در نشستی به مناسبت روز ملی اهدای عضو، خانوادههای اهداءکنندگان عضو همراه با هنرمندانی که نقششان را در دنیای نمایش ایفا کردند، همزمان در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) حاضر شدند و به بررسی ابعاد فرهنگی و انسانی این تصمیم و همچنین نقش رسانه در فرهنگسازی پرداختند.

این مراسم که با اجرا و ضبط بخشهایی از نمایش «یکی بود... هنوز هست» در استودیو ایسنا همراه بود، فرصتی برای تبادل تجربیات و تأکید بر نقش بیبدیل رسانه در نهادینهسازی فرهنگ اهدای عضو ایجاد کرد.


آغازگر این مراسم اظهارات خانوادههای اهداکنندگان عضو و همچنین دختری ۱۳ ساله بود که پس از چندبار سرخوردگی، سرانجام موفق به دریافت قلبی سالم شد. خانوادهها در سخنانی تاثیرگذار با روایت از فرزندانشان از لحظهای گفتند که تصمیم گرفتند اعضایشان را ببخشند تا چند انسان را از نعمت حیات بهرهمند کنند.
در ادامه ویدئوی ایسنا از سخنان تاثیرگذار این خانوادهها را تماشاگر باشید:

تصویر دیگر در قاب عکس، متعلق به دختر شش ساله «باران» و دختر عمه سوین است که یک سال و نیم قبل پس از غرق شدن در استخر، اعضایش را به افراد نیازمند دریافت عضو بخشیدند.


بخش دیگری از این نشست به گفتههای مدیران رادیو و همچنین عوامل تولید مجموعه نمایشی «یکی بود... هنوز هست» گذشت. حس و حالی که به هنگام ساخت این مجموعه تجربه کردند و همذاتپنداری با خانوادههای اهداکننده اعضا.
ایثار نقطه اوج انسانیت
محسن سوهانی ـ مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی و رادیو نمایش ـ از حاضران در این نشست بود که در اقدامی کمسابقه، به دلیل تاثیرگذاری نمایش، به عنوان بازیگر، نقش یکی از کاراکترها که در برابر اهدای عضو یکی از عزیزانش مقاومت میکرد را بازی کرده بود.
او به بیان دیدگاههای فلسفی و عرفانی با موضوع ایثار و اهدای عضو پرداخت.
سوهانی با اشاره به مفهوم ایثار در ادیان و مکاتب فکری گفت: شاید دراماتیکترین تجربهی انسانی، لحظهای است که فرد در برابر آزمونی بزرگ قرار میگیرد، همچون ابراهیم(ع) که با کشیدن خنجر بر فراز اسماعیل(ع)، وفاداری خود را به خداوند اثبات کرد. ارزش انسان به چنین تصمیمهایی است؛ تصمیمهایی که فراتر از محاسبات مادی، روح بشر را به تعالی میرساند.
وی افزود: اگر زندگی را صرفاً بر مبنای این جهان مادی بنا کنیم، چیزی جز افسردگی و نهیلیسم در انتظارمان نخواهد بود. آنچه به هستی معنا میبخشد، عشق و ایثار است؛ مفهومی که در تمام ادیان، بهویژه در مشرقزمین، ستوده شده است.
اهدای عضو تسلیم در برابر حقیقت الهی
مدیر رادیو نمایش با تقدیر از خانوادههای اهداکننده عضو، اظهار کرد: شما با تصمیم خود، به مقامی عرفانی دست یافتهاید. این اقدام، هرچند در نگاه اول با تلخیهای ظاهری همراه است، اما حقیقتی بزرگ در پس آن نهفته است، بخشیدن زندگی به دیگران، یعنی بخشیدن زندگی به تمام جهان. این همان عشقی است که مولانا میستاید.
تولید نمایش در راستای ترویج فرهنگ اهدای عضو
سوهانی با اشاره به تولید مجموعههای نمایشی با موضوع اهدای عضو، از تلاشهای هنرمندان رادیو نمایش در این زمینه تقدیر کرد و گفت: افتخار ماست که توانستهایم سهمی کوچک در پاسداشت این اقدام انسانی داشته باشیم. امیدوارم این فرهنگ در جامعه نهادینه شود. عزیزان شما، با اهدای عضوشان، تداوم حضور خود را در این جهان رقم زدهاند.
وی در پایان خطاب به خانوادههای حاضر گفت: دلبستگان شما با این ایثار جاودانه شدند. امیدوارم این اقدام ارزشمند، برکات بیشماری در جهان مادی و معنوی برای شما به همراه داشته باشد.
سوهانی در این نشست که همزمان با روز ملی اهدای عضو برگزار شد، بر نقش رسانهها در ترویج فرهنگ ایثار و زندگیبخشی تأکید کرد.
این آثار حاصل همدلی و همراهی جمعی است
در ادامه این نشست که با حضور خانوادههای اهداکنندگان عضو در ایسنا برگزار شد، شیرین سپهراد ـ کارگردان مجموعه نمایشهای رادیویی ـ به بیان تجربیات خود از ساخت این آثار پرداخت.
وی با قدردانی از همراهی مدیر رادیو نمایش گفت: افتخار بزرگی بود که مدیریت محترم رادیو نمایش در تمام مراحل تولید این مجموعهها همراه و پشتیبان ما بودند. تولید چنین آثاری نیازمند همکاری جمعی از هنرمندان متعهد است؛ از بازیگران و نویسندگان گرفته تا تهیهکنندگان و تمام عوامل فنی که تا مرحله پخش اثر حضور دارند.
سپهراد با تأکید بر نقش مشارکتجمعی در خلق آثار ارزشمند، افزود: امروز میتوانیم به وجود شما خانوادههای گرامی افتخار کنیم، چرا که این آثار تنها با همدلی و همراهی تمام این عزیزان و الهام از داستانهای زندگیبخش شما به ثمر رسیده است. هر یک از عوامل تولید، سهمی ماندگار در ترویج فرهنگ والای اهدای عضو داشتهاند.
این کارگردان در پایان قدردانی ویژهای از تمام دستاندرکاران این پروژههای نمایشی به عمل آورد که با همکاری حرفهای خود، زمینهساز انتقال پیامهای انسانی و معنوی این حرکت بزرگ شدهاند.

باید تمام قد برای این عزیزان ایستاد
ژاله محمدعلی ـ تهیهکننده پیشکسوت رادیو ـ به بیان تجربیات و تأملات خود درباره اهمیت فرهنگی و اجتماعی این اقدام انساندوستانه پرداخت.
وی با اشاره به اجرای نمایشی با این موضوع، گفت: این پروژه برای من یک محموله بسیار بزرگ بود. در طول ۳۰ سال فعالیت حرفهایام در رادیو، برای اولین بار بود که اینچنین با اثری زندگی کردم. تمام وقایع زندگی خودمان از دست دادن عزیزان در این کار بازتاب داشت. جدا از جنبه حرفهای و وظیفه شغلیام به عنوان تهیهکننده، احساس میکردم رسالتی دارم تا در راستای اطلاعرسانی و فرهنگسازی این اقدام ارزشمند گام بردارم. بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و حتی در تدوین کار اشک ریختم.
محمدعلی با تقدیر از خانوادههای اهداکنندگان عضو افزود: باید تمام قد برای این عزیزان ایستاد و احترام گذاشت، زیرا این تصمیم، بهویژه در شرایط سوگ، بسیار دشوار است. جامعه ما هنوز به درک کامل این فرهنگ نرسیده است و پذیرش آن نیازمند تلاش جمعی است. در این مسیر، رسانهها بهویژه رادیو و تلویزیون نقش محوری در ترویج و نهادینهسازی این امر ایفا میکنند.

این نقش، رسالتی الهی بود
در ادامه نشست ایسنا، معصومه عزیزمحمدی ـ یکی از بازیگران نمایشهایی با موضوع پیوند اعضا ـ به بیان تجربیات عمیق خود از اجرای این اثر پرداخت.
وی با تقدیر از شیرین سپهراد ایدهپرداز طرح و محسن سوهانی، مدیر رادیو نمایش گفت: پشتیبانی ایشان فراتر از انتظار بود. آقای سوهانی نه تنها با تشویقهای مستمر، بلکه با بازی در نقش یکی از والدین داغدیده، به این پروژه جان بخشیدند. چنین مدیرانی که خود را درگیر کار فرهنگی میکنند، کمشمارند. این همراهی، الگویی ارزشمند است.
لایک تایید کارگردان هستی
این بازیگر با اشاره به دشواریهای ایفای نقش در چنین کارهایی توضیح داد: در این نمایش، نقشها بین بازیگران میچرخید؛ گاه مادر بودم، گاه دختر. صحنهها چنان تاثیرگذار بودند که پس از قطع هر سکانس، گریه و گلودرد امانم را میبُرد. اما سختتر از بازی، گوش دادن به صدای خانوادههای واقعی بود تا بتوانیم لهجه و احساساتشان را به درستی در نمایش منتقل کنیم. این، ادای دِینی کوچک به بزرگواری آنان بود.
وی در پایان با بیان حس معنوی این تجربه افزود: این نقش را امانتی الهی میدانم. گویی کارگردان هستی به من لایک تأییدش را نشان داده است. آنان که عزیزانشان را اهدا کردند، به ملکوت پیوستند، اما شما بازماندگان، با وجود وابستگیهای زمینی و ناآگاهی از سرنوشت عزیزانتان، صبوری پیشه کردید. در برابر این ایثار، سر تعظیم فرود میآورم.

سمت چپ: سیمین بنایی نویسنده نمایش
گریههای بیامان که صدای بازیگر را میگیرد
فریبا طاهری ـ بازیگر نمایش «یکی بود... هنوزم هست»، در نشست روز اهدای عضو با بیان احساسات عمیق خود از اجرای این اثر گفت: خوشحالم که پس از سالها فعالیت هنری، این فرصت را یافتم تا نقشی را بازی کنم که بازتاب واقعی در جامعه دارد. حتی یک جمله از این نمایشنامه برایم به اندازه یک بیوگرافی کامل اهمیت داشت. از شیوه راه رفتن و تفکر شخصیت تا دغدغههایش. این نقش به بخشی از ذهنیت من تبدیل شد.
طاهری با اشاره به سابقه و سیر فعالیت هنری خود در رادیو افزود: در طول سالها، نقشهای متعددی از فرنگیس و سودابه در شاهنامه تا شخصیتهای معمولیتر را تجربه کردهام، اما بزرگترین افتخارم، بازی در نقش حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت زینب (س) بود. در این نقشها، همواره به روح آن بزرگواران اقتدا میکنم، همانگونه که در این نمایش نیز روح حمیدرضا، اهداکننده عضو، الهامبخش من بود.
وی با تأکید بر تعادل میان احساس و مهارتهای فنی در بازیگری بیان کرد: به شاگردانم همیشه میگویم، حس باید کنترلشده باشد. اگر در صحنهای مانند خوابیدن در حرم امام رضا (ع) غرق احساس شوی، چگونه میتوانی در صحنه بعدی، نقش دیگری را با تمرکز اجرا کنی؟ گریههای بیامان ممکن است صدایت را بگیرد و توانایی بازی را از تو سلب کند. اما در این نمایش، با تمام وجودم نقش را حس میکردم و گریهها غیرقابل کنترل بودند چون این نقش، یکی از سختترین تجربههای هنری من بود.
طاهری در پایان، با تقدیر از خانوادههای اهداکنندگان عضو، خاطرنشان کرد: هنر زمانی ارزشمند است که بتواند پیامی انسانی را منتقل کند. این نمایش نهتنها یک اثر فرهنگی، بلکه گامی در ترویج فرهنگ ایثار و نوعدوستی بود.
با شنیدن صدای هر یک از خانوادهها بخشی از وجودم جدا میشد
سیمین بنایی ـ نویسنده نمایش «یکی بود ... هنوزم هست»، در نشست تخصصی روز ملی اهدای عضو به بیان تجربیات خود از فرآیند خلق این اثر پرداخت.
وی با اشاره به سختیهای نگارش نمایشنامه گفت: از همان ابتدا، وقتی صدای خانوادههای اهداکنندگان عضو را گوش میدادم، به کارگردان گفتم که نمیتوانم این کار را انجام دهم. بار عاطفی داستانها آنقدر سنگین بود که گاهی احساس میکردم بخشی از وجودم با صدای هر یک از خانوادهها جدا میشود.
بنایی با اشاره به تحول دراماتیک نمایشنامه توضیح داد: در ابتدا تصور میکردم نمایش یک قهرمان اصلی دارد اما در حین نوشتن متوجه شدم قهرمانان دیگری به داستان اضافه میشوند. وقتی قهرمان اصلی به جای بازگشت به خانه، راه بهشت را انتخاب میکند، دیگران باید به او کمک کنند و این همان نقطه عطفی است که کار را پیچیده و عمیق میکند.
وی در ادامه با خطاب قرار دادن اهداکنندگان و گیرندگان عضو افزود: قهرمانان من، شما هستید؛ هم آنهایی که با بزرگواری عضو اهدا کردند و هم کسانی که زندگی دوباره یافتند. تمام تلاشم را کردم تا دیالوگها را به واقعیت نزدیک کنم و امیدوارم این اثر، حداقل بخشی از عمق فداکاری شما را به تصویر کشیده باشد.
حس ماندنی شنیدن ناگفتههای خانوادههای اهداکننده عضو
نوژن بالکانی، از نویسندگان این پروژه، با لحنی از احترام و احساس، به بیان تجربه منحصر به فرد خود از مشارکت در این اثر پرداخت و گفت: آن لحظات شنیدن صدای خانوادههای اهداکنندگان عضو، برای همیشه در خاطرم حک خواهد شد. بغضهای فروخورده، صدای لرزان پدرانی که روایتگر ایثاری بینظیر بودند روایتی که در هیچ واژگانی نمیگنجد.
وی با اشاره به اهمیت مسئولیت هنرمندان در انتقال این مفاهیم ادامه داد: ما با قلمهایمان بار سنگینی بر دوش داشتیم؛ باید این روایتهای مقدس را به درستی به تصویر میکشیدیم. با تمام وجود کوشیدیم، اما حقیقت این است که هیچ ترسیمی نمیتواند عمق این فداکاری را به تمامی نشان دهد.
بالکانی این همکاری را نقطه عطفی در زندگی حرفهای خود دانست: شنیدن هر دقیقه از این تجربههای انسانی، برای ما موهبتی بود. افتخار کردیم که توانستیم هرچند اندک، در انتقال بخشی از این احساسات سهیم باشیم.
این نویسنده با بیان امیدواری خود برای تحول فرهنگی اظهار کرد: امیدوارم این گامهای فرهنگی ادامه یابد تا تابوهای موجود در زمینه اهدای عضو درهم شکسته شود. تلاش ما در برابر عظمت ایثار شما ناچیز است، اما آرزو داریم روزی برسد که اهدای عضو نه به عنوان واژهای کوچک، که به عنوان والاترین تجلی انسانیت در جامعه ما شناخته شود.
در بخشی از این نشست یاد جعفر جودتی، صدابردار فقید رادیو نمایش که در ساخت این نمایش همکاری داشت و پشت میز صدا درگذشت، از سوی همکارانش گرامی داشته شد.
اعتراف به ناتوانی در تصور این فداکاری
بهادر ابراهیمی ـ بازیگر نمایش «یکی بود ... هنوزم هست» ـ با صداقت تمام خطاب به خانوادههای اهداکنندگان عضو گفت: به عنوان پدر دو پسر ۱۲ و ۲۱ ساله، با تمام وجود اعتراف میکنم که اگر در موقعیت شما بودم، هرگز نمیتوانستم چنین تصمیمی بگیرم. این سطح از ایثار کاملاً خارج از درک من است. واقعاً باید به شجاعت و انسانیت شما درود فرستاد.
وی با اشاره به دشواریهای ایفای نقش در این نمایش توضیح داد: بزرگترین چالش ما به عنوان بازیگر این بود که خود را در موقعیتی قرار دهیم که از اساس برایمان غیرقابل تصور بود. اهدای عضو پدیدهای استثنایی است، هم از طرف اهداکننده و هم گیرنده. اینکه شما این تصمیم سترگ را در سختترین لحظات زندگی گرفتهاید، مرا به حیرت وامیدارد.
امید به توسعه فرهنگ نوعدوستی
ابراهیمی در پایان با بیان آرزویش برای جامعه افزود: امیدوارم این فرهنگ والا در کشورمان روزبهروز گسترش یابد و مردم ما بدون تردید و با آگاهی کامل، این اقدام انسانی را بپذیرند. شما پیشگامان این راه هستید و جامعه مدیون چنین فداکاریهایی است.
شما ما را به سفره انسانیت دعوت کردید
احمد هاشمی ـ بازیگر نمایش «یکی بود ... هنوزم هست» ـ در بخش پایانی این نشست با نگاهی منحصربفرد گفت: همیشه سعی کردهام حتی مسائل جدی زندگی را با طنز همراه کنم. زندگی آنقدرها هم که میپنداریم جدی نیست. در این مجالس معمولاً از شما خوبان به اندازه کافی تقدیر میشود، آیات قرآنی خوانده میشود و خاطرات بازگو میگردد.
وی با تواضع درباره نقش خود در این نمایش افزود: به عنوان بازیگر، ما از تکنیکهایی استفاده میکنیم تا کسی باشیم که نیستیم. اما حقیقتاً کار خاصی نکردیم؛ فقط نقشهایی را بازی کردیم، شاید کمی پیچیدهتر از معمول.
هاشمی با بیان تأملبرانگیز و درکناپذیر بودن عمق فداکاری این خانوادهها ادامه داد: من شخصاً متولیای را میشناسم که این تصمیم را نگرفت و هزاران دلیل محترم داشت. بحث من بر سر چرا نیست، بلکه بر سر چه گذشت است. این ایثار از درک من خارج است، مرا بزرگ میکند. شما ما را به سفره انسانیت خود دعوت کردید. هر چه درخت پربارتر شود، افتادهتر میشود. من افتادگی را از شما میآموزم. امیدوارم این فرهنگ نهادینه شود و چنین تصمیماتی عادی گردد. اما همواره این پرسش برایم باقی است انسانی باید چه روح بزرگی داشته باشد که چنین کند؟
در ادامه ویدئوی صحبتهای مدیر رادیو نمایش و عوامل سازنده این مجموعه نمایشی با موضوع پیوند اعضا را مشاهده میکنید:
در پایان این نشست از خانوادههای اهداکننده عضو، توسط مدیر رادیو نمایش تقدیر به عمل آمد. همچنین عوامل مجموعه نمایشی «یکی بود ... هنوز هست» از مدیران همراهشان در رادیو ـ محسن سوهانی (مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی رادیو) و رضا گلسوسن (مدیر گروه مستند رادیو نمایش) ـ با اهدای هدیه و خواندن متن تشکر کردند.
انتهای پیام
نظرات