به گزارش ایسنا، جریان اعطای نوبل ادبیات به «باب دیلن» خواننده و ترانهسرای آمریکایی، از همان روز اول با حواشی بسیاری همراه بود. داستان پاسخ ندادن «دیلن» به تماسهای مکرر آکادمی نوبل، جواب او پس از دو هفته و سپس حضور نداشتنش در این مراسم، برخی از این حواشی بودند. اما آخرین آنها به «پتی اسمیت» مربوط میشد که قرار بود یکی از ترانههای «دیلن» را در این مراسم بخواند اما در میان کار، با عذرخواهی از حاضران گفت که خیلی دستپاچه شده است.
«گاردین» نوشت: «پتی اسمیت» خواننده و ترانهسرای آمریکایی چند روز پس از این اتفاق در متنی که برای «نیویورکر» نوشته، علت این موضوع را توضیح داده و گفته که در واقع ترانه را فراموش نکرده بود.
مراسم اعطای جوایز نوبل ۱۰ دسامبر در استکهلم برگزار شد، «کارل هندریک هلدین» رئیس بنیاد نوبل سخنرانی کوتاهی برای برندگان و دیگر مهمانان ایراد کرد. پادشاه «کارل گوستاو شانزدهم» به همراه همسر و دخترش، پشت سر او با لباسهای فاخر و آراسته نشسته بودند و فضایی بسیار رسمی در سالن حکمفرما بود. تنها جای «باب دیلن»، برنده نوبل ادبیات در این مراسم خالی بود.
«اسمیت» خوانندهای بود که در این مراسم حضور پیدا کرد و «میخواهد باران شدیدی ببارد» را که از معروفترین کارهای «دیلن» است، اجرا کرد. به نظر میرسید او در میان اجرا، متن ترانه را فراموش کرده و پس از کمی مکث، عذرخواهی کرد و گفت که دستپاچه شده و از گروه نوازندگان خواست دوباره از اول بزنند.
اما «اسمیت» در متنی که به تازگی نوشته، گفته که این اتفاق نه به خاطر فراموش کردن این ترانه، بلکه به خاطر عظمت این تجربه، برایش رخ داده است. او در این مطلب نوشته که «میخواهد باران شدیدی ببارد» از ترانههای محبوب دوران نوجوانی او بوده و فراموش کردن آن برایش غیرممکن است.
«اسمیت» در مقاله «نیویورکر» خود نوشته است: من کلماتی را که بخشی از وجودم شدهاند، فراموش نکردم. فقط نمیتوانستم آنها را ادا کنم. صبح روز مراسم به مادرم فکر میکردم که وقتی ۱۶ ساله بودم، اولین آلبوم «باب دیلن» را برایم خرید. او آن را در سبد خرید ارزان دیده و با پول انعامش خریده بود. مادرم وقتی آلبوم را به من داد گفت: «قیافهاش شبیه آدمهایی بود که تو خوشت میآید.» فکر میکردم درست است که در زمان «آرتور رمبو» زندگی نکردم، اما در زمان «باب دیلن» هستم.
ماه سپتامبر بود که از «اسمیت» دعوت شد در مراسم اعطای جوایز نوبل به افتخار برنده بخش ادبیات، ترانهای را اجرا کند. او قرار بود یکی از کارهای خودش را بخواند اما زمانی که نام «باب دیلن» به عنوان برنده نوبل ادبیات اعلام شد، تصمیم گرفت ترانهای از «دیلن» را که خود و همسرش علاقه وافری به آن دارند اجرا کند، یعنی «میخواهد باران شدیدی ببارد».
«اسمیت» در ادامه مینویسد: همچنین به همسرم (فرد سونیک اسمیت) فکر میکردم و زمانی که با هم این ترانه را اجرا میکردیم. دستان او را وقتی آکوردها را مینواخت، به یاد میآوردم.
این خواننده جریان تپق زدنش در مراسم اعطای نوبل را اینگونه توضیح میدهد: آکورد ابتدایی ترانه اجرا شد و من صدای خودم را حین خواندن میشنیدم. اولین بیت را با کمی ضعف گذراندیم. ولی مطمئن بودم میتوانم انجامش دهم. اما در عوض، حجم عظیمی از احساسات مثل بهمن با چنان شدتی به من هجوم آورد که نمیتوانستم آنها را حل و فصل کنم. از گوشه چشمم میتوانستم پایه دوربین تلویزیون، تمام شخصیتهای مهم بالای سن و مردم پشت سرشان را ببینم. به این حالت عصبی مقاومتناپذیر عادت نداشتم و نتوانستم ادامه دهم.
در این موقع، «اسمیت» گفت: من عذرخواهی میکنم. متاسفم، خیلی دستپاچه شدم.
اما میهمانان درون سالن با او به گرمی برخورد کردند، برایش دست زدند و پس از مراسم به او گفتند: اجرای تو استعارهای از درگیریهای ما بود. این زن خواننده اذعان دارد که این تجربه باعث شده او با طبیعت حقیقی وظیفهاش کنار بیاید.
«پتی اسمیت» در پایان متنش نوشت: چرا ما به کارمان تعهد داریم؟ چرا اجرا میکنیم؟ همه به خاطر سرگرم کردن و تغییر حال مردم است. همهاش به خاطر آنهاست. ترانه طلبی ندارد. خالق ترانه درخواستی ندارد. پس چرا من باید چیزی بخواهم؟
انتهای پیام
نظرات