• جمعه / ۱۶ آبان ۱۴۰۴ / ۱۵:۴۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1404081609803
  • خبرنگار : 71573

دلایل اغتشاش در زبان!

دلایل اغتشاش در زبان!

احمد سمیعی ‌گیلانی استفاده از عناصر متروک زبان را از عوامل دور شدن از زبان معیار می‌داند و می‌گوید: کسانی از اهلِ قلم چنین می‌پندارند که اگر به‌ شیوه بیهقی و ناصرخسرو و نصرالله منشی بنویسند، ارزشِ نوشته خود را بالا می‌برند، غافل از آنکه این بزرگان به زبانِ دوره ادبیِ خود می‌نوشتند.

به گزارش ایسنا، احمد سمیعی گیلانی، چهره فقید و پیشکسوت ویراستاری در یادداشتی با عنوان «زبان معیار» که سال ۱۳۷۴ در نامه فرهنگستان منتشر شده درباه اینکه چگونه به روشنی زبان معیار را بشناسیم و معلوم کنیم چه عناصری در آن نباید باشد به عواملی چون ورود عناصر زبانی متروک یا مهجور، اصرار بر سره‌نویسی، گرده‌برداری از زبان بیگانه، کاربرد عناصر زبان محلی، استفاده از زبان محاوره، استفاده بی‌ضرورت و به‌عمد از عناصری که مختص به شعر هستند، عربی‌گرایی متکلفانه و عناصر زبان صفتی اشاره دارد. 

سمیعی گیلانی در توضیح چرایی استفاده نکردن از عناصر زبانی متروک آورده است: یکی از عوامل اغتشاشِ زبانِ معیار ورود عناصرِ زبانیِ متروک یا مهجور در آن باشد. این عناصرِ زبانی ممکن است به مراتبِ آوایی، صرفی، نحوی یا معنایی تعلق داشته باشند و از مقوله قاموسی یا دستوری باشند. شواهد برای هر یک از مراتب و مقوله‌های زبانی در نثرِ معاصر، از نوشته‌های ادیبانه گرفته تا متون مطبوعاتی و برنامه‌های صدا و سیما فراوان است. کاربرد چونان به جایِ «مثلِ» یا «مانندِ» یا «چون»، سخته به جایِ «سنجیده»، آگندن به جایِ «پُر کردن»، ایدون به جایِ «این چنین»، ازیرا به جایِ «از این رو»، چکاد به جایِ «قله»، نمونه را به جایِ «برای نمونه»، ناپسندش می‌افتاد به جایِ «خوشش نمی‌آمد»، روزان و شبان به جایِ «روزها و شب‌ها»، گوییم به‌جایِ «می‌گوییم»، همچنین تلفظ‌های نامأنوس مانندِ شَجاعت به جایِ «شُجاعت»، چُنین به جایِ «چِنین» مشت نمونه خروار است. این کهنه‌گرایی و تقیّد به تلفظِ کلماتِ مأخود مطابق با اصل یا به مقتضای حکمِ «ریشه‌شناختی» احیاناً  وسیله‌ای شده است برای کسبِ تشخّصِ ادبی و فرهنگی به بهایی بسیار ارزان. کسانی از اهلِ قلم چنین می‌پندارند که اگر به‌شیوه بیهقی و ناصرخسرو و نصرالله منشی بنویسند، ارزشِ نوشته خود را بالا می‌برند، غافل از آنکه این بزرگان به زبانِ دوره ادبیِ خود می‌نوشتند. زنده بودنِ زبان به این است که متعلق به زمانه خود باشد هم از نظرِ قاموسی و هم از نظر دستوری. الگوهای دستوریِ منسوخ و تعبیرهای متروک و مهجور به‌کار بردن، هر قدر فخیم و فاخر تصور شوند، تصنّع و تکلّف است. درست مثلِ این است که امروز کسی سرداری بپوشد یا ردای ترمه به بر کند. کهنه‌گرایی حتی در آهنگِ خواندن نیز جلوه‌گر می‌شود. برنامه‌ای را که به زبانِ امروزی نوشته شده یا شعرِ حافظ و  سعدی را به آهنگ و ضربِ راویانِ قدیم خواندن صمیمیت و صداقت را در ارتباط ضعیف می‌سازد. شاید جریان بازگشتِ ادبی مقداری باعث شده زبانِ ادبیِ دوره‌های قدیم‌تر جانشینِ زبانِ فرهنگیِ زنده‌ دوره جدیدتر شود.

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha