• سه‌شنبه / ۱۵ مهر ۱۴۰۴ / ۰۸:۴۹
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404071509482
  • خبرنگار : 71442

پس از سفر به ایران

سیاره صفراوا: شوکه شدم

سیاره صفراوا: شوکه شدم

سیاره صفراُوا بازیگر نقش «نگاره» در «ماهی در قلاب» عنوان کرد که تصویری که از ایران دیده است، شوکه‌اش کرده و در عین حال آن را دوست داشتنی می‌داند.

به گزارش ایسنا، فیلم سینمایی «ماهی در قلاب» نوشته بختیار کریم‌اُف، کارگردانی هنری والری آخادوف و به‌کارگردانی محی‌الدین مظفر و با بازی عبدالله‌ عبدالرحیم‌زاده، خورشید مصطفی‌اُف و سیاره صفراُوا، محصول مشترک سینمای ایران و تاجیکستان در سال ۲۰۲۵ است که به بخش مسابقه بین‌الملل سی‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان راه یافته است.

به گزارش ایسنا، سیاره صفراوا بازیگر نقش «نگاره» درباره تفاوت‌ها و شباهت‌های تولید فیلم در سینمای ایران و تاجیکستان صحبت کرد.

سیاره صفراوا که مارس ۱۹۹۱ در دوشنبه به دنیا آمده، از سال ۲۰۰۸ در شهر مسکو زندگی می‌کند، سال ۲۰۱۲ با مدرک بازیگری از مدرسه عالی تئاتر ام. س. شچپکین (دوره ویکتور کورشونوف) فارغ‌التحصیل شده و با بازی در نقش اصلی سریال بلند «گالچوتای» به شهرت دست یافت.

او که در فیلم‌های سینمای روسیه بازی کرده، درباره انگیزه اصلی پذیرش بازی در نقش «نگاره» در فیلم سینمایی «ماهی در قلاب» عنوان کرد: باید بگویم که من قبل از این نقش‌های بازی کرده‌ام، به زبان روسی، چون یک بازیگر روسی‌زبان هستم. این اولین بار بود که به‌زبان فارسی در تاجیکستان و در فیلمی مشترک با ایران بازی می‌کردم. چون قرار بود به زبان فارسی بازی کنم، برایم جالب بود.

او درباره چالش بازی به زبان فارسی، ادامه داد: حس می‌کنم چون گوش خوبی دارم، با شنیدن هر گویش و آوایی، خوب می‌توانم آن را تکرار کنم. وقتی کلمات و جمله‌ها را می‌شنوم، می‌توانم مثل آن‌ها حرف بزنم. همه مصاحبه‌های من هم به زبان روسی است و وقتی تاجیک ها مرا دیدند، باور نمی‌کردند که فارسی حرف می‌زنم. من همیشه به زبان روسی حرف می‌زنم و حتی به این زبان فکر می‌کنم. الان هم در واقع دارم افکارم را برای شما به فارسی ترجمه می‌کنم. با این حال از پس کار برآمدم و با دورخوانی‌ها و تمرین‌هایی که داشتیم و راهنمایی محی‌الدین مظفر، کارگردان اثر، موفق شدم نقشم را اجرا کنم.

صفراوا بازیگر شدنش را این‌طور تعریف کرد: من از ابتدا به بازیگری علاقه داشتم و از آنجا که تئاتر در تاجیکستان قوی‌تر از سینماست، در دوران دانش‌آموزی‌ام هم در مدرسه تئاتر بازی می‌کردم. بعد از اینکه خواهرم، ستاره برای بازی در نقش «لیلی» در سریال «در چشم باد» انتخاب شد، بازی مقابل دوربین برای من هم جدی شد؛ اما فکرش را نمی‌کردم چطور و کی می‌توانم وارد بازیگری سینما یا تلویزیون بشوم. تا اینکه یک کارگردان سینمای روس به تاجیکستان آمد و از ستاره هم برای تست بازیگری دعوت کرد. این بعد از آن بود که ستاره در ایران «در چشم باد» را بازی کرده بود. ما دخترهای تاجیک نمی‌توانستیم شب تا دیروقت بیرون باشیم و کارگردان برای ساعت بعد از ۶ و ۷ شب که آخرین زمان مقرر بیرون ماندن ما دخترها بود، وقت داده بود. من خیلی ساده با ستاره رفتم تا همراهش باشم؛ اما کارگردان از من هم تست گرفت و من را هم برای بازی انتخاب کرد. به پدرم گفتم می‌خواهم زندگی‌ام را تغییر بدهم و پدرم حمایت کرد. آن فیلم را بازی کردم، به روسیه رفتم و در رشته بازیگری درس خواندم و وارد دنیای بازیگری شدم.

سیاره صفراوا: شوکه شدم

این هنرمند، سینمای تاجیکستان را یک سینمای در حال رشد دانست و گفت: سینمای تاجیکستان نوپاست و باید بزرگ شود تا کیفیت آثار به موقعیتی ارتقا پیدا کند که ما هم بتوانیم آنجا فعالیت کنیم. الان ما تازه در ابتدای راه هستیم و داریم از نو شروع می‌کنیم. قبلاً دوره‌های خوب و فیلم‌های بزرگ‌تری در تاجیکستان داشتیم؛ اما حالا داریم از نو شروع می‌کنیم که آسان نیست و مشکلاتی دارد. اساساً فیلم ساختن خیلی مشکل است و ما در تاجیکستان داریم آن را از نو می‌آموزیم و اجرا می‌کنیم. این کاری که شما اینجا می‌کنید، فیلم‌سازی اصیل و حرفه‌ای است. هم بازیگران و هم کارگردانان خوبی دارید. برنامه‌هایی که من از ایران می‌بینم، شبیه آنچه است که در روسیه داریم که اگر درباره چیزی فیلم بسازند، حقیقی است. جلوه‌های ویژه نیست و واقعاً می‌سازند و زندگی می‌کنند. این مهم است و برای همین، آدم‌ها دوست دارند فیلم‌ها را تماشا کنند.

سیاره صفراُوا در فیلم سینمایی «ماهی در قلاب» ایفاگر نقش یک خانم معلم مربی در پرورشگاهی در تاجیکستان است. این بازیگر سینمای روسیه با اشاره به اینکه نقش او در «ماهی در قلاب» یک ماباِزای واقعی در دنیای بیرون و در یکی از پرورشگاه‌های تاجیکستان دارد، زنانی را که «نگاره» دنیای واقعی هستند، قهرمان نامید و گفت: نگاره واقعی که من تلاش کردم با الهام از او و جهانش نقش نگاره «ماهی در قلاب» را بازی کنم، مادر چهار فرزند است، اگر درست یادم باشد. او از جمله زنانی است که من این زنان را علاوه بر مادر، ابرزن می‌دانم. آنها قهرمان هستند. در جایی مثل مدارس شبانه‌روزی محل نگهداری کودکان بی‌سرپرست که خودتان می‌دانید اوضاع مالی و تأمین مایحتاج بچه‌ها چقدر سخت است، آن‌ها با نهایت عشق با کودکان وقت می‌گذرانند و زندگی‌شان را صرف آنان می‌کنند.

او اضافه کرد: تصور کنید این زن به آنجا می‌آید و در کنار دیگر زنان تا ساعات دیروقت شب کار می‌کند تا از آن‌ها مراقبت و این بچه‌ها را تربیت کنند. این خیلی سخت است. بچه‌هایی که آنجا بزرگ می‌شوند، با مشکلات زیادی درگیرند. «نگاره» هم زن و هم مرد است. یکجا. مثلاً یک لحظه زن است و مهربان و یک لحظه مثل مرد و با تحکم به بچه‌ها نحوه رفتار درست را آموزش می‌دهد. من این زنان را که می‌توانند گاهی سخت باشند و گاهی نرم، خیلی دوست دارم. آن‌ها قهرمان هستند و دنیا به چنین زنانی نیاز دارد. من فکر می‌کنم اگر زن روی زمین نمی‌بود، هیچی از زمین نمی‌ماند. برای اینکه مادران ما را تربیت و همه کارها را می‌کنند. از نگاه من، وقتی نقش «نگاره» را بازی می‌کردم، نگاره چنین زنی بود و تمام تلاشم را کردم تا نگاره واقعی را مقابل دوربین زندگی کنم.

سیاره صفراوا: شوکه شدم

او درباره تأثیری که مشارکتش در مقام بازیگر در تولید فیلمی با موضوع کودکان یتیم بر وی گذاشت، اظهار کرد: زمانی که آنجا بودم، به یتیم‌خانه رفتم و فکر نمی‌کردم که در تاجیکستان و حتی کشورهای دیگر که تبلیغ فرزندآوری می‌کنند، این‌همه بچه‌ یتیم باشند. این خیلی بد و تلخ است. در مدتی که فیلم را بازی می‌کردم و تاکنون، با خودم می‌گویم کاش می‌شد این بچه‌ها صاحب خانواده شوند. مشکل است که بچه فرد دیگری را به فرزندی بگیری؛ اما وقتی می‌بینی آن‌ها هم می‌خواهند زندگی کنند و زندگی را دوست دارند، شاید قضیه راحت‌تر درک بشود. از این حیث از بازی در «ماهی در قلاب» که می‌تواند دید انسان‌ها را به آدم‌های دیگر و اطرافشان وسیع‌تر کند، راضی‌ام.

صفراُوا افزود: در تاجیکستان مثل روسیه نیست که اگر یتیم باشی و بزرگ شوی، به تو خانه می‌دهند. در تاجیکستان باید یتیم بزرگ شوی و زندگی‌ات را خودت بسازی. دغدغه این بچه‌ها از زمانی که مقابل دوربین «ماهی در قلاب» رفتم، ذهنم را درگیر کرده و به همین دلیل، خیلی خوشحالم که در این فیلم کار کردم. برای اینکه این مسائل را متوجه شدم و این مسائل در زندگی و ساختن جهان هر شخصی مهم هستند.

او بازی با عبدالله عبدالرحیم‌زاده، بازیگر نقش «دلیر»، کودک داستان «ماهی در قلاب» را هم از زیبایی‌های این فیلم برای خودش دانست و گفت: ارتباط ما بسیار خوب بود. عبدالله پسر مهربان و باهوشی است و ما خیلی زود با هم انس گرفتیم. البته این را هم بگویم که من برای بازی در فیلم، علاوه‌بر اینکه چند روز با «نگاره» واقعی همراه بودم و سعی می‌کردم حرکات و حرف زدن و احساساتش را ببینم و الگو بگیرم، چند روز را در پرورشگاه بودم و آن‌قدر این بچه‌ها به من علاقه نشان می‌دادند که وقتی می‌خواستیم آنجا را ترک کنیم، آن‌ها که فکر می‌کردند من هم معلمشان هستم، گریه می‌کردند و می‌گفتند خانم معلم نباید برود.

این بازیگر که سال‌هاست در روسیه اقامت دارد، درباره نوع نگاه به ایران و تفاوت آن با واقعیت، تصریح کرد: تصویری که در بیرون از ایران از آن نمایانده می‌شود، با واقعیت آن متفاوت و از آن دور است. در مدتی که در ایران گذراندم، به همه زنگ زدم و آنلاین تصاویر اینجا را نشان دادم و گفتم ببینید اینجا چطور است. مثل تصویری است که از روسیه نشان می‌دهند که گویی برف ۲۴ساعته در آن می‌بارد، آدم ندارد و اگر به روسیه بروید، یخ می‌زنید. حال اینکه اینطوری نیست. وقتی آدم‌ها برای بازی‌های جام‌جهانی به روسیه آمده بودند، حیرت می‌کردند و از دیدن روسیه به هیجان می‌آمدند؛ چون فکر نمی‌کردند تابستان روسیه این‌قدر گرم باشد. تصویر واقعی ایران هم به نظر من چنین است. تصویری که دیدم من را شوکه کرد و ایران را خیلی دوست‌داشتنی یافتم.

سیاره صفراوا سریال «در چشم باد» ساخته مسعود جعفری جوزانی را به عنوان یک نمونه خوب همکاری هنرمندان ایران و تاجیکستان در گذشته مثال زد و گفت: من «در چشم باد» را برای این می‌گویم موفق است چون تلفیقی از تاریخ است و گفتمانی است که همه ما در آن مشترک هستیم که می‌تواند زنده باشد و آدم باورش کند. سینما چیزی است که باید باور کنی. الان فیلم‌ها خیلی زیاد است و کیفیت فیلم‌هایی که نگاه می‌کنیم، ذائقه ما را تغییر داده است. باور من این است که ما با دیدن یک فیلم زندگی می‌کنیم و همه‌چیز شأنی دارد. برای همین فکر می‌کنم ما با سینمای شما می‌توانیم عمیق‌تر زندگی کنیم. فیلم‌های ایرانی را که نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم وای! من دارم آن را زندگی می‌کنم. من این فیلم‌ها را دوست دارم.

او در پاسخ به اینکه اگر بخواهد در فیلمی فارسی‌زبان مبتنی‌بر داستان‌های کهن افسانه‌ای و اسطوره‌ای بازی کند، چه داستانی را ترجیح می‌دهد، گفت: این یک ژانر است که برای خودش جذابیت‌های زیادی دارد. یک ژانر دیگر هم ژانر هنری است که در آن فیلم تبدیل به خدا می‌شوی و زندگی شخصیت‌ها را از بالا می‌بینی. اینجوری آدمی که آن فیلم را نگاه می‌کند، زندگی یک نفر را با حسی که درونش را با خودش درگیر می‌کند، تماشا می‌کند. این مثل یک کاترپیلار در شهربازی است که فراز و فرود دارد و نفس آدم‌ها را در این فراز و فرودها بند می‌آورد. به‌نظرم فیلم باید اینطوری باشد و در چنین فیلم فارسی‌زبانی دوست دارم بازی کنم.

با اینکه این بازیگر، پیش‌تر هم مخاطب فیلم‌های سینمای ایران بوده، با بازی در «ماهی در قلاب»، بار دیگر سینمای ایران را مرور کرده است. او که تجربه داوری در جشنواره‌های بین‌المللی فیلم را داراست، در سخنان پایانی درباره کیفیت سینمای ایران گفت: بازیگر نمی‌تواند جلوی دوربین دروغ بگوید. دوربین چشم آدم‌هاست و جلویش هم حرف می‌زنی و هم اینکه چگونه راه می‌روی و چه می‌کنی، دیده می‌شود. پس نمی‌توانی جلوی دوربین دروغ بگویی؛ اگر دروغ بگویی همه تو را می‌بینند و می‌فهمند. همه این چیزهای مهم است که باعث شده مخاطب‌های سینمای ایران در دنیا، از آن حس واقعی بگیرند. الان فیلم‌های ایرانی به اسکار رفته‌اند و جوایز زیادی در سطح بین‌المللی می‌گیرند. من سال ۲۰۲۴ در جشنواره فیلم چیبُکسار روسیه داور بودم و یک فیلم ایرانی به نام «آهِ سرد» ساخته ناهید صدیق جایزه گرفت. یک فیلم هنری بود. من آن فیلم را دیدم و از شدت احساسات تپش قلب گرفتم. من جوان‌ترین داور آن جشنواره بودم. فیلم را دیدم و گفتم این! همین است! باید جایزه بگیرد! روس‌ها هم فیلم را دوست داشتند و همه این‌ها نشان می‌دهد سینمای ایران مسیر درستی را می‌رود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha