این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره رمانهای عامهپسند، اظهار کرد: ادبیات عامهپسند جایگاه خود را دارد و کسی هم با آن مخالفتی ندارد. نویسندگان این بخش هم ادعایی خارج از کار خود ندارند. اینگونه ادبیات مخاطب خود را دارد و در پی نسلها ادامه پیدا کرده است، این نوع ادبیات در همهجای جهان برد معینی دارد و کسی هم از آن توقعی که از ادبیات جدی دارد، ندارد.
او افزود: این کتابها شمار قابل ملاحظهای دارند و مهمترین بازدهی این رمانها سرگرمکننده بودنشان است و زمان را پر میکنند. در غرب به این نوع کتابها میگویند بلواری؛ در نیمکت یک بلوار بنشینی و بعد از خواندن، کتاب را رها کنی تا فرد دیگری بخواندش.
شیرزادی با بیان اینکه ادبیات حقیقی بر زمان غلبه میکند و ماندگار میشود، بیان کرد: هربار که این کتابها را بخوانید، نکته تازهای کشف میکنید. البته ادبیات عامه پسند مانند پل است و برخی از مخاطبان پیگیر دانایی را به مطالعه آثار جدی میرساند.
او درباره ویژگیهای رمانهای عامهپسند و پرفروش و اینکه آیا لزوما یکی هستند و یا گاهی با هم اشتباه گرفته میشوند، اظهار کرد: کتابهای پرفروش دو وجه شاخص دارند؛ نویسندگان این کتابها کار بسیار جدیدی میکنند، کارشان نو، فراگیر و جهانشمول است و در عین ارزشمند بودن دارای وجوه درماتیک، هنری و مفاهیم عمیق زندگی است. در واقع وجوه ادبیات جدی را دارند و در عین حال گیرایی هم دارند، اما این کارها استثنا هستند و نباید تیراژ این کتابها با ادبیات عامهپسند مقایسه شود. کتابفروشیهایی در آمریکا هستند که بعد از سالها هنوز نتوانستهاند نسخههایی را که از ویلیام فاکنر درآوردهاند، بفروشند.
این نویسنده در ادامه گفت: رمانهای عامهپسند را میتوان به چیپس و پفک تشبیه کرد؛ مورد توجه همه هستند اما ارزش غذایی ندارند. البته الان با ورود فضای مجازی مطالعه رمانهای عامهپسند هم کاهش پیدا کرده است.
او در پایان خاطرنشان کرد: شگفتا که امروز تیراژ رمان و داستان عامهپسند هم جالب نیست. حتی نویسنده عامهپسند هم نمیتواند از طریق نوشتن زندگی قابل قبولی برای خود بسازد. اساسا و به طور کلی رمانها و داستاهای عوامپسند را میتوان خالی از جنبههای روانشناختی، جامعهشناسی و معطوف به مناسبات پیچیده انسانی دانست. به تعبیر میلان کوندرا، اینگونه آثار بیرون از تاریخ باقی میمانند.
انتهای پیام
نظرات