محمد حسين فرحبخش تهيهكننده سينما پيرو مسائل اخير تهيهكنندگان و تشكل واحد تهيهكنندگان متني را با عنوان «نامهاي براي ثبت در تاريخ سينماي ايران» منتشر كرد.
فرحبخش در بخشهايي از اين متن كه نسخهاي از آن را در اختيار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،گذاشته آورده است: «روزي كه اينجانب (محمدحسين فرحبخش) سال 1367 باني و پيگير تاسيس يك تشكل صنفي واحد و فراگير براي حفظ و صيانت از حقوق تهيهكنندگان سينماي ايران شدم، به خواب هم نميديدم منفعتطلبي، خودخواهي و سياست بازيهاي گروه قليلي كه كوچكترين دغدغهي صنفي ندارند كار را به جايي برساند كه نه فقط منافع صنف تهيه كننده، بلكه كليت سينماي ايران در معرض خطر و اضمحلال قرار گيرد.
حركت اخير چند تن از ظاهرا تهيهكنندگان كه در برابر ايده اتحاديه تهيهكنندگان مقاومت و جوسازي ميكنند، حكايت همان مثال معروف شترمرغي است كه نه به عنوان شتر بار ميبرد و نه به عنوان مرغ تخم ميگذارد و مدام جبهه و جايگاه عوض ميكند، توجه اين آقايان را به ماجراهاي سال 1374 جلب ميكنم كه عدهاي از همين حضرات شرايط ورود به مجمع توليد و توزيعكنندگان فيلم ايران را نداشتند، پس با توسل و فشار آوردن به معاونت سينمايي وقت آقاي فريدزاده كاري كردند كه مجمع به حال تعليق درآمد و بعد كه در سال 1376 اداره كل نظارت را در دست خود گرفتند همه را با زور و اجبار دولتي وادار كردند زير چتر يك صنف جديد كه همين اتحاديه امروز است بروند. چطور حالا كه دولت فقط قرار است نقش ميانجي ميان سلايق مختلف را ايفا كند. فرياد سر دادهاند كه دولت دارد صنفسازي ميكند و دولت حق دخالت در امور صنفي را ندارد؟ مگر همين حضرات سال 76 با قدرت دولت مجمع را منحل نكردند تا تبديل به اتحاديه فعلي شود. مگر همين آقايان سال 1386 كه منافع اقتصاديشان را در خطر ديدند دست به دامن آقاي جعفري جلوه معاونت سينمايي وقت و آقاي اربابي نشدند كه شوراي عالي تاسيس كنند. آن زمان چه كسي جز دولت اتحاديه را مجبور كرد كنار دو تشكل شبه صنفي قرار گيرد تا شوراي عالي تشكيل و خواسته آقايان برآورده شود.»
وي در ادامه آورده است:«چطور هر وقت منافع آقايان ايجاب كند دخالت دولت در امور صنفي نه تنها روا كه واجب است و در غير آن حضرات ژست اپوزيسيون ميگيرند و حرفهاي دهن پر كن ميزنند، هيچ كس فراموش نكرده كه ماموريت شوراي عالي براي مدت محدود يك سال طراحي شده بود و قرار بود اگر در اين مدت اين شورا به اهدافش نرسيد خود به خود منحل شود. اما وقتي با پايان اين مدت دوستان ديدند منافعشان در ادامه فعاليت اين شوراي كذايي است برخي اعضاي دون پايه اتحاديه را تطميع كردند به برخي بيهويت، هويت كاذب دادند و به برخي جاهطلب عنوان و سمت سوري و ظاهري تا نفاق ايجاد شود و به اتحاديه صدمه بزنند شوراي عالي را اسما زنده نگه دارند، در حالي كه اين شورا همان آبان 1387 توسط معاونت سينمايي منحل اعلام شده بود و امروز ديگر وجود خارجي ندارد.
افرادي كه به عنوان تهيهكننده و ابستگي تام و تمام به دولت و بودجهها و رانتهاي دولتي دارند حال كه دولت در نقش ميانجي قصد ايجاد وحدت ميان سلايق مختلف دارد و صراحتا اعلام كرده چند تشكل تهيهكنندگي را منحل و مانع پيشرفت سينماي ايران ميداند و خواستار اتحاد و يكپارچه شدن تهيهكنندگان زير يك سقف واحد شده ساز مخالف كوك كردهاند چون تفرقه و اختلاف منافعشان را تضمين ميكند اين دوستان چرا نميخواهند باور كنند زمان رانتخواري و دستدرازي به سرمايه و بودجههاي گزاف دولتي تمام شده، مسوولان جديد امور سينمايي در پي عدالت و ايجاد اتحاد ميان تهيهكنندگان هستند. جالب اين كه تا پيش از اين هميشه در هر انشعابي ميان تهيهكنندگان به وجود ميآمد، ميشد رد پاي دخالت مسوولان دولتي را پيدا كرد و براي اولين بار مسوولين دولتي به درستي متوجه شدهاند چند دستگي ميان تهيهكنندگان به ضرر سينماي ايران و حتي سياست هاي خودشان است. بنابراين از وحدت حمايت ميكنند انشعاب در اين صنف هيچ گاه نتيجه نداشته امروز متاسفانه عدهاي معتقدند وحدت ميان ديدگاههاي مختلف غير ممكن است اما خبر ندارند يا خود را به بيخبري زدهاند كه همان كساني كه در اواخر دههي 60 در پي انشعاب در صنف بودند، امروز از ايده وحدت و يكپارچگي استقبال كرده و فهميدهاند تفرقه و انشعاب هيچ نتيجهاي جز آسيب و خسارت در پي ندارد امروز كساني كه به دنبال تفرقه هستند كه هيچ منافعي در سينما ندارند و فقط به دليل كينه شخصي از افرادي خاص، مسائل صنفي را بهانه انتقامگيري كرده و در واقع كمر به نابودي صنف بستهاند.»
فرحبخش در ادامه نقطهنظراتش را اينگونه آورده است: «در اين ميان افرادي هستند كه يا منافع مالي خود را دنبال ميكنند يا به دنبال جاه و مقام افتادهاند و يا به دليل بيلياقتي از طريق آويزان شدن به عدهاي باجخواهي ميكنند كساني كه با پرداخت دستمزدهاي آنچناني و خارج از عرف صنف تهيهكننده و سينماي ايران را به قهقرا بردهاند و بدنام شدهاند، حالا به دنبال هويت ميگردند. جالب اين كه همين حضرات كه مدعي اكثريت بودن هستند و اتحاديه را بر انحصار طلبي متهم ميكنند حاضر نيستند در يك انتخابات آزاد شركت كنند چون ميدانند در يك انتخابات فراگير هرگز راي نخواهند آورد. بايد از اين آقايان كه به جاي انتخابات ساز مديريت فراكسيوني را سر دادهاند پرسيد چگونه ميتوان قبل از انتخابات فراكسيون تشكيل داد. قاعده هر كار صنفي گروهي و حتي سياسي ابتدا انتخابات آزاد است و تازه پس از آن گروههاي برنده انتخابات فراكسيون تشكيل ميدهند همين از زير بار انتخابات فرار كردن نشان ميدهد ميدانند همان عدهاي هم كه ظاهرا دور خود جمع كردهاند بهشان راي نميدهند چون ميدانند و شناخت دارند كه شما براي همكاران خود كاري نميكنيد و دنبال منافع شخصي هستيد بايد از اين حضرات پرسيد چه منافعي در چند دستگي و عدم اتحاد داريد كه به تكاپو افتاده راه تفرقه در پيش گرفتهايد؟ ابراز نظر و بهانه اين آقايان براي جلوگيري از اتحاد، متعدد و البته متناقض است. گاه پاي دولت را وسط ميكشند و گاه از سينمادار، تهيه كننده گلايه ميكنند.»
اين تهيهكننده در بخش ديگري از اين نامه آورده است:«اول بايد پرسيد كه اصلا مگر سينماي ايران چند سينمادار، تهيهكننده دارد كه تا اين حد باعث نگراني حضراتي شده كه تازه مدعي اكثريت بودند در صنف هم هستند، چطور دوستاني كه مدعي اكثريت داشتن هستند، ميترسند در انتخابات حريف انگشت شمار سينمادار، تهيهكننده نشوند، دوستاني كه عنوان تهيهكننده، كارگردان را يدك ميكشند و خود را تافته جدا بافته ميدانند در اين مدت جايي و به اصطلاح انشعاب چه منافعي پيدا كردهاند كه در اتحاديه نداشتهاند. اين عزيزان كه مدعي هستند در ابتداي تاسيس اين صنف بيشتر تهيهكننده، كارگردان نقش داشتهاند فراموش نكنند آن زمان سياستهاي معاونت امور سينمايي اجازه فعاليت به تهيهكننده را نميداد اين سياست مانع از سرمايهگذاري بخش خصوصي ميشد بنابراين دولت با پرداخت مستقيم پول نقد كارگردانها را به تهيه كننده تبديل ميكرد حالا همين افراد از اين كه صنف با شمشير معاونت امور سينمايي قرار است يكدست شود گلايه ميكنند و نميخواهند بفهمند و ببينند اتفاقا اين بار از شمشير دولت خبري نيست و واقعا صنف و اكثريت اعضاي آن به اين رشد بالندگي رسيدهاند كه با تفاهم و همدلي بايد اختلافات را كنار گذاشت و به وحدت رسيد و از صنف حكيم فرموده خبري نيست.
بايد از اين دوستان پرسيد: آيا صدماتي كه از طريق عملكرد شما به صنف تهيهكننده و سينماي ايران خورده برايتان كافي نيست؟ آيا اين كه هر فرد غير كارشناس و كار نابلدي از همين تفرقهاي كه شما باعث شدهايد سوء استفاده كرده و خود را وارد اين صنف ميكند را نميبينيد؟ يا اين كه آگاهانه امروز هم داريد خيانت سال 1376 خود را تكرار ميكنيد؟»
فرحبخش سپس خطابش را هيات مديره خانه سينما قرار داده و نوشته است:«در اين ميان سخني هم با هياتمديره خانه سينما دارم كه دانسته يا ناخواسته آتش بيار معركه شده و برخلاف نص صريح اساسنامه خانه سينما كه ميگويد از هر حرفه فقط يك صنف ميتواند عضو خانه سينما شود، شوراي عالي را كه حكيم فرموده درست شده و نه رسميت دارد و نه اساسنامه،به عنوان صنف در انتخابات دعوت ميكنيد اما اتحاديه كه تا كنون هيچ درخواستي براي خروج از خانه سينما يا مجمع عمومي نداشته را ناديده ميگيريد. البته همگان ميدانند كه تخم اين نفاق كه امروز ريشه دوانده وميوه داد در مديريت قبلي خانه سينما كاشته كه در جمع شوراي مركزي اتحاديه گفت ميتوان بيش از يك صنف از هر حرفه را عضو خانه سينما كرد كه غير قانوني بودن اين گفته همان وقت به ايشان تذكر داده شد.»
اين تهيهكننده در پايان يادآور شده است: «سال 1367 كه بنده به اتفاق تني چند از دوستان به دنبال تشكيل يك نهاد صنفي براي تهيهكنندگان بوديم اولين هدفمان مبارزه با سياستهاي معاونت وقت امور سينمايي بود. اين صنف را بنده با همكاري چند تن از دوستان همدل آن زمان به راه انداختيم و حركتي شد كه مسير آن به اتحاديه امروز رسيد. حالا نه از تلاش و زحماتي كه در اين راه صرف كردهام پشيمان باشم اما غمگين و متاثر هستم كه نهالي را كه با خون دل آبياري كرديم دستاويز بازيهاي كودكانه گروهي منفعت طلب شده به اين ظاهرا دوستان فقط ميتوانم توصيه و سفارش كنم اگر واقعا دلسوز فرهنگ و صنعت سينماي جمهوري اسلامي ايران هستند دست از لجاجت، خودمحوري و منفعت طلبي برداشته اجازه دهند با جمع شدن سلايق مختلف زير يك سقف نه فقط حرفه تهيهكنندگي بلكه سينماي ايران از خسارت ديدن و در نهايت نابودي كامل نجات پيدا كند. ميگويند در اين سه سال فعاليت به اصطلاح شوراي عالي فضا بدون تشنج و آرام بود. سوال بنده از اين دوستان اين است. در اين سه سال چه كاري انجام داديد جز اينكه ميوه و شيريني ميل كرديد؟ انسان زماني كه خنثي است و فعال نيست، تشنج و نا راحتي هم ندارد. »
فرحبخش در پايان اين نوشتار آورده است:«به معاونت امور سينمايي هم توصيه ميكنم از سرنوشت معاونتهاي قبلي عبرت بگيرد و از هر نوع دخالتي كه منجر به تفرقه در صنف شود فاصله بگيرد.»
انتهاي پيام
نظرات