به گزارش ایسنا، در فضای مجازی ویدئویی با عنوان «اولین دیس تاریخ ادبیات!» دست به دست میشود که در آن با شعرهایی که به حافظ، صائب تبریزی و شهریار منتسب میشود، آنها به یکدیگر طعنه میزنند.
در این ویدئو، حافظ در قرن هشتم میگوید: «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را/ به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را» و صائب تبریزی، ۳۰۰ سال بعد در شعری که به اشتباه به او منتسب شده است، در پاسخ میگوید: «اگر آن ترک شیرازی به دست دارد دل ما را/ به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را/ هر آن کس چیز میبخشد ز مال خویش میبخشد/ نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را» و شهریار ۵۰۰ سال بعد باز در شعری که به اشتباه به این شاعر معاصر منتسب شده است، میگوید: «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را/ به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را/ هر آن کس چیز میبخشد بسان مرد میبخشد/ نه چون صائب که میبخشد سر و دست و تن و پا را/ سر و دست و تن و پا را به خاک گور میبخشند/ نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را».
حالا انجمن مبارزه با جعلیات ادبی در واکنش به این ویدئو نوشته است: «باشد که اهورامزدا این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ نگه دارد».
این روزها بار دیگر یک ویدئو تولیدشده با هوش مصنوعی فضای مجازی را پر کرده؛ سه شاعر از سه قرن مختلف بر سر یک میز مینشینند و یکدیگر را به -اصطلاح جوانان امروزی- دیس میکنند.(منظور همان جوابگویی با طعنه است).
در این ویدئو فیلیمو مدرسه - که مدعی آموزش مجازی است - تنها شعر منسوب به حافظ متعلق به اوست و شعرهای منتسب به صائب و شهریار جعلی هستند.
این بار هم هوش مصنوعی که میتواند در خدمت آموزش باشد، ابزاری شده برای آراستن جعلیات و گسترش بیشتر آن.
مخاطب ویدئو تنها از محتوای بصری لذت میبرد و آن را برای دیگران میفرستد. اصالت شعرها برای خیلیها مهم نیست. زیباست و این برای آنها کافی است. مرجع هم یک پلتفرم برای آموزش است و به اندازه کافی معتبر به نظر میرسد، اما این جعل و دروغ است که در ظاهری پررنگ و لعاب یک بار دیگر پیروز میشود. در مواجهه با این شرایط ما وظیفه داریم روشنگری کنیم. وظیفه شما به عنوان یک ایرانی چیست؟
انتهای پیام
نظرات