این جملات در نوشتار علیرضا متولی درباره فیلم «خانه دوست کجاست؟» در سال ۶۷ نوشته شده و بخش سینمایی ایسنا در آستانه اول مهر ماه و بازگشایی مدرسهها، مروری دارد بر یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران اثر ماندگار زندهیاد عباس کیارستمی.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «نمیدانم فیلم خانهی دوست کجاست؟ ساختهی عباس کیارستمی را دیدهای یا نه؟ در این فیلم محمدرضا نعمت زاده، دانش آموز یکی از کلاسهای دبستان روستای کوکر بارها از معلمش شنیده که باید مشقهایش را در دفتر بنویسد تا معلم بتواند کار یک یا دو ماه قبل او را با کار امروزش مقایسه کند، اما به علتهای مختلف نعمت زاده هر بار (و به قول خودش سه بار) این حرف را فراموش میکند و باز هم مشقش را در دفترش نمینویسد معلم که چنین میبیند، نعمت زاده را تهدید میکند که اگر فردا مشقش را در دفتر ننویسد، او را از مدرسه اخراج خواهد کرد. محمدرضا نعمت زاده قول میدهد که دیگر خطایش را تکرار نکند، اما همان روز باز هم دفترش پیش احمد احمدپور جا میماند. وقتی احمدپور به خانه میرسد و مشغول نوشتن مشقهایش میشود دفتر دوستش را در کیف خود پیدا میکند.»
در بخش پایان این یادداشت میخوانیم: «البته این خلاصهی فیلم نمیتواند به تو بگوید که خانهی دوست کجاست! باید فیلم را ببینی، باید با آدمهای فیلم به دو قدمی گل تنهایی بروی و در چشم های سبز احمدپور دریای مهربانی را ببینی. باید ببینی که چه طور درها و پنجرههای هنرمندانهی نجار پیر را به دلیل کهنگی با آهن سرد و بی روح عوض میکنند. باید ببینی که چه طور نجار پیر غصهی نابودی درهای چوبیاش را میخورد. شاید این قسمت فیلم بیربط به نظر برسد، اما مگر نگفتهاند که تنها دوست و دوستی است که کهنهاش به درد میخورد؟ باید فیلم را ببینی و به پاشنههای پارهی جوراب پشمی پیرمرد نجار نخندی که او برای یافتن خانهی دوست راه زیادی رفته است. باید فیلم را ببینی و به پاشنههای پارهی جوراب احمد پور خوب نگاه کنی؛ نه برای خنده نه برای ترحم، بلکه تا یاد بگیری که برای یافتن خانهی دوست باید کفشها پاره کرد. اگر تو هم فیلم خانهی دوست کجاست را ببینی، شاید با من هم عقیده شوی که خانهی دوست، خانهی نعمت زاده، احمدپور و نجار پیر نیست. خانهی دوست در مدرسه و کلاس درس نیست. خانهی دوست در قلب احمد پور است. خانهی دوست در قلب مهربان و صمیمی پیرمرد نجار است. خانهی دوست در قلبهایی است که.....
بعضی از بزرگترها هم خانهی دوست را نمیشناسند و بسیاری از آنها درهای سنتی و هنرمندانهی این خانه را با درهای آهنی عوض کردهاند شاید به همین خاطر بوده که فیلم بیشتر برای کودکی بزرگترها، از آب درآمده تا برای کودکان.شاید این فیلم به بعضی از بزرگسالان بگوید که خانه دوست کجاست.»
حوالی روزهای آبان و آذر ماه سال ۱۳۶۵ بود که عباس کیارستمی فیلمبرداری "خانه دوست کجاست؟" را در شمال کشور آغاز کرد. فیلمی که نخستین فیلم کیارستمی بعد از انقلاب اسلامی محسوب میشود.
این فیلم بیش از ۹ جایزه بینالمللی را بدست آورده است و به گفتهی منتقدان و دستاندرکاران سینمای ایران «خانه دوست کجاست؟ یکی از عوامل موثر شهرت جهانی کیارستمی است.
کریستیان براد تامپسون یک فیلمساز نیز که کتابی دربارهی صد فیلم تاریخ سینما نوشته است، «خانه دوست کجاست؟ را در میان صد فیلم برتر جهان قرار داده است.
در پایاننامه رسالهی یک دانشجو مجید اسلامی که سالها قبل دربارهی “سینمای کیارستمی بعد از “خانه دوست کجاست“ نوشته شده است نیز آمده است:« “خانه دوست کجاست“ نخستین فیلم بلند سینمایی کیارستمی بعد از انقلاب است او که پیش از انقلاب به جز فیلم “گزارش” (۱۳۵۶) اکثرا به ساختن فیلمهای داستانی مخصوص کودکان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول بود، بعد از انقلاب نیز ترجیح داد در آن دوران بلاتکلیفی سینمای حرفهای به ساختن فیلمهای کوتاه و نیمه بلند داستانی و مستند در کانون ادامه دهد و خودش را درگیر مشکلات سینمای حرفهای نکند. حاصل این سالها فیلمهایی بود که هر کدام تجربهای خاص و غیرمتعارف به حساب میآید.»
در ادامهی این مقاله آمده است: « واکنشهایی که نمایش خانه دوست در نمایش اولش در جشنواره پنجم فجر و نمایش در سال ۶۷ برانگیخت، بسیار ضد و نقیض بود. فیلم، جایزه بهترین کارگردانی و جایزه ویژه هیات داوران را به خود اختصاص داد و این به نوعی نشانه حمایت سیاستگذاران آن موقع سینمای ایران به حساب میآمد.
برخی از منتقدان نیز (شاید به همین دلیل) روی خوش چندانی (لااقل به اندازه کافی) به آن نشان ندادند مثلا در رایگیری شماره ۶۸ ماهنامه فیلم در شهریور ۶۷ درباره بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران، این فیلم فقط پنج رای کسب کرده و به همراه “اجاره نشینها“ در رتبه بیست و دوم قرار دارد. در حالی که در همین جدول فیلم “گزارش” کیارستمی با ده رای در رتبه نهم قرار گرفته و به نظر میرسد که بیشتر دوستداران کیارستمی آن فیلم را به “خانه دوست ...“ ترجیح دادهاند، اما در پایان همان سال “خانه دوست کجاست“ در رای گیری بهترین فیلمهای سال ۶۷ در شماره ۷۵ ماهنامه فیلم، رتبه اول را کسب کرده و بر فیلمهای مهمی چون “شاید وقتی دیگر” (بیضایی) و “آن سوی آتش” (عیاری) پیشی گرفته است. نقدها نیز به همین شکل حالت ضد و نقیض داشت ستایشگران فیلم بیشتر به نوشتن قطعههای احساساتی و ستایشهای پرشور قناعت میکردند. اما مخالفان کیارستمی فیلم را سفارشی و دولتی به حساب میآوردند. در مورد “خانه دوست کجاست“ گویی میان موافقان سینمای کیارستمی و مخالفان او نوعی تفاهم بوجود آمده بود، چرا که هر دو گروه درباره اینکه محتوای فیلم تحمیلی است، اختلاف نظر چندانی نداشتند، اما جدا از این موارد، ایراد دیگری که بر فیلم میگرفتند موردی بود که از سالها قبل (پیش از انقلاب) درباره فیلمهای تولید شده در کانون در نقدها مطرح میشد: اینکه مخاطب فیلم کیست؟ اکنون سالها از ساخته شدن “خانه دوست کجاست“ میگذرد. در این مدت فیلم به یکی از ستایش شدهترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شده است و کیارستمی شهرت جهانیاش را پیش از هر چیز مدیون همین فیلم است.»
لیست عواملی که در آن سالها با کیارستمی همکاری داشتند عبارتند از فیلمبرداری: فرهاد صبا، موسیقی متن: انتخابی (از امیناله حسین)، طراحی صحنه و لباس:رضا نامی، تدوین: ع. کیارستمی، بازیگران: بابک احمدپور، احمد احمدپور، خدابخش دفاعی، ایران اوتاری، آیت انصاری، صدیقه توحیدی، پیمان معافی، علی جمالی، عزیز بابایی، نادرغلامی و اکبر مرادی، مدیر تولید: ناصر زراعتی، تهیهکننده: علیرضا زرین، محصول: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدت نمایش:۹۰ دقیقه، تاریخ ساخت: ۱۳۶۵، تاریخ نمایش: سال ۶۷ و در سینماهای تهران بیش از دو میلیون تومان فروخت.
«خانه دوست کجاست ؟ » کیارستمی در سال ۱۹۸۹ در جشنواره فیلم لوکارنو در کشور سوئیس نمایش داده شد و در نهایت جایزه یوزپلنگ نقرهای و همچنین بهترین فیلم از نگاه هیات داوران فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم (فیپرشی) را کسب کرد.
در ادامه بخشی از فیلم مستند «در جاده با کیارستمی» را در کنار پلانهایی از «خانه دوست کجاست؟» ببینید.
در این زمینه بخوانید:
«خانه دوست کجاست؟» گزارش ایسنا از دانشآموز در قاب سینمای ایران
یک روایت شنیدنی از فیلم عباس کیارستمی
رائد فریدزاده: افسوس که کیارستمی در سرزمین خود غریب واقع شد
انتهای پیام
نظرات