به گزارش ایسنا، بازگویی قیام حسین (ع) و واقعه عاشورا سالهاست با روشهای گوناگونی انجام میشوند، «تعزیه»، «شبیهخوانی»، «مقتلخوانی» و «نقالی» که هر کدام با ابزار خاص خود از گذشتههای دور تا امروز هنوز به رسومشان پایبندند، اما «تکیه» مهمترین مکان برای به جا آوردن هر کدام از این رسمهاست.
تکایایی که علاقهمندانشان حاضر شدند برای همیشه در تاریخ عزای حسینی ماندگارشان کنند، در برخی منابع ذکر کردهاند که استفاده از لفظ «تکیه» بیشتر از حدود ۴۰۰ سال قبل به عنوان محلی برای تجمع صوفیان باب شد، تا دوره صفویه که این نوع مکانها را با نام «تکایا» و محل عزاداری برای سیدالشهدا (ع) مینامند.
مرثیهسرا در حین خوانش مرثیههایش به عزاداران یادآوری میکند «اینجا باید سنتی عزاداری کنید». مداح میگوید اینجا تکیه «حسینیه سادات اخوی» در خیابان مصطفی خمینی کوچه افشار است، شاخصترین تکیه تهران با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال که بعد از ایجاد اولین تکیهی عزاداری برای مردان بازارچه تهران در «گذر رضا قلی خان»، با اعتراض بانوان برای نداشتن مکانی برای عزاداری، «سادات اخوی» خانه خود را وقف مجالس عزاداری بانوان میکند و از آن سال رسم میشود تاهر ساله و در دهه اول محرم بانوان از ساعتهای اولیه صبح در عزای حسین زیر خیمهی خانهی چهار ایوانی و چهار صفه «سادات اخوی» عزاداری کنند.
با رسمشدن عزاداری در این تکیه، آنقدر مردم به این خانه و صاحب عزایش اعتقاد پیدا میکنند که حتی ظرفهای پذیرایی عزاداران را به نیابت برای برآورده شدن حاجات خود میبرند و با برآورده شدن حاجات شان حتی چند دست بیشتر از آن ظرف را به تکیه هدیه میدهند.
این تکیه را از آخرین بازماندههای تاریخ میدانند که هنوز به شیوهی قاجاری بدون طبل و سنج به عزاداری مینشینند. سینیهای پر از استکانهای سنتی معروف به «کمر باریک» با همان سبک سنتی قدیمی که قبل از ورود، عزادار را میهمان چای یا قهوه میکنند.
حالا «سادات اخوی» را میتوان یکی از معروفترین تکیههای قدیم تا امروز دانست اما معروفیتاش نه به واسطهی مداح و جمعیت و علامتهای امروز عزاداری که این روزها تکیهها به آنها معروف شدهاند بلکه اصالت، رفتارها و روشِ عزاداری در این بنا که حسِ ۲۰۰ – ۳۰۰ سال پیش را به هر کدام از عزاداران امام حسین (ع) پیشکش میکند، مهمترین بخش عزاداری است.
ورودی زنانه و مردانه جداست. در کوچک چوبی اول کوچه برای مردان و در دوم انتهای عمارت برای ورود زنان است، ورود بانوان بدون چادر ممنوع است، اما خودشان فکر همه جا را کردهاند. حتی چادر هم به زنانی که از این موضوع اطلاعی نداشتند به امانت میدهند. حتی نوع چینش مهمانان و عزاداران هم در این تکیه متفاوت است، بر خلاف همه تکیههای عزاداری دیگر زنان در وسط و دور تا دور منبر و روضهخوان و مردها در اطراف وروی ایوانها مینشینند و عزاداری میکنند.
منبر قدیمی وسط حیاط و روضهخوانی که روی پله اول مینشیند، این منبر را همان منبر معروفی میدانند که از قدیم میگفتند با گذشتن از زیر آن، حاجتها مستجاب میشود و قنداقه چندین پادشاه ایران را نیز از زیر آن گذراندهاند.
نصرالله حدادی، تهرانپژوه اما این تکیه را آنقدر متفاوت از دیگر تکیههای امروزی تهران میداند، او میگوید: «در کنار تفاوتهای این تکیه با دیگر مکانهای عزاداری در این مکان، زمان برگزاری مراسمها نیز متفاوتاند.
در این تکیه از اول تا ۱۳ محرم هر روز صبح از ساعت هفت صبح تا اذان ظهر مراسم برگزار میشود. روضهخوانها و سخنرانها یک ساعت به یک ساعت میروند و نفر بعدی بر منبر مینشیند، تکیه مرتب پُر و خالی میشود. شبِ تاسوعا و عاشورا اما تعزیه هم به مراسمهای این تکیه اضافه میشود.»
پوشهای تکیه سادات اخوی که در فصلهای مختلف سال تغییر می کنند نیز از دیگر خصوصیات این تکیه تاریخی است. یکی از براداران سادات اخوی میگوید: «وقتی هفت ساله بودم خیام اصفهانی ۲۵ بانوی خیاط را از اصفهان به تهران میآورد تا پوش تابستانی که امسال روی سقف تکیه نصب شده را بدوزند.»
تکیه رضا قلیخان، در خیابان مصطفی خمینی محله «اودلاجان» و چند متری تکیه سادات اخوی را میتوان همسایه و برادر سادات اخوی نامید و حتی برخی منابع آن را قدیمیتر از سادات اخوی میدانند.
این تکیه را «رضاقلیخان هدایت» در کنار خانه خود ساخته و وقف میکند که در خیابانکشیهای پهلوی اول، بخش زیادی از آن از بین میرود اما آنچه امروز باقی مانده، بخش بسیار کوچکی از گذشته است. حالاکوچهای هم به همین نام وجود دارد، «کوچه تکیه رضاقلیخان» که با تابلو کوچکی از خیابان مصطفی خمینی جدا میشود و به سمت محله پامنار میرود. «سقاخانه رضاقلیخان» هم در این کوچه است. اما امروز از این سقاخانه به جز یک تابلو و یک در هیچ چیز دیگری باقی نمانده است.
انتهای پیام
نظرات