اسکندر مختاری ـ نویسنده کتاب «میراث معماری مدرن ایران» ـ طی یادداشتی با اشاره به مطلب بالا، به وضعیت کنونی باغ فردوس که در تسخیر کافهها درآمده، پرداخته است.
در ادامه یادداشت این معمار ایرانی که در اختیار ایسنا قرار داده است، میخوانید:
«از باغهای عمومی شمیران چندتایی بیشتر باقی نمانده است؛ سعدآباد، نیاوران، منظریه و باغ فردوس از جمله معدود باغهای خاطرهانگیز شمیران هستند. این باغها هنوز میتوانند در شهر خاطرهسازی کنند و اهل شهر به آنها دسترسی دارند. از این میان باغ فردوس از بقیه بیشتر در دسترس عموم است، اما همین باغ نیمه جانِ خاطرهانگیز و خاطرهپرور رفته رفته در حال محو شدن است. تازگیها علاوه بر نادانی یا مسامحه در نگهداری از باغ و درختان سر به فلک کشیده چنار آن، نوع جدیدی از سوداگری بر عوامل مخرب گذشته افزوده شده و آن کافهسازی در باغ است. گویا باغی که امروز محل موزه سینماست برای اداره موزه کافه میخواهد، ولی درخت نمیخواهد. باغ هم نمیخواهد.

ظاهرا موزه سینما برای اینکه هزینههایش را تامین کند فقط کافه میخواهد. کافههایی که درخت خور و باغ خورند و چیزی از باغ باقی نگذاشتهاند. امروز در باغ فردوس جراحت عارض شده بر باغ بیشتر از خود باغ پیداست. آب قنات پر آب باغ فردوس انحراف مسیر پیدا کرده و به جوی خیابان ولیعصر میریزد و دیگر داخل باغ نمیآید و درختان سر به فلک کشیده و در حال خشک شدن باغ که عمری حدود دو قرن دارند با آبیاری قطرهای قرار است سیراب شوند که نمیشوند. نهری هم که قبلا آب قنات در آن جاری بود و فوارههایی خروشان داشت و با تزریق آب و پمپاژ الکتریکی قرار بود کار کند، دیگر کار نمیکند. پس در باغ فردوس به جای قنات، آبیاری قطرهای برقرار است. درحالی که قرار بود نهرِ آن به جای قنات از مخزن آب پمپاژ شود که نمیشود.
درختان باغ هم یا یکی یکی خشک شدند یا کافه کوچک موزه سینما به تدریج بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر شد و تعدادی درخت را خشکاند و برجای آنها نشست. صدای کسی هم درنیامد. حال نه میراث فرهنگی چیزی گفت نه دوستداران شمیران و باغهای شمیران.
جستوجو در تاریخ باغ فردوس نشانگر آن است که از زمان تاسیس باغ محمدیه در زمان محمدشاه قاجار برای باغ متناوبا اتفاقات ناگوار فراوان رخ داده است. چنان که از باغ محمدیه اولیه که امروز بخشی از محله زعفرانیه، باغ فردوس و محمودیه را شکل میدهد فقط همین باغ فردوس باقی مانده بود که آن هم فقط نامی از آن امروز باقیست.
بعد از آن که مرحوم علی اصغر حکمت در سال ۱۳۱۶ ته مانده باغ فردوس را که در مالکیت وراث الکساندر تومانیسیانس صراف بود خرید، ابتدا مدرسه شاهپور تجریش را در عمارت آن تاسیس کرد و سپس در انتهای باغ نیز دبیرستانی تاسیس شد که تا سال ۱۳۵۰ مدرسه شاهپور در اختیار آموزش و پرورش بود. بعد از آن تعمیراتی در اختیار دفتر مخصوص برای استقرار دبیرخانه جشن هنر شیراز قرار گرفت. بعد از انقلاب هم اینجا مدتی مرکز آموزش فیلمسازی انقلاب اسلامی شد. بعد به دلیل خرابیهای ساختمان متروک ماند تا سال ۱۳۷۷ میراث فرهنگی این باغ و عمارت آن را درفهرست آثار ملی به ثبت رساند.
بعدا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حد فاصل عمارت اصلی باغ و دبیرستان آل احمد شروع به عملیات گودبرداری برای تاسیس فیلم خانه ملی ایران کرد و به این ترتیب محوطه جوب باغ به طور کامل زیرساخت و ساز رفت و اعتراضات میراث فرهنگی و رسانهها نیز به جایی نرسید.
در آغاز دهه ۸۰ عمارت را برای تاسیس موزه سینما مرمت کردند و در سال ۱۳۸۱ موزه سینما در این بنا استقرار یافت. به نظر میرسید که با آمدن موزه سینما در باغ این مختصر نشانهای باقی مانده از گذشته باغ فردوس محفوظ بماند. اما این هم خیال باطل بود. گودبرداری و ساختمان سازی در جنوب عمارت برای ساختن فیلم خانه ملی ایران باعث جلوگیری از حرکت آبهای زیرسطحی شد و مشکلاتی را برای ساختمان تاریخی ایجاد کرد. در قسمت غربی باغ یک سالن جدید سینما احداث شد تا کمکی باشد برای گردش مالی موزه. در غرب باغ یک کافه کوچک راهاندازی شد تا گردش مالی موزه و هزینه کارکنان را تامین کند. کافه اولیه تبدیل به دو کافه شد بعد سه کافه، بعد سه کافه و چند فروشگاه و بعد کافهها بزرگ شدند و باغ را خوردند.
آنچنان که امروز آرزو میکنیم ای کاش موزه سینما را در یک سوله در شهرک سینمایی غزالی میساختند تا این باغ اینطور خرج موزه و هزینههایش نشود. امروز به نظر میرسد که این بار موزه سینما با مدیران سهلانگار و بیتفاوت نسبت به جایگاهی که در آن قرار گرفتهاند، میخواهند رونق موزه را با انهدام و تخریب باغ همراه کنند، پس روند تخریب گام به گام باغ فردوس شمیران ادامهدار است. روزی میرسد اینجا خواهیم گفت این جا باغ فردوس بود، نهر آب داشت، و درختان کهنسال و سایهسازش نگین شمیران بودند.
اینجا دیگر بحث سوداگری و برج باغ نیست. اینجا پای اهل فرهنگ در میان است. این مدیران موزه سینما خود از مدعیان فرهنگاند.
هیات مدیره موزه سینما که تن به این روند داده خود بهتر از هر کسی به این ارزشها واقفاند. قرار نبود سینما عامل تخریب باغ شود. قرار نبود باغی که نام فردوس را برخود داشت لگدمال شود. قرار نبود عمارت تا این حد و اندازه به بهانه توسعه موزه بارگذاری شود و طبقهای به طبقات داخلی آن اضافه شود. بهتر است با شرایط فعلی باغ فردوس شمیران مسوولانه مواجه شوند. این باغ فردوسی که باقی است حاصل کوششهای فراوان نسلهای گذشته است. علاوه بر اقدام به موقع علی اصغر حکمت در خریداری و جلوگیری از تفکیک باغ، میراث فرهنگی نیز علاوه برثبت باغ و عمارت آن حداقل در دو مرحله اقدام به مرمت عمارت آن کرده است. پیشکسوتان و بزرگان سینما هم با هزاران امید اقدام به تاسیس موزه در این عمارت کردهاند تا حافظ یادگار گذشتگان خود باشند.
اهالی قدیم شمیران که در مدرسه شاهپور دوران تحصیل خود را سپری کردهاند هنوز هم هر ساله در اولین جمعه مهرماه هرسال اینجا گردهم میآیند. کدام تهرانیست که از باغ فردوس خاطره نداشته باشد. بهتر است مدیران سینمایی قدردان زحمات پیشینیان خود باشند. باغ فردوس شمیران و موزه سینما غنیمت جنگی نیست بلکه تجلی آرزوهای فرهنگی گذشتگان است که باید از آن پاسداری کرد. باغ فردوس شمیران میراث طبیعی و میراث فرهنگی این کشور است. باید مسوولانه قدر آن را دانست.»

* عکسها: اسکندر مختاری ارسالی برای ایسنا
* ایسنا آمادگی انتشار پاسخ مسوولان را در زمینه مطالب منتشرشده در این یادداشت دارد.
انتهای پیام
نظرات