داريوش اكبرزاده: اساطير شاهنامه نشاني از دستوپا زدن ايرانيان براي پاسداري از مرزهاي ملي است شاهنامه فرهنگ نابي از لغتهاي فارسي است
يك پژوهشگر شاهنامه معتقد است: شاهنامه چون سند و هويت ملي ماست و روح ايراني ژرفاي فرهنگ و تاريخ افتخار ما بوده، خودبهخود بهعنوان يكي از مهمترين ابزارها در حفظ آثار فرهنگي محسوب ميشود.
داريوش اكبرزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: هر ابزار و پديده و موضوعي كه بتواند حس ملي را در جامعه تقويت و تشديد كند، بيگمان، آن ابزار در حفظ ميراث فرهنگي كارساز است؛ به شرطي كه بتوانيم جايگاه واقعي شاهنامه را در تاريخ ادبيات و زبان فارسي در دانشگاه به دانشجويان، گروههاي متخصص و مردم عامه بياموزيم.
وي افزود: اگر جايگاه واقعي شاهنامه و ارزش كار فردوسي براي اين دو گروه با دو زبان متفاوت، به درستي بيان شده و اگر همه جامعه همه شاهنامه را بخوانند، بعيد است كه خيلي كارساز باشد.
اكبرزاده با بيان اين مطلب كه شاهنامه در حفظ هويت ملي ما ايرانيان ميتواند تاثير داشته باشد، ادامه داد: شاهنامه درحقيت واحدي است كه داستانهاي مختلف و اسطورههاي گوناگون با زباني واحد و در قهرماني به اسم رستم تدوين شده، رستم بهنوعي نماد ايران و پاسداري از خاك ايران است.
وي با اشاره به دوراني كه فردوسي در آن ميزيست، در ادامه عنوان كرد: فردوسي در روزگاري زندگي ميكند كه مساله هويت ملي كمرنگ است. هويت ملي ايراني بودن و ماندن از حمايت تشكيلاتي و دولتي چندانبهرهمند نيست و خلفاي نااسلامي و ناايراني با فرهنگ ايران بد برخورد ميكنند. بدون گمان فردوسي را بايد از بزرگترين پرچمداران حفظ ميراث فرهنگي ايران قلمداد كرد؛ زيرا مهمترين ميراث فرهنگي چه بسا زبان است و فردوسي زبان فارسي را با تمام شاخههاي گوناگون و ثمرههاي آن در حماسه تاريخي اسطوره متبلور كرده و به شعر كشيده است.
مسؤول گنجينه ملي موزه ملي ايران درباره اساطير شاهنامه و تاثير آنها در حفظ ميراث ملي خاطرنشان كرد: از لابهلاي اين اساطير است كه ميبينيم ايرانيان چگونه در راه پاسداري از مرزهاي ايرانزمين حاضرند تا نزديكترين عزيزان خود را به كشتن دهند. كشته شدن بسياري از نزديكان شاه گشتاسب در جنگ با شاه ارجاسب چيزي جز پاسداري از خاك ايران نيست.
وي با اشاره به بخش تاريخي شاهنامه گفت: در اين بخش نيز وضع به همين گونه است؛ تاملي عميق به گفتههاي رستم فرخزاد در بخش تاريخي و نامهي او كمترين گواه اين موضوع است. گفتههاي او كه در شرايط بسيار بد اجتماعي براي ايرانيان بيان شده است، نشاني از تلاش و دست و پازدن ايرانيان براي پاسداري از مرزهاي ملي است.
اكبرزاده اظهار داشت: براي حفظ ميراث فرهنگي از دو ديدگاه ميتوان به شاهنامه نگريست؛ ابتدا حفظ اسطورهها و داستانهايي كهن كه محصول سدههاي بسيار كهن است و سينه به سينه نقل شده و فردوسي آن را به زبان زيبا به شعر درآورده و جاويد كرده است. شيوه سخن او سبب ساختن كاخي شده است كه در برابر هيچ باد و باراني گزند نميبيند. بسياري از اساطير و باورهايي كه فردوسي نقل كرده است، در متون كهنتر مانند متون پهلوي هم ديده نميشود و بدون گمان و با توجه با شرايط وخيم در سدههاي نخستين اسلامي، اگر فردوسي اين قصهها و اساطير را به شعر نميكشيد، همگي از بين رفته و به دوران بعد نميرسيد.
وي ارزش ديگر شاهنامه را ارزش زباني آن دانست و يادآوري كرد: در شاهنامه بسياري از واژگان ناب زبان فارسي از حوزههاي مختلف اين زبان چون زبان سغدي ديده ميشود كه اين واژگان در زبان پهلوي با همان ساختار دستوري و معنايي در اين اثر ارزشمند آمده است. از اين رو شاهنامه را فرهنگ نابي از لغتهاي فارسي ميتوان متجسم كرد. اگر اين واژگان به اين زيبايي در داستانها و اساطير شاهنامه نميآمد، شايد امروز دايره اطلاعاتمان درباره آنها بسيار كمتر بود.
اكبرزاده در پايان ارزش ديگر شاهنامه را از ديدگاه حماسي و ادبي، بسيار قابل بررسي دانست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات