مدير پيشين طرح پرديسان گفت: بهنظر ميرسد، در برخي شاخههاي حوزهي ميراث فرهنگي، فعاليتهايي كه درحال اتفاق افتادن هستند، ادامهي كارها و سياستهاي گذشته نيستند و تغييرات نسبتا وسيعي كه در ميراث فرهنگي اتفاق افتادهاند، بهطور يقين به اين حوزه آسيب ميرسانند.
اكبر تقيزاده در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: متأسفانه اين تغيير سياستها و رفتارها هميشه و در همهي حوزههاي اجرايي به كشور آسيبهايي را وارد كردهاند كه گويا اين اتفاق، در حوزهي ميراث فرهنگي نيز درحال رخ دادن است.
وي بيان كرد: كسي كه در حوزهي ميراث فرهنگي كار ميكند، بهدليل نوع كاري كه دارد، بايد يك انسان ميانرشتهيي باشد تا كار خود را بهدرستي و جدي بتواند انجام دهد. يك معمار نيز وقتي در حوزهي ميراث فرهنگي قرار ميگيرد، زياد نميتواند مفيد باشد، مگر اينكه چند سالي كار كند و با زبانهاي باستانشناسي، مردمشناسي و ديگر زبانهاي تاريخي كشور بتواند آشنا شود تا اين حوزه را مديريت كند.
او تأكيد كرد: ما در اين دوره نهتنها كارشناساني را كه در دهههاي گذشته تربيت شدند، كنار گذاشتيم، بلكه كساني را آورديم كه با حوزههاي مديريت بيگانه هستند و حتا فرصت تمرين و كار كردن را در اين حوزه نداشتهاند.
مدير پيشين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجان شرقي اظهار داشت: به همين دليل، احساس ميكنم كه كيفيت كارهاي مرمتي پايينتر آمدهاند و در حوزهي هنرهاي سنتي نيز كاري كيفي و پژوهشي دولتي انجام نميشود و جاي آنرا صنايع دستي گرفته است، درحاليكه هريك جاي مخصوص خود را دارند.
تقيزاده توضيح داد: اگر جمعبندي مناسبي از اتفاقهايي كه درحال وقوعاند، داشته باشيم و ارزيابي دقيقي از عملكرد دورههاي مديريتي شهردار، فرماندار يا كارشناسي كه در اين حوزه كار نكرده و در اين سمت است، انجام شود، ميفهميم كه نبايد انتظار انجام يك كار جدي فرهنگي را در اين حوزه داشته باشيم. به همين دليل، در حوزهي ميراث فرهنگي درحال رنگ باختن هستيم.
وي در توضيح رابطهي مردم با مقولهي ميراث فرهنگي، بيان كرد: به نظر من، رابطهي مردم با ميراث فرهنگي كماكان خوب است و با توجه به كارهايي كه توسط رسانهها براي معرفي اين حوزه شدهاند، مردم اين مسأله را هنوز در حافظهي نزديك خود دارند و هنوز فراموش نكردهاند. اين قضيه را عكسالعمل مردم دربرابر تخريب موارد گوناگون آثار تاريخي مانند سد سيوند ميتوان مشاهده كرد.
او ادامه داد: هرچند وظيفه و كار خود را بهخوبي انجام ميدهند، ولي حتما بايد عكسالعمل مردم تغيير يابد. اين دوره بهترين زمان است كه مردم را از شيفتگي به ميراث فرهنگي يك پله بالاتر بكشانيم و با عقل و درايت به آنها بفهمانيم كه ميراث فرهنگي تا چه حدي مهم است.
اين كارشناس ارشد معماري گفت: حوزهي ميراث فرهنگي جاي بسيار مطمئني براي تكيه دادن، جلو رفتن و رسيدن به توسعهي پايدار و رفاه اجتماعي در ايران است. به همين دليل، حوزهي ميراث فرهنگي به وحدت ملي نيز ميتواند كمك كند و اگر كساني كه در اين حوزه فعاليت ميكنند، اين وجه از ميراث فرهنگي را نيز به گوش مردم بتوانند برسانند، طبيعتا آگاهي مردم عميقتر و مطالباتشان جديتر ميشود.
تقيزاده افزود: هرچند بعد از انقلاب اسلامي و در دهههاي اخير، مطالبات مردم از حوزهي ميراث فرهنگي بسيار جديتر شده است، ولي اصلا كافي نيست. گاهي حس ميشود كه مطالبات مردم بايد عميقتر و زيادتر از وضعيت كنوني باشد. عمق دادن به اين مسأله برعهدهي خانواده، مدارس، نظام آموزشي، رسانه و دولت است. اين حوزه بهجز ما به كسي ديگر مربوط نيست و كسي ديگر به ما از بيرون نميتواند كمك كند.
او در ادامه بيان كرد: تنها عنصري كه هرگز در عالم، امكان بازتوليد ندارد، تاريخ است. به همين دليل، اگر چنين چيز با اهميتي را از دست بدهيم، آنرا نميتوانيم بازتوليد كنيم. پس حفاظت از اين عنصر وظيفهي همه و حاكميت است و كسي نميتواند بگويد كه من وظيفهي حفاظت از آنرا ندارم.
رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان شرقي اظهار داشت: از زماني كه ميراث فرهنگي و وظيفهي حفاظت از آن از قبل از دورهي انقلاب اسلامي برعهدهي دولت افتاده، اين ميراث صدمه ديده است. بعد از انقلاب نيز اين وضعيت همچنان ادامه يافت، بهگونهاي كه مردم فكر ميكنند، مرمت آثار تاريخي، چون در فهرست آثار ملي به ثبت رسيدهاند، برعهدهي دولت است؛ در صورتي كه اين افتخاري است كه مردم بايد براي انجامش به آن افتخار كنند.
تقيزاده ادامه داد: در دورهاي براي اينكه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مردم را متوجه خير اقتصادي ميراث فرهنگي و بناهاي تاريخي كند، پروژهاي را تعريف كرد كه اگر بناهاي تاريخي مرمت و احيا شوند، كارهاي متفاوت و مختلفي را در آنها ميتوان انجام داد؛ ولي متأسفانه مردم اين قضيه را در دورههاي گذشته بهدليل اعتقاد به نبود اين تخصصها در جامعه، نبود ظرفيت تغيير كاربري بناهاي تاريخي، گراني اين پديده و اينكه انجام اين كار، كار آنها نيست، زياد جدي نگرفتند.
وي بيان كرد: مردم اعتقاد داشتند، براي هر بنا فقط يك كاربري ميتوان درنظر گرفت، ولي همانگونه كه در طرح پرديسان گفته شده است، بايد بهدنبال كاربري مناسب براي فضاها در طراحي فضاهاي درماني و فضاهاي هتلي و اقامتي بود و زماني كه يك مجموعهي تاريخي ظرفيت امكان تغيير كاربري را از كاروانسرا به مسكوني و مجموعههاي اقامتي دارد، اين كار را ميتوان انجام داد.
به گفتهي او، با روشن شدن اين چراغ، مردم جلو افتادند و اكنون درحال انجام كار هستند و تعداد زيادي از خانههاي تاريخي كه در اختيار مردم بودند، در شهرهايي مانند كاشان، يزد و اصفهان به مجموعههاي اقامتي تبديل شدند. اكنون پس از اجراي اين پروژهها بايد پروژههاي ديگر طراحي شوند و مردم را با اين پديده بيشتر آشنا كرد.
تقيزاده با بيان اينكه شناخت اين پديده بين مردم، سبب ايجاد شغلهاي بيشتر نيز ميشود، اظهار كرد: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد به سمتي برود تا مردم را به اين حوزه بكشاند. اكنون زماني شده است كه مردم را به صحنه ميتوان وارد كرد، زيرا اين كار، يك اقتصاد بسيار جدي را در كشور ميتواند فراهم كند تا پس از چند سال، ديگر كسي غم تخريب بناي تاريخي را نداشته باشد.
وي گفت: در كشورهاي اروپايي مانند اسپانيا، مردم و مسؤولان غم تخريب بناهاي تاريخي را ندارند، بلكه دغدغهي آنها بهرهبرداري كيفي از بناهاي تاريخي است؛ ولي متأسفانه امروز، غم ما اين است كه امشب ميخوابيم و فردا ميبينيم كه شهرداري يك بنا را تخريب كرده است.
او ادامه داد: اكنون زمان مناسبي براي اين كار است، درحاليكه من هيچ حركت جدي را در اين زمينه در سازمان نميبينم. در اين دوره ميشود، بعد از آشنايي نسبي مردم با اين پديده به آموزش بيشتر دربارهي اين پديده پرداخت و با اجراي نمونههايي در كشور، مردم را به عرصهي جديتر مرمت و احيا وارد كرد.
وي با اينكه حضور مردم در اينگونه صحنهها نگرانكننده نيست، افزود: در طول تاريخ اين كشور، مردم در اين جريان حضور داشتند و از هزارههاي بسيار دور، مرمت را انجام ميدادند.
تقيزاده در ادامهي سخنان خود گفت: پس از اينكه سازمان صنايع دستي به مجموعهي سازمان اضافه شد، بهنظر ميآيد كه هنرهاي سنتي بهطور كامل خورده شد و اكنون در استانها، مسؤولان اين حوزه ديگر بهدنبال وظيفهي ذاتي، قانوني و حاكميتي خود نميروند. به همين دليل، ديگر پديدهاي اتفاق نميافتد و اگر به اين ترتيب پيش رود، بسياري از هنرهايي كه اكنون كمجان و كمرنگ هستند، مانند مينياتور بعد از چند سال نام و نشاني از آنها باقي نميماند.
اين كارشناس ارشد معماري تأكيد كرد: هرچند سازمان صنايع دستي متولي انجام اين كار است، ولي بسيار كمرنگ به وظيفهي خود عمل ميكند. من نميدانم اساسا آيا در تشكيلات سازمان ميراث فرهنگي، اين بحث بهصورت جدي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است و آيا تفاوت اين دو سازمان با هم ديده شده است يا نه؟ بهنظر من، اين كار انجام نشده است كه اگر انجام شده بود، اكنون جاي اين قضيه خالي نبود.
وي اضافه كرد: سياستي كه در اينباره در گذشته بود، ميخواست كه هنرهاي ازبينرفته و درحال نابودي كنوني را بشناسيم و دربارهي آنها پژوهش كنيم و روشهايي را ايجاد كنيم، تا اين هنرها دوباره به حيات خود ادامه دهند.
انتهاي پيام
نظرات