• یکشنبه / ۳۱ فروردین ۱۳۹۳ / ۰۱:۵۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93013112776
  • خبرنگار : 71413

ماجرای مُشتی که مارکز از یوسا خورد!

ماجرای مُشتی که مارکز از یوسا خورد!

دوستی دو غول ادبی «گابریل گارسیا مارکز» و «ماریو بارگاس یوسا» در سال 1976 با مُشتی که خالق «سور بُز» حواله‌ی چشم «گابو» کرد،‌ به پایان رسید.

دوستی دو غول ادبی «گابریل گارسیا مارکز» و «ماریو بارگاس یوسا» در سال 1976 با مُشتی که خالق «سور بُز» حواله‌ی چشم «گابو» کرد،‌ به پایان رسید.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اگر بخواهیم سه نویسنده‌ی بزرگ معاصر را نام ببریم، مسلما دو تن از آن‌ها مارکز و یوسا هستند که هر دو از اسطوره‌های آمریکای جنوبی به حساب می‌آیند. سرنوشت این دو مهره‌ی ارزشمند عرصه‌ی فرهنگی که هر دو افتخار کسب نوبل ادبیات را هم در کارنامه‌ی حرفه‌ای‌شان دارند،‌ با دوستی نزدیک و هم‌اتاقی شدن شروع شد، اما در نیمه‌های راه به نزاعی جنجالی در رسانه‌ها رسید.

حال که چند روز از درگذشت گابوی 87 ساله می‌گذرد‌، پرونده‌ی این دعوا که مارکز در آن به «خیانت» متهم شد را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

سال 1976 بود که این دو برنده‌ی نوبل ادبیات در مراسمی که برای نمایش مستندی درباره‌ نجات‌یافتگان سانحه‌ی هوایی کوه‌های آند در مکزیکوسیتی برپا شده بود، یکدیگر را ملاقات کردند.

گفته می‌شود «پاتریشیا» همسر دوم و دخترخاله‌ی یوسا بین این دو دوست نشسته بود که ناگهان نویسنده‌ی پرویی رو به مارکز گفت: «خائن!» و مشتی را با دست راست، پای چشم چپ او خواباند.

در آن زمان، مارکز 48 ساله و صاحب مدال نوبل ادبیات بود و یوسا که 9 سال از او کوچکتر بود، 28 سال بعد موفق به دریافت این جایزه مهم بین‌المللی شد.

مارکز و یوسا

برخی معتقدند این دشمنی ریشه در سیاست دارد و یوسا در آن روزها به تدریج از حزب چپ‌گرا به سمت کاپیتالیست‌ها تمایل پیدا کرده بود.

گارسیا مارکز که همیشه به ثبت لحظات مهم زندگی علاقه نشان می‌داد‌، پس از مشت خوردن از یوسا، از دوستی کلمبیایی خواست تا از چشم کبودش عکس بگیرد‌، تصویری که روی جلد مجله «لاجورنادا»ی مکزیک نقش بست.

عکاس این صحنه بعدها در سال 2013 در مصاحبه‌ای با روزنامه «ال تیمپو» گفت: خیلی تلاش کردم برای گرفتن عکس مارکز با چشم کبودشده‌اش از او لبخندی بگیرم. لبخندی آنی روی صورت از شکل‌درآمده‌ی گارسیا مارکز بود که بیشتر ناراحت و افسرده به نظر می‌آمد.

نویسنده‌ی ‌«گفت‌وگو در کاتدرال» در ژوئن 2007 به اکوادور سفر کرده بود که در جمع خبرنگاران گفت: من و گارسیا مارکز به یک توافق تاکتیکی رسیده‌ایم و درباره‌ی خودمان حرف نمی‌زنیم تا زندگینامه‌نویسان بیکار شوند.

وی سپس با حالتی طنزآمیز اضافه کرد: گذاشته‌ایم خودشان بفهمند‌، خودشان کشف کنند چه اتفاقی افتاده است.

در همین سفر بود که یوسا در جواب سوالی درباره تحسین برندگان جایزه نوبل ادبیات گفت: به نظر من جایزه نوبل آن‌جا که به نویسندگانی چون لوییس بورخس یا ولادمیر ناباکوف اعطا نشده‌، شکست خورده‌، اما نویسندگان دیگری را مورد تقدیر قرار داده که شایستگی‌اش را داشته‌اند. هیچ تردیدی وجود ندارد که نویسنده‌ا‌ی همچون (داریو فو لیاقتش را داشت و گارسیا مارکز شایسته‌ دریافت آن بود.

گابریل گارسیا مارکز

یوسا در ماه مارس همان سال طی مصاحبه‌ای تلویزیونی که در خانه‌ی خود در لیما انجام داد اذعان داشت، طی سال‌های متمادی بارها شاهکار گارسیا مارکز «صد سال تنهایی» را خوانده است.

اگرچه رابطه‌ این دو دوست قدیمی پس از آن دعوای جنجالی به سردی و سکوت رسید، یوسا در مقاله‌ مقدمه‌مانندی که به مناسبت چهلمین سالگرد انتشار «صد سال تنهایی» به چاپ رسید، نوشت: «صد سال تنهایی» یک رمان کامل و همگام با آثاری است که با جاه‌طلبی دیوانه‌وار خلق شده‌اند و واقعیت را شانه‌به‌شانه به رقابت می‌طلبند ... این کتاب یکی از نمونه‌های نادر اثری معاصر است که همه می‌توانند بفهمند و از آن لذت ببرند.

به گزارش هافینگتون پست‌، پنج‌شنبه گذشته آخرین روز زندگی گابریل گارسیا مارکز بود و خبر درگذشت او شوک عظیمی را به جامعه‌ی فرهنگی جهان وارد کرد. از سراسر جهان پیام‌های تسلیت بزرگان عرصه‌های فرهنگ و هنر و سیاست در رسانه‌ها منتشر می‌شد و در این میان دوست قدیمی و همتای پرویی گابو هم ابراز تاسف خود را با صدایی لرزان به گوش اهل کتاب رساند: نویسنده‌ای بزرگ درگذشته است. آثار او محبوبیت و اعتبار گسترده‌ای را برای ادبیات اسپانیولی‌زبان به ارمغان آورد. رمان‌های او ماندگار خواهند شد و به جذب خوانندگان سرتاسر جهان ادامه خواهند داد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۰۱-۳۱ ۰۹:۲۸

آه كابوي دوست داشتني... بدرود آئورلياي، بدرود مرسدس، بدرود....

avatar
۱۳۹۳-۰۱-۳۱ ۱۷:۰۰

خيلي جالبه. ايراني ها عاشق حاشيه ها هستند. حتي به قيمت دروغ پردازي درباره بزرگان ادبيات جهان.