به گزارش ایسنا، یکی از موارد قابل توجه در ترکیب اعضای نخستین شورای سیاستگذاری چهل و چهارمین جشنواره تئاتر فجر، حضور سه چهره دانشگاهی بود؛ بهزاد آقاجمالی به عنوان مدرس و پژوهشگر و افرا افروز و ماهان عبداللهی به عنوان دو دانشجوی تئاتر؛ اتفاقی که به نظر میرسید نشانگر تصمیم برگزارکنندگان جشنواره به بهرهگیری از دیدگاههای بدنه تئاتر دانشجویی و مستقل باشد، اما چندی نگذشت که با انتخاب دبیر چهل و چهارمین جشنواره تئاتر فجر، تعدادی از اعضای این شورا از جمله سه چهره دانشگاهی حاضر در آن، کنارهگیری خود را از حضور در این شورا اعلام کردند.
بهزاد آقاجمالی، مدرس دانشگاه در گفتگو با ایسنا از انگیزهاش برای پذیرش اولیه در ترکیب شورای سیاستگذاری جشنواره تئاتر فجر گفت و نیز تاکید کرد که این رویداد هنری از واقعیت بدنه تئاتر کشور، فرسنگها فاصله دارد.
او در آغاز درباره دلایل حضورش در نخستین شورای سیاستگذاری چهل و چهارمین جشنواره تئاتر فجر گفت: پذیرش اولیهام اشتباه بود زیرا اصولا من حتی در زمانی که گلوبلبل بود و همه به جشنواره سرازیر میشدند، هم، سابقه کار چندان و ارتباطی با جشنواره فجر نداشتم. البته که معتقدم برخی دورههای آن، هم به لحاظ ارزشهای اجتماعی-سیاسی و تجربی و هم حتی تاثیرگذاری بر جریان تئاتر هنری جالب و برجسته بود. ولی به طور کلی، چندان موافق سیاستهای از بالا و صُلبگرای جشنواره نبودهام.
او ادامه داد: پیشنهاد و لطف موکد دکتر سعید اسدی و قولهایی در مورد اهمیتیافتن اجماع و روند دموکراتیک انتخاب دبیر و مهمتر، حضور دو دانشجوی جوان تئاتری که میتوانست روزنه امیدی برای کمی آزادی تئاتر ایجاد کند و البته، نقطه ضعفم در «نهگفتن» منجر به پذیرش حضور در شورا شد. خب حالا همه میدانیم که خوشبینی بود. برکناری و تغییراتی رخ داد و از نظر من همان روزنه هم بسته شد.
آقاجمالی با بیان اینکه افراد حاضر حتما حسننیت دارند، خاطرنشان کرد: مساله من صرفا انتخاب دبیر نبود، بلکه از نظر من، نه خودم کارکردی داشتم، نه واقعا امکان نزدیک شدن جشنواره به خواستههای ایجابی بدنه موجود تئاتر وجود داشت و نه دموکراتیک بودن شورا دیگر موضوعیت داشت. در کنار اینها دو دوست دانشجو هم مایل به حضور نبودند پس جای تردیدی نبود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: اینجا لازم است دوباره ابراز امیدواری کنم که ایدههایی که از طراحان برنامههای مدیریت تئاتر آن زمان از جمله آقای اسدی نه در مورد جشنواره بلکه کلیت تئاتر شنیدم، امکان احیا داشته باشد. هرچند بعید به نظر میرسد، اما آنچه در ذهن داشتند، حتی اگر گامی فراتر برود، خواسته تمامی هنرمندان تئاتر است. از جمله رفع محدودیتهای بیمعنا و امنیت اقتصادی تئاترهای مستقل و غیر رسمی بدون دخالت.
او درباره ضرورت حضور قشر دانشگاهی در تصمیمگیریهای مربوط به جشنواره تئاتر فجر نیز عنوان کرد: واقعیت این حضور هم همان مساله نمایندگی تئاتر دانشگاهی بود. اصلا شاید انگیزه اصلی من از تصمیم [ناپخته] پذیرش حضور در این شورا، در کنار لطف دکتر سعید اسدی، همین حضور دو دانشجوی تئاتر بود.
آقاجمالی افزود: صادقانه اگر جواب دهم، چندان قائل به اعتباربخشی به تئاتر از طریق دانشگاه نیستم. چنین پیشفرضی غلط است. به خودی خود نه دانشگاه، اعتباری برای تئاتر دارد و نه برعکس. اعتبار، از کارهای انجام شده و ارزشهای مستتر در سنت پشتسر میآید. اما چرا این بار حضور دو دانشجو برایم مهم بود؟ چون فکر کردم شاید با انعکاس صدای نسل جدید تئاتری، تصمیمگیران، متوجه فاصله و گسست صدهزار فرسنگی رویدادی مثل فجر با واقعیت موجود بشوند.
او در ارزیابی خود از نبود بخش دانشگاهی در این دوره از جشنواره تئاتر فجر نیز توضیح داد: من البته اطلاعی از فراخوان و بخشهای جشنواره ندارم و ضمنا جواب دقیقتر را مسئولان جشنواره باید بدهند. اما ارزیابی بدبینانه من این است که احتمالا سری که درد نمیکند را نباید دستمال بست! احتمالا میخواهند جشنواره بیدردسرتری باشد. فراموش نکنیم که بخش عمدهای از تولیدات تئاتر دانشجویی بسیار مرزشکنتر از قواعد حاکم بر تئاتر رسمی به ویژه فجر است. دانشجویان آزادانه تئاتر میسازند و بعید است جشنواره فجر، ظرفیت پذیرش این آزادی را دارا باشد. نظر خوشبینانهام به عجله و بلاتکلیفی و شاید بیبرنامگی برگردد. البته باز هم تکرار کنم جواب منصفانه نزد برگزارکنندگان جشنواره است.
آقاجمالی در پاسخ به اینکه با توجه به تعطیلی جشنواره تئاتر دانشگاهی و اینکه عموما دانشجویان، مجال اندکی برای بروز فعالیتها و توانمندیهای خود دارند، تعریف بخش دانشگاهی را در جشنواره تئاتر فجر چقدر ضروری میدانید؟ تاکید کرد: طبعا خیلی ضروری. به شرطی که تزیینی و تشریفاتی نباشد. اما واقعیت این است که به هر دلیلی که به امروز و دیروز برنمیگردد، بخش عمده دانشجویان تئاتر، اصلا علاقه و تمایل و انگیزهای برای شرکت در جشنواره فجر ندارند. پس چنین ضرورتی را حس نمیکنند. همه میدانیم که آنها مکان اجراهایشان را یافتهاند و ترجیحشان فستیوال و رویدادهای آلترناتیو کوچک و جمعجور است. البته، این نکته به هیچ وجه به معنای نقد دانشجویانی که حضور در فجر را انتخاب کردهاند نیست و مبادا این مباحث فشاری بر آنها ایجاد کند.
این مدرس دانشگاه درباره اخرین وضعیت جشنواره تئاتر دانشگاهی که ظاهرا همچنان در تعطیلی به سرمیبرد، توضیح داد: اطلاعات من هم در حد شنیدههای رایج است. گاه اخباری به گوش میرسد. ولی در این مورد هم باید صریح بود. اگر وزارت علوم قصد برگزاری و احیای دوباره جشنواره را دارد، پس باید به سنت سی ساله جشنواره وفادار باشد و آن را معتبر بداند و این سنت همانا شکلگرفتن فرآیند جشنواره از پایین است، هم در بُعد ستادی هم در بُعد خلاق و خب، این مدیر و مسئولی شجاع را میطلبد. جشنواره تئاتر دانشگاهی، ماهیتا تشکلمحور بوده است. ضمنا دانشجویان مطالباتی دارند که منفک و منتزع از آن مطالبات، نباید برای جشنواره تصمیم گرفت. وگرنه نتیجهاش رویدادی گلخانهای خواهد بود. گسستی که فجر هم سالهاست به آن مبتلا شده است.
بهزاد آقاجمالی در پایان سخنانش تاکید کرد: من البته به کسانی که در شورای فعلی سیاستگذاری جشنواره تئاتر فجر حضور دارند یا هنرمندانی که به هر شکلی، ارتباطی با جشنواره دارند احترام میگذارم، منتها این احترام مشروط به این است که حضورشان در راستای آزادی، برابری و موضع زیباشناختی برآمده از قاطبه بدنه تئاتر باشد. که اگر جز این باشد - چه در جشنواره چه در خانهای متروک یا مکانی نامرسوم- واجد هیچ احترامی نیستیم.
انتهای پیام


نظرات