچه که ایران را مقاوم کرد و آنچه که دشمن را پشیمان کرد.

دستیار رئیس جمهور در امور اجتماعی تصریح کرد: چرا کنسرت شجریان برگزار نشد و چرا سهل‌انگاری‌های خودمان را به گردن این و آن یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌اندازیم، مگر این وزارتخانه متخصص برگزاری کنسرت نیست پس چرا نفهمیدن خود را به گردن دیگران می‌اندازیم.

ربیعی سخنان خود را با تأکید بر این که «انسجام اجتماعی ما بسیار مهم است» پایان داد و گفت: اگر بتوانیم فهم درستی انجام دهیم و به این قدرت معنایی بیافزاییم، آینده ایران را تضمین خواهیم کرد.

بیشتر بخوانید:

امیدواری به آینده سینما و هشدار درباره غفلت از نسل نو رَپرها

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha