به گزارش ایسنا، محبوبه معظمی نویسنده کتاب « ستاره خلسه» بیان کرد: نگارش این کتاب برای من یک سعادت بود. شهید مهدی ذاکرحسینی را از پیش به دلیل اینکه هم محلهای بودیم میشناختم. احساس میکردم حق مطلب برای او بیان نشده است. خوشبختانه پس از چند سال پیشنهاد نگارش این کتاب توسط آقای محمدجواد کلاته عربی به من ارائه شد. این شهید اهل مطالعه بوده است. مطالعه نجوم یکی از علاقهمندیهای شهید ذاکر حسینی بوده است. در آخرین لحظه زندگی هم در حالی که از شب تا صبح نزدیک عناصر جبهه النصره بود به توضیح وضعیت اجرام آسمانی پرداخته است.
وی ادامه داد: جوانان ما اکنون این کتاب را بخوانند با یک الگوی ملموس و امروزی مواجه خواهند شد. این ویژگی شهدای حرم است که میتواند بر روی نسل جوان اثر بگذارد. منبع اصلی نگارش کتاب پدر شهید معظمی است. همانطور که از نام خانوادگی شهید پیداست پدرْ بزرگ این شهید ذاکر امام حسین بوده است
جواد کامور بخشایش نویسنده حوزه ادبیات پایداری با اشاره به جایگاه ادبیات در زندگی انسان توضیح داد: در فلسفه زندگی انسان مطلبی به عنوان روایت وجود دارد که زندگی ما را میسازند. روایت ماهیت کشف دارد و در ابعاد مختلف بر زندگی ما اثر خواهد گذشت.
وی افزود: ما برای اموری که داده علمی وجود ندارد از روایت استفاده میکنیم و عرصههای گوناگونی برای روایت پژوهی در سراسر جهان وجود دارد. ادبیات دفاع مقدس ناگزیر از بهره گیری از روایت است. ادبیات مستند و خلاق هردو با یکدیگر تفاوت دارند و تعامل هم دارند. ادبیات خلاق آفرینشگر است و نویسنده آن را ایجاد میکند. ادبیات مستند زنجیری بر پای نویسنده است و قدری او را از خلاقیت باز میدارد. سرآمد ادبیات مستند در ایران جلال آل احمد است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: در کتاب «ستاره خلسه» جهانی توسط نویسنده ادبیات مستند ایجاد شده که سایرین هم در ایجاد این فضا نقش داشتهاند و نویسنده نقش کمتری دارد. در عین حال تلاشهای متعددی را برای صحت سنجی دادهها و روایتها داشته است. زمان، مکان و شخصیت معیار سنجش بسیاری از کتابهای دفاع مقدس هستند. روایتها باید صاحب، زمان و مکان رخداد داشته باشد.
کامور بخشایش با اشاره به اینکه برای شناخت زندگی شهدا نیازمند ابزارهایی هستیم، یادآور شد: نویسنده با در نظر گرفتن چارچوبهای ادبیات مستند باید خلاقیت در نگارش هم داشته باشد. آیندگان با این ابزارها و چرایی کنشهای انسانی پاسخی برای نسل آینده خواهد داشت. چه بسا این قالب ادبی مبنایی برای تولید رمان بشود. هدف از این روایتها معرفی الگوها است. همچنین بحث. کشف حقایق هم از دیگر مواردی است که باید در زمینه زندگی شهدای مدافع حرم در نظر گرفته شود. زبان قلم یکی از ابزارهای ضروری در راستای جنگ روایتها است. اگرچه اکنون جنگ در سوریه اکنون برای مستشاران ایرانی به پایان رسیده است اما چرایی حضوری که در ذهن مخاطب ایجاد شده است باید پاسخی روشن و آینده نگر داشته باشند. در این کتاب با روایت انسانی روبرو هستیم. شهید در این کتاب سرنوشت زندگی خود را انتخاب کرده است. در چنین شرایطی است که افراد نامور میشوند. چون در شرایط سخت تصمیمهای سرنوشت ساز و هویت بخشی گرفتهاند.
وی با اشاره به اینکه زنان در حوزه ادبیات پایداری به دلیل احساس و عواطفی که دارند در زمینه توصیف صحنه رزم ضعیف هستند، افزود: ظرافتهای حوزه رزم در این کتاب توسط خانم معظمی به دقت و بسیار ماهرانه بیان شده است و این نشان دهنده اشراف نویسنده بر این اصل است و نشان میدهد از مشاوران نظامی خوبی هم برخوردارند. گاهی احساس میکردم که بخش نظامی کتاب را یک مرد نوشته است. خانم معظمی در توصیف جزییات و تصویر سازی بسیار دقیق عمل کردهاند. علاوه بر این عناوین ۱۶ فصل این کتاب ماهرانه است.
پدر شهید مهدی ذاکر حسینی در توصیف فرزندش روایت کرد: شهید حسن اسدالهی در چند مورد میگفت:« من منتظرم ببینم چه زمانی رونمایی خواهد شد. » اینکه فرمانده از رزمندهاش راضی باشد برایم مهم بود. از نگاه سردار شهید اسدالهی در تمام جوانب از مهدی تعریف میکرد.
پدر شهید ذاکر حسینی ادامه داد: شهید اسدالهی در یکی دو روز آخر عمرش به من گفت که در مورد مهدی هرکاری که میخواهی انجام بدید به نحو احسن انجام بدهید او جزو شهدای شاخص است. من این وصیت را به سردار حسن زاده فرمانده سپاه تهران هم منتقل کردم. ارتباط مهدی و من ارتباط بین امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر بود. فرزندم نزد من آمد و گفت:« به مادر بگویید رضایت بدهد.
شما نیز از من راضی باش.» من به مهدی گفتم: «به یک شرط اجازه میدهم بروی، برو ولی کربلایی جنگ کن.» او یک تبسم کرد و احساس کردم میداند چه میگویم. منظورم این بود که فکرت این باشد ابتدا دشمن را برداری و در نهایت شهادت دست خداست.» مهدی فرمانده مدافعان حرم بود. او از تکاوران سپاه بود که خودش را فدای نیروهایش کرد. عجیب است که همرزمان فرزندم که دعوت شدهاند در این مراسم حضور ندارند. امیدوارم در فرصت دیگر باشند و درباره فرماندهشان صحبت کنند.
وی گفت: او حضرت علی (ع) را الگوی خودش فرار داده بود و بسیار مسئولیت پذیر بود.
انتهای پیام
نظرات