مسعود امینی تیرانی با اشاره به اینکه با فیلم متفاوتی رو به رو هستیم به ایسنا گفت: «سه روز و سه قتل» با جریان معمول سینما و روایتهای کلاسیک ساخته نشده است. این فیلم بیشتر اثری تجربی است و روش اجرای آن برای نزدیک شدن به موضوع بسیار مهم است. همچنین این فیلم نگاه جدیدتری به موضوع قتل دارد که شاید متفاوتتر از فیلمهای دیگر است.
به اعتقاد وی، ویژگی منحصر به فرد این فیلم اجرای یک تجربه واقعی در محیط واقعی شبیه یک بازسازی جنایی است.
وی در ادامه درباره راه نیافتن این فیلم به بخش نهایی سودای سیمرغ سی و نهمین جشنواره ملی فیلم فجر عنوان کرد: هر فستیوال و یا جشنی قواعدی دارد و من هم میتوانم بپذیرم که داوران جشنواره بر اساس سلیقه شخصی و یا هر منطق و قاعده مشخص این تصمیم را گرفتهاند پس نگران و یا ناراحت نیستم که چرا فیلمم در این جشنواره پذیرفته نشد.
کارگردان «سه روز و سه قتل» ادامه داد: ولی نگرانی من بیشتر سیاستهای کلیتر و توجه نکردن به گوناگونی زبان سینما است. در حالی به این نوع از تجربههای خاص خردهگیری میکنند، که در سال نزدیک به 100 فیلم با الگوهای معمول سینمای قصهگو ساخته میشود و نزدیک به 90 درصد آنها ممکن است با شکست مواجه شوند، اما معمولا سیاستهای جشنواره بدین گونه است که در برابر مواردی که زبان خاصتری را تجربه میکنند، با شماتت برخورد و آنها را به این موضوع که بیننده نمیتواند شما را تحمل کند، محکوم میکند.
امینی تیرانی تاکید کرد: سوال اینجاست که چرا مسئولان مشکلات و شکستهای پی در پی و فراوان سینمای قصهگو را نادیده میگیرند اما در برابر توسعه یا حمایت از روشهای جدیدی که فیلمسازان سعی میکنند در زبان سینما ایجاد کنند، مقاومت و سختگیرانهتر به آن نگاه میکنند.
وی افزود: ما یک مرکزی با نام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی داریم که میشود این پرسش را کرد که در این سالها این مرکز از کدام پروژه به معنای واقعی تجربی حمایت کرده و ریسک تولید آن را پذیرفته است؟ همه پروژههایی که این مجموعه از آن حمایت کرده است شاید همه پروژههایی در همان سینمای قصهگو و معمول هستند. پس چرا باید این عنوان را یدک بکشد؟
به گفته امینی تیرانی، در وزارت ارشاد برای گرفتن مجوز فیلمی که ممکن است روش خاصتری را داشته باشد هیچ پیشبینی نشده است.
کارگردان «سه روز و سه قتل» با بیان اینکه مسئولان در برابر تنوع زبان سینما بسیار مقاومت میکنند، اظهار کرد: همانطور که اشاره کردم بخشی از قاعده هر فستیوالی احترام به نظر داوران آن فستیوال است هرچند من با نظر آنها موافق نباشم. موضوع بحث من توجه نکردن به تنوع زبان سینما در ساختار کلی مدیریتی است.
امینی تیرانی با اشاره به اینکه هنوز مشخص نیست جشنواره ملی فیلم فجر جشنواره است یا جشن، مطرح کرد: تصمیمی که امسال برای برگزاری جشنواره ملی فیلم فجر گرفته شد، به نظر میرسد با ایرادها و خطاهایی روبه رو است. در حال حاضر برای آن 16 فیلمی که انتخاب شدهاند، حداقل حدود 50 اکران در سینماهای مردمی در نظر گرفته شده است.
وی ادامه داد: دوستان امسال اعلام کردند جشنواره هیات انتخاب ندارد و در یک مرحله 62 فیلم از بین 110 فیلم انتخاب و اعلام شد فیلمها واجد شرایط حضور در جشنواره فجر 39 هستند و سپس 16 فیلم را اعلام کردند. من میگویم امسال میشد به جای 50 اکران مردمی برای 16 فیلم، 62 فیلم را در 10 نوبت اکران کرد؛ اینگونه هم اکران متنوعتر بود و همه فیلمسازان ناراحت نبودند.
کارگردان «سه روز و سه قتل» تاکید کرد: سوالی که به وجود میآید این است که در حال حاضر چرا باید از 110 فیلم به 62 فیلم و پس از آن به 16 فیلم برسیم و بعد دوباره فیلمها داوری شوند تا به نامزدها برسیم. شعار امسال جشنواره این بود که هیات انتخاب حذف شده است اما عملا هیات انتخاب در 2 مرحله فیلمها را داوری کرده است. این موضوع با آنچه که گفتهاند، تناقض آشکار دارد.
امینی تیرانی در ادامه صحبتهای خود درباره نادیده گرفته شدن فیلمسازان هنری و تجربی مطرح کرد: تجربه من در سینما ثابت کرده است که فیلمسازان تجربی شاید خیلی هم از این موضوع ناراحت نباشند. فیلمسازان این حوزه میدانند اگرچه ممکن است ارجاعات بیشتری در طول تاریخ به فیلمهای آنها داده شود اما هیچ وقت مورد اقبال عموم مردم قرار نگرفتهاند.
کارگردان «سه روز و سه قتل» با اشاره به اینکه فیلمسازان این حوزه باید بپذیرند جریان سینمای هنری و تجربی متفاوت است و سختیهای خودش را دارد، اظهار کرد: مساله اصلی این است که ما مراکزی برای حمایت از این نوع سینما در داخل کشور داریم اما آن مراکز هیچ حمایتی از این سینما نمیکنند و باز هم از جریان اصلی سینما حمایت میکنند. به عنوان مثال مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چرا این ریسک را نمیکند که از پروژههای خاص حمایت کند تا این بخش از بدنه سینما نیز قوی شود.
امینی تیرانی خاطرنشان کرد: فیلم من ممکن است پر از اشکال و خطا باشد اما کجا باید از من حمایت کند که این تجربه تبدیل به جریانی کامل شود و به نتیجهای برسد. این تجربه برای فیلمهای قصهگو هرسال تکرار و حجم زیادی از تولیدات انجام و گاهی با شکست مواجه میشود. این تجربهها را جریان رسمی میپذیرد اما تجربههای حداقلی، محدود و کمبودجه را نمیپذیرد.
وی با اشاره به اینکه یک ترسی برای حمایت از ساخت فیلمهای هنری و تجربی در میان مراکز حمایتی وجود دارد، گفت: این مراکز از اینکه حمایت به شکست منجر میشود، میترسند در حالی که این شکست نیست بلکه یک تجربه جدید است. این مراکز باید حمایت را وظیفه خود بدانند و برای رشد این سینما تلاش کنند.
کارگردان «سه روز و سه قتل» با بیان اینکه در شرایط فعلی دولت سخت قبول میکند که از سینما حمایت کند، اظهار کرد: اصولا دولت تصورش از زبان سینما چیز دیگری است و به همین دلیل من خوشبین نیستم که دولت حتی در سالهای آینده نیز از این سینما حمایت کند. احتمالا فیلمسازان این حوزه نیز دوباره باید با تجربهها و تلاش شخصی پیش بروند و با بخش قدرتمند جریان اصلی سینما روبه رو شوند.
این فیلمبردار سینما در بخش دیگر صحبت هایش درباره ایده اولیه فیلم خودش و ساخت آن اظهار کرد: ایده اولیه این فیلم مربوط به اتفاقی است که چند سال پیش برای من رخ داد. بنده سالها پیش به صورت اتفاقی وارد خانهای شدم که بعدا متوجه شدم در طی سه روز، سه قتل آنجا اتفاق افتاده است و اجساد طی پنج سال در همان خانه دفن شده بودند.
او ادامه داد: چند سالی به این موضوع فکر میکردم. اینکه چگونه میشود پنج سال با سه جسد زندگی کرد؟ چگونه با فردی صحبت کردم که یک قاتل زنجیرهای بوده و سه قتل انجام داده بود. من هیچ تصوری از یک قاتل نداشتم و حتی برخورد صمیمانهام با او برایم عجیب بود. این اتفاق من را بر آن داشت تا روی این موضوع فکر کنم که مرز قاتل بودن یا نبودن کجاست؟ چگونه این سه روز وحشتناک، لذتآور یا ترسآور در آن خانه گذشته است. از سوی دیگر من به دلیل سالها فعالیت در سینمای مستند همواره از خودم میپرسیدم که چگونه میتوان برای برخی از لحظات غیرقابل دسترس زندگی همچون ثانیههای قبل از مرگ یا تصمیم برای قتل فیلم بسازیم و به آن لحظه نزدیک شویم.
کارگردان «سه روز و سه قتل» تاکید کرد: به عنوان مثال یک قتل چگونه اتفاق میافتد؟ و لحظات قبل از ارتکاب قتل چگونه میگذرد؟ اگرچه در فیلمهای مختلف و در قالب روایتهای معمول سینمایی در این باره فیلم ساخته و حرف زده شده است اما من تلاشم این بود در مرزی میان دنیای مستند و داستانی این لحظات روایت شود و تجربه واقعیتری از این لحظات داشته باشم. این 2 نکته شاید دلیل ساخته شدن «سه روز و سه قتل» بود.
امینی تیرانی در پایان با اشاره به اینکه «سه روز و سه قتل» استنادی به پرونده واقعی ندارد، مطرح کرد: در این فیلم 6 اجراگر وارد خانهای میشوند که سالها قبل، سه قتل در مدت سه روز در آن رخ داده است و اجساد برای پنج سال در آن خانه مدفون بودهاند. «سه روز و سه قتل» تجربه دوباره 6 اجراگر است و بازسازی قصه اصلی نیست. اگرچه آن قتل در فیلم نمایش داده میشود اما فیلم به موضوع دیگری میپردازد و آن هم تجربه گذراندن سه روز متوالی در آن خانه است.
انتهای پیام
نظرات