عليرضا رييسيان در مجمع عمومي كانون كارگردانان كه تا دقايق ديگر در خانه سينما برگزار ميشود، متني را قرائت خواهد كرد.
رييسيان در اين متن كه در اختيار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)گذاشته آورده است:
« حكم مستوري و مستي همه برخاتمت است /// كس ندانست كه آخر به چه حالت برود
كارواني كه بود بدرقهاش حفظ خدا //// به تجمل بنشيند به جلالت برود»
من _ عليرضا رييسيان. بنده كمترين پروردگار و رياست كانون كارگردانان سينماي ايران اتمام ماموريت سنگين خويش را به اطلاع مجمع عمومي و اعضا محترم ميرسانم.
در طول هشت سال رياست كانون توسط بنده مهترين مراكز مديريتي خانه سينما به دست كارگردانان اداره شد.
رياست هيات مديره، رياست شوراي صنفي نمايش، رياست شوراي عالي داوري و اينها همه سهمي بود از لياقت و شان كارگرداني اما چنين جايگاهي تنها با اقتدار و استقلال حاضر شد كه شما از ما خواسته بوديد كه مستقل باشيم و هزينهي آن را هم داديم و اين اقتدار تنگنظران را خوش نيامد.
همكاران گرامي، شما عزيزان بهخوبي ميدانيد كه بنده مرد روزهاي سخت و شرايط دشوار بوده و هستم. ليكن در زمانه دسيسه و نيرنگ كه همه جاي خانه را فرا گرفته است، بنده ديگر كارايي نخواهم داشت. چهار دوره مديريتي كه با راي بالاي شما و به اتفاق آرا شوراي مركزي افتخار مديريت كانون را داشتم هرگز نگذاشتم كه ارادهاي خارج از كانون براي آن تصميم بگيرد و جناحهاي بيروني آن را هدايت كنند و اينك آيا پاداش آن همه خدمت خيانت بود؟
بيمزد بود و منت هر خدمتي كه كردم /// يارب مباد كس را مخدوم بيعنايت
در اين هشت ساله و به شهادت اعضا شورا هيچ تصميمي خارج از جلسات كانون گرفته نميشد و بنده نه ميخواستم و نه قانون اجازه ميداد كه تصميمات را در دفاتر شخصي گرفته و در شورا پياده كنيم آن چنان كه اخيرا كردند و درغياب بنده و جلسهاي غيرقانوني و تنها يك هفته مانده به اتمام دوره كلاهي را كه بنده با اشتياق از سر بر ميدارم عدهاي در صف ايستاده بودند كه بر سر بگذارد.
آن همكاري كه بارها گفت رياست را از رييسيان گرفتيم تا قدرتمان را نشان دهيم و آن ديگري كه قبلا در شوراي عالي فرياد زد اگرآنچه را كه ميخواهيم نشود، كانون كارگردانان و خانه سينما را به آتش ميكشيم، در يك نقطه تاريخي به يكديگر رسيدند و خواستشان را عملي كردند. بنده كه براي كانون و خانه خود خون دلها خورده و از زندگي حرفهاي و شخصيام هزينهها كرده بودم نميخواهم خانهام را در آتش ببينم و يا با توطئهگران زورآزمايي كنم و اين را نشانه ضعف نميدام، چرا كه انسان ضعيف پيش از اينها و به خواست آن جماعت استعفا ميكرد و خود را سپر شرافت كارگرداني نميساخت.
وجدانهاي آگاه حقايق را ميدانند و به نقش تاريخي اشخاص آگاه هستند و بنده نيز در شرايطي ديگر آنچه را كه اهل نظر ميدانند علني و آشكار خواهم كرد و داوري را به پيش داور خواهم برد، چرا كه فرمودهاند بترسيد از ظلمكردن بر كسي كه جز خدا پناهي ندارد.............
اينك و در اين زمان كه نيتها آشكار شده است و همه ميدانند كه چگونه در مدت سهسال اخير دو صنف بزرگ تهيهكننده و كارگردان توسط چه كساني و چگونه دچار آسيب جدي شدند و آنچه را قدرتها ميخواستند و نميتوانستند انجام دهند بهدست اين به ظاهر همكاران صورت گرفت و خانه را از پاي بست ويران نمود!
بنده با قامتي برافراشته و وجداني آسوده از خانه خود و براي حفظ آن خداحافظي ميكنم و ميپرسم آيا جزاي نيكي به جز نيكي است؟ و آيا هر شورايي ميتواند تنها بهدليل اكثريت داشتن كاري خلاف قانون انجام داده و آن را علني نموده و هتك حيثيت از ديگري نمايد؟! نامه تكاندهندهي بازرس محترم كانون نشان داد حق با اكثريت بود يا نه؟!
راهحل اما عمل به قانون و عرف بود كه عمل شما در تاريخ خانه سينما بيسابقه است و اگر الگوي ديگران كه منتظر فرصت هستند شود سنگ روي سنگ بند نخواهد شد و آيا اگر هر اكثريتي در هر صنفي چنين كنند ديگر شما مدير كدام صنف و خانه هستيد؟!
همكاران شوراي مركزي، بنده به ميل خود ميروم تا روزگار دستبهدست بگردد. آيا شما كه اكثريت شورا بوديد نيز گردش مديريت و ايام را باور داريد؟!
كانون قدرتمند خواهد ماند، چرا كه نيروي خود را از جايگاه كارگرداني بهدست ميآورد و مجمع عمومي امروز بار ديگر استقلال و توان خود را با انتخاب شوراي جديد نشان خواهد داد و بنده نيز عضو كوچك اين صنف بزرگ خواهم ماند.
ياحق. خدانگهدار. عليرضا رييسيان»
به گزارش ايسنا، هفتهي گذشته در يك جلسه شوراي مركزي كانون كارگردانان يك هفته قبل از مجمع عمومي ريسيان را از رياست كانون كارگردانان بركنار كردند.
انتهاي پيام
نظرات