به گزارش ایسنا در ابتدای این مراسم که در پاتوق فرهنگی پایگاه خبری حرفی نو برگزار شد، محمود جوابخت نویسنده و مدیر این پایگاه گفت، اولین چیزی که به نظرم رسید این بود که آقای سرهنگی چرا این همه سال ننوشته و در واقع کمتر نوشته است. من به نوعی کار آقای سرهنگی را با مربیان کشتی که اخیرا قهرمان شدند مقایسه می کنم. آقای سرهنگی برای اهالی ادبیات به نوعی یک مربی محسوب میشود.
در ادامه، احمد مرادپور (کارگردان) با خوانش یک دست نوشته، گفت: آقامرتضی سالهاست که به عنوان یک پژوهشگر به جنگ و مردانش وفادار مانده است اما این بار موضوع نوشتهاش شخصیتی بود که به اسطوره تبدیل شده بود. قاسم سلیمانی. آقا مرتضی سراغ سادهترین راه نرفته است. به دنبال اسطورهسازی یک سویه نبوده، بلکه تصویری چند بعدی از قاسم سلیمانی ارائه داده است. همین شیوه است که کتاب را نه به عنوان یک متن تبلیغاتی، بلکه به عنوان یک سند پژوهشی قابل اتکا ساخته است. آقای سرهنگی خیلی زحمت کشیده است که حقیقت را پیدا کند. دنبال منابع دست اول و اسناد زنده، و در میان مصاحبهها به دنبال مواد خام با لایههای انسانی رفته است.روایتها را در کنار هم گذاشته است تا از دل این پراکندگیها به حقیقت برسد و یک تصویر مستند و انسانی بسازد. آنچه برای من ارزشمند است نگاه نویسنده به جزئیات است. مرتضی سرهنگی قاسم سلیمانی را نه به عنوان یک فرمانده نظامی، بلکه به عنوان یک انسان روایت میکند.
اساسا کسانی مثل قاسم سلیمانی و شهید باکری به دنبال انسان شدن بودند انسانی که خدا از آنها راضی باشد. فرمانده بودن یا زیردست بودن بخش کوچکی از وجود اینها را شکل میداد. نویسنده در این کتاب سعی کرده است یک انسان را روایت کند. انسانی با دغدغه خانواده، وطن و ایمان. این همان جیزی است که سینما به آن نیاز دارد تا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. تلاش نویسنده کتاب قاسم نشان داد که روایت وفادار میتواند با حساسیت شاعرانه و دقت هنرمندانه هم همراه شود تا حافظه ما از یک قهرمان معاصر شفافتر باشد. فکر می کنم ارزش کتاب قاسم در این است که زمینه مطالعه تطبیقی را فراهم میکند و محقق میتواند شهید سلیمانی را نه در چارچوب فرمانده جنگهای منطقهای، بلکه به عنوان انسانی برآمده از شرایط خاص اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر بررسی کند. این کتاب پژوهش تاریخی را از سطح وقایع به عمق انسان شناسی برده و نشان داده است پژوهش تاریخی اگر با صداقت و دقت همراه باشد می تواند به خلق متنی بینجامد که هم نسل امروز را آگاهتر کناد و هم برای آِیندگان به مثابه سند باقی بماند. این کتاب حلقهای میان حافظه فردی با تاریخ ملی و پژوهش علمی است و اگر روزی قرار باشد فیلمی درباره شهید قاسم سلیمانی ساخته شود، کتاب قاسم میتواند نقطه عزیمت مطمئن و الهام بخش برای هر فیلمساز باشد چون در آن هم حقیقت جاری است و هم جان روایت.
فرهاد قائمیان بازیگر سینما و تلویزیون نیز در این مراسم گفت: من چند سال است که در کنار مرتضی سرهنگی یاد گرفتم و شاگردی کردم. چیزهایی که از او یاد گرفتم در زندگی برای من درس بوده است. ازرسول ملاقی پور یاد میکنم. او وقتی میخواست بر روی فیلمنامهش هایش کار کند آقای سرهنگی با روی گشاده در کنارش حضور داشت . مرتضی سرهنگی سالیان سال ادبیات پایداری را شکل داد و آثار زیادی درباره دفاع مقدس نوشت. من کتابهای زیادی در حوزه ادبیات پایداری خواندم و در جای جای کتابها نفس آقا مرتضی را احساس کردم. باید از او تجلیل کنیم. من کتاب قاسم را تا آخر خواندم و از نویسنده میخواهم اجازه بدهد این کتاب به کتاب صوتی تبدیل شود.
در ادامه، کاظم چلیپا( نقاش) گفت: همانطور که در ادبیات ایران برای فهم حافظ باید به ریشهها بازگردیم، در روایت جنگ و نسل دفاع مقدس نیز باید به سرچشمههای معنوی توجه کنیم. اصل ماجرا رضای خدا و رسیدن به اخلاص است؛ همان چیزی که در رفتار رزمندگان متجلی بود چون جوانان جبهه اهل منیّت نبودند و با سادگی و سکوت، عمیقترین مفاهیم را زندگی میکردند. جوانان رزمنده مرگ را برای خودشان حل کرده بودند. این فرهنگی در دنیا کمنظیر است.ریشه این نگاه در ادبیات عرفانی اسلامی است. رزمندگان به مانندن سالکان عرفان، مسیر انسانسازی را پی گرفتند و شخصیتهایی همچون قاسم سلیمانی و شهید ابراهیم هادی آموزش واقعیشان را در همین باطنپروری و سلوک معنوی یافته بودند. باید یادآوری کنم که جمعآوری روایتهای رزمندگان ساده نیست چون بیشتر آنان اهل نمایش و سخنگفتن نبودند؛ اما همان سکوت و اخلاصشان سرمایهای ماندگار برای فرهنگ و هنر ایران است.
محمدرضا بایرامی( نویسنده) نیزگفت که سالها شاگرد و همراه مرتضی سرهنگی بودم و حضور سرهنگی برایی من آموزنده و الهامبخش بوده است. از دیدارش و در درس گرفتن از شخصیت و دقت او سیر نشدم.
بایرامی به اشاره به دهه 60 و وضعیت حوزه هنری در آن دهه گفت که حضور سرهنگی آن فضا را به مرکزی منحصر به فرد برای تجربه و آموزش ادبیات دفاع مقدس تبدیل کرد چون سرهنگی با دقت و وسواس ویژه، خاطرات و روایتهای رزمندگان را ثبت میکرد و نقاط حساس و لحظات عاطفی جنگ را با زیبایی و ظرافت بیان میکرد
وی یادآور شد: بسیاری از آثاری که درباره شهید حاج قاسم سلیمانی منتشرشده است عمق و دقت کافی ندارند اما سرهنگی با حساسیت و ریزبینی، برای روایتهای اصیل و ماندگار پایه محکمی فراهم کرد. او نه تنها داستان را روایت میکند، بلکه روح و نگاه انسانی شخصیتها را نیز منتقل میکند. انتشار کتاب قاسم به روایت قاسم سرهنگی اتفاقی ارزشمند و شایسته دیده شدن در سطح ملی است. سرهنگی هم نویسندهای دقیق و پژوهشگر است و هم معلم و راهنمای واقعی ادبیات دفاع مقدس. سرهنگی در روایت دقیق است
رضا میرکریمی( کارگردان سینما) نیز در این دیدارگفت: مرتضی سرهنگی الگویی الهامبخش است و در زندگی و حرفه خود، با دیدگاه غیرمادی و خالصانه، دوستانی ابدی پیدا کرده است و ارتباط او با دیگران، تأثیرات پایدار و ماندگار به جا میگذارد. دوست قدیمی تجربهای است، اما دوست ابدی آغاز راهی است که پایانی ندارد. مرتضی سرهنگی از آن دسته آدمهایی است که با صداقت و همراهی، دوستانی پیدا میکند که هیچگاه او را پس نمیزنند و اثر حضورش در ذهن و زندگی آنها باقی میماند. دوستی واقعی، وفاداری و همدلی، ارزشهایی هستند که در نگاه غیرمادی سرهنگی برجسته میشوند و این ارزشها در آثار و تأثیرات او در جامعه و هنر جاری هستند. دوستی و همراهی با مرتضی سرهنگی نه فقط افتخاری شخصی، بلکه تجربهای الهامبخش و ماندگار برای زندگی و هنر است: همت والا، وفاداری و اخلاق انسانی او چیزی است که باید تقدیر شود و در ذهنها باقی بماند.
میرکریمی یادآور شد: حضور من در تشییع پیکر مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی از لحظات فراموشنشدنی زندگی من بود چون چنین شخصیتهایی به راحتی تکرار نمیشود و ارزش دوستی با آنها فوقالعاده است.
سیدعلی میرفتاح، نویسنده و روزنامهنگار نیز گفت: موضوع ادبیات پایداری هنوز جای کار بسیاری دارد. متاسفانه ما در روایت بسیاری از شهدا کوتاهی کردهایم و هنوز نتوانستهایم جایگاه واقعی آنها را به جامعه منتقل کنیم ادبیات عامهپسند و سرگرمکننده جنگ نیز میتوانند تأثیرگذار باشند و مخاطب را با مفاهیم اخلاقی، هویت و شجاعت آشنا کنند. ادبیات دفاع مقدس اگر درست روایت شود، میتواند به تربیت ذهن و قلب خوانندگان کمک کند و ایدههای جدید در آنها ایجاد کند. پیشنهاد میکنم آثار با موضوع ادبیات دفاع مقدس علاوه بر نسخه چاپی، به صورت صوتی همز عرضه شوند تا مخاطبان بیشتری بتوانند از آن بهرهمند شوند و تأثیر این روایتها گستردهتر شود.
رضا امیرخانی( نویسنده) نیز با اشاره به نقش الهامبخش مرتضی سرهنگی گفت که آخرین دیدار من با شهید حاج قاسم سلیمانی کنار همراه مرتضی سرهنگی انجام شد هر چند تلاش کردم حرف دلم را بزنم اما فرصت نشد.
امیرخانی یادآور شد که حضور و آثار مرتضی سرهنگی، همیه برای نسلهای آینده منبع الهام و یادآور ارزشهای انسانی و فرهنگی خواهد بود.
اکبر نبوی، منتقد ادبی نیز که اجرای این برنامه را بر عهده داشت، گفت، به نظرم سرهنگی را باید با نویسندگان بزرگ تاریخی مانند بیهقی مقایسه کنیم. بیهقی فرصت نداشت شاگرد پرورش دهد، اما مرتضی این امکان را پیدا کرد که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم نسلهای علاقهمند به ادبیات پایداری و دفاع مقدس را پرورش دهد. نگاه و بینش تاریخی سرهنگی ، او را در ثبت و ضبط بخشهای مهم تاریخ کشور به فردی موثر تبدیل کرده است: «افرادی که نگاه تاریخی دارند، هویت ملی و آرمانهای جامعه را در دل خود زنده نگه میدارند. مرتضی با همین نگاه، آثار ماندگاری خلق کرده است.»
وی یادآور شد: «کتابهای مرتضی سرهنگی به ویژه کتاب درباره شهید قاسم سلیمانی، کاملاً واقعگرایانه هستند و قهرمان را در لایههای انسانی و عاطفی به تصویر میکشند. سرهنگی با پشتکار و دقت، الگویی برای علاقهمندان به ادبیات دفاع مقدس و پژوهش تاریخی است و آثار او موجب حفظ حافظه جمعی و انتقال ارزشهای ملی و انسانی به نسلهای آینده میشود.
در پایان این دیدار، مرتضی سرهنگی گفت که در دهههای گذشته، بسیاری از خاطرات و روایتها با صبر و دقت جمعآوری شدهاند تا نسل امروز بتواند به عمق انسانیت و ایثار رزمندگان پی ببرد. شهید قاسم سلیمانی به نیروهای تحت امرش توجه ویژه داشت و کوچکترین نگرانی آنها را جدی میگرفت. این علاقه و مراقبتها باعث شد خاطرات واقعی و انسانی در کتابهای ادبیات پایداری ثبت شود.
سرهنگی همچنین از «محمدعلی آقامیرزایی» و «محبوبه عزیزی» در به ثمر نشستن کتاب «قاسم» یاد کرد و گفت: ما حتی درتعطیلات هم بر روی محتوای کتاب قاسم کار میکردیم و اگر این دو نفر نبودند شاید کتاب به ثمر نمینشست .همچنین باید از انتشارات «خط مقدم« که در چاپ این اثر صبر به خرج داد نیز تقدیر کنم.
انتهای پیام
نظرات