• شنبه / ۱۷ آبان ۱۴۰۴ / ۰۰:۰۳
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1404081709932
  • خبرنگار : 71219

گفت‌وگوی ایسنا با علیرضا رئیسیان

پروانه ساخت در سینما دیگر موضوعیت ندارد/ تابع برخی شلوغ‌کاری‌ها نیستم

پروانه ساخت در سینما دیگر موضوعیت ندارد/ تابع برخی شلوغ‌کاری‌ها نیستم

علیرضا رئیسیان با تشریح دلایلی که سبب شده فعلا فیلمسازی را کنار بگذارد، بیان کرد: دغدغه اصلی بسیاری از فیلمسازان این است که بتوانند تصویری واقعی از مردم نشان دهند چرا که سینمای امروز ما با رفتارهای فرهنگیِ جامعه پیش‌روِ ایرانی در تعارض است. او تاکید دارد، ماهیت پروانه ساخت در سینمای ایران همچون فیلترینگ است، وجود دارد ولی دیگر موضوعیت و اهمیت ویژه‌ای ندارد.

به گزارش ایسنا، هفت سال از آخرین باری که علیرضا رئیسیان در سینما فیلم ساخته، می‌گذرد و او پس از «مردی بدون سایه» بنا به یک تصمیم خودخواسته کارگردانی را کنار گذاشته چون می‌گوید نمی‌خواهد تصویری برخلاف واقعیت جامعه روی پرده سینما ببرد.

او یکی از سینماگران متقاضی حذف پروانه ساخت از پروسه فیلمسازی است ولی در عین حال تأکید دارد که این موضوع دغدغه اول او و بسیاری دیگر از همکارانش نیست چرا که ابتدا مسئله مهم دیگری در سینما باید حل شود و آن هم نمایش تصویری واقعی از جامعه است.

این کارگردان سینما در گفت‌وگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه چرا فیلم جدید نمی‌سازد، بیان کرد: هفت سال قبل بنا به شرایط به وجود آمده در سینما که تأثیر سینمای اجتماعی را بر بیننده به سمت محو شدن می‌بُرد، با میل خودم تصمیم گرفتم دیگر فیلم نسازم. آن زمان هنوز مسئله حجاب و پوشش به شکل امروز مطرح نبود ولی حالا اولین و مهم‌ترین دغدغه برای ساخت فیلم و برای خود من همین مسئله است، بقیه موضوع‌ها به کلیات سینما، اقتصاد سینما، فضای فرهنگی کشور و مشکلات تولید و اکران برمی‌گردد.

او تأکید کرد: البته وقتی می‌گویم حجاب دغدغه شده، منظورم پوشش موی سر زنان نیست بلکه به معنای آن چیزی است که با جامعه و زندگی واقعی انطباق ندارد و نیز به معنای آن چیزی است که باعث می‌شود یک فیلم، قابل قبول، باورپذیر و اثرگذار باشد. اگر این شرایط در یک اثر نباشد، آن فیلم دیگر اصلاً فیلم نیست.    

وی با اشاره به حوادث و تغییرات اجتماعی در سه سال اخیر ادامه داد: بعد از این دو، سه سال به وضوح می‌بینیم که افراد جامعه با پوشش‌های مختلف به احترام متقابل با یکدیگر رسیده‌اند و تعرضی صورت نمی‌گیرد اما چرا این مسئله در سینما هنوز یک دغدغه است؟ این پدیده از کجا به سینما آمده؟ آیا به این دلیل نیست که ابزار سانسور در دست دولت است و دولت از این ابزار استفاده می‌کند تا در فیلم‌ها آنچه می‌خواهد وجود داشته باشد یا نداشته باشد؟ بعضی‌ها می‌گویند فیلم فلان سازنده و کارگردان را ببینید که بدون هیچ مشکلی با همین شیوه‌های قبل ساخته شده و فروش خوبی هم داشته است، آیا می‌توان با یکی دو استثنا برای کل یک جریان نسخه پیچید؟ در این شرایط اولین پرسشگر، خود من هستم که چطور جامعه را نمی‌بینی؟ آیا برای خلأ فیلم می‌سازی؟

کارگردان فیلم‌های «ریحانه» و «دوران عاشقی» با اشاره به وضعیت تولیدات در بسترهای غیرسینمایی گفت: تلویزیون شرایط خیلی بدتری از سینما دارد و شبکه نمایش خانگی هم هنوز نتوانسته برای این مسائل راه حلی پیدا کند. به نظر می‌رسد کسی این شهامت را ندارد که حتی طرح مسئله کند که اصل داستان چیست؟ چطور زن می‌تواند مرد شود، مرد می‌تواند زن باشد ولی خود زن نمی‌تواند به صورت واقعی زن باشد؟ این سوال مهمی است که هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهد. آقایان می‌توانند در فیلم‌ها کلاه بگذارند و زن شوند و حتی برقصند، هیچ مشکلی هم به وجود نمی‌آید. زن‌ها هم می‌توانند کلاه‌گیس بگذارند و مرد شوند ولی خود زن برای زن بودنش باید سانسور شود. این یک تناقض وحشتناک است و پرسش اینجاست که تا کی می‌توان این مسئله را به تعویق انداخت و فقط گفت فعلا مسائل مهم‌تری وجود دارد؟    

رئیسیان در ادامه این گفت‌وگو و در توضیح بیشتر درباره علت فیلم نساختنش گفت: من به دلیل شرایط خود سینما که به یک دوگانگی کاملاً وحشتناک رسیده فیلم نمی‌سازم. سینمای ما در حال حاضر به نوعی شبیه سینمای قبل از انقلاب شده؛ بخشی از فیلم‌ها کاملاً برای مقاصد تجاری و سودآوری و فرصت طلبی ساخته می‌شوند که این نشان از حاکمیت سرمایۀ خارج از حیطه فرهنگ است، سرمایه‌ای که فقط به سود فکر می‌کند و بخش دیگر هم فیلم‌های سفارشی و ارگانی و نهادی است که فضا را برای سینمای هنری و روشنفکران ِ در ارتباط با مردم یعنی چیزی که نقطه قوت سینمای ایران در ۳۵ سال گذشته بوده از بین بردند و این روند کاملا با برنامه اتفاق افتاده است. من اصلاً معتقد نیستم که این جریان خود به خود پیش آمده و طبیعت سینمایی، عامل آن بوده است. تمام موجودیت سینما و حیات طبیعی آن به متکثر بودن و چند شکلی بودنِ آن است ولی الان فقط یک شکل پیدا کرده و مدام بین همین دو مدلی که توضیح دادم می‌چرخد. به نظرم در این جریان بیش از همه، نهادهایی که به شکلی دارای قدرتِ سرمایه هستند و نیز خود دولت - به طور مستقیم - در آن نقش داشته است. دولت قبل که بیش از همه تاثیر داشت و ۶۰ درصد این مسائل به آن زمان برمی‌گردد.

انتقاد از یک اتفاق بی‌سابقه در سینمای ایران 

او در پاسخ به اینکه از چه منظر دولت قبل را تا این حد مسئول می‌داند؟ گفت: از جهت اعمال سانسور وحشتناک و فرصت دادن به فیلم‌هایی که از نظر آن‌ها مخاطب‌پسند بود. وقتی یک فیلم خاص در نمایش اول خود یک سال روی پرده سینما باقی می‌ماند که در تاریخ سینمای ایران بی‌سابقه بوده، مشخص است چه پشت پرده‌ای وجود داشته و این نشان می‌دهد یک برنامه و درواقع یک کار بسیار سطحی برای به دست آوردن آماری که بتوانند با آن در جاهای مختلف پرسش‌های منتقدانه را مرتفع کنند، تنظیم شده بود.   

کارگردان فیلم «چهل سالگی» اضافه کرد: امروزه هر فیلمی که می‌خواهید بسازید ابتدا باید ببینید چگونه است، اگر با تمایلات خود شما هماهنگ باشد باید نسبت به جامعه هم باورپذیر باشد و واقعی به نظر برسد در حالی که فعلا این فاکتور بین سینما و جامعه اصلاً وجود ندارد، همانطور که در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هم وجود ندارد. البته فضای شبکه نمایش خانگی کمی بازتر است که علت آن هم مشخص نیست ولی در سینما و تلویزیون سانسور پوشش بسیار جدی‌تر است.   

نمی‌توان دور همه را خط کشید و امور سینما را پیش برد

رئیسیان ادامه داد: من و برخی از همکارانم به این نتیجه رسیده‌ایم که اصلاً نباید در این شرایط فیلم ساخت تا شاید خودِ همین فیلم نساختن به یک جریان تبدیل شود. این سینما به هر حال به افراد با تجربه و فیلمسازهای دارای سابقۀ روشن نیاز دارد. نمی‌توان دور همه خط کشید و گفت، امورات‌مان را همینطور پیش می‌بریم، کمااینکه می‌بینیم پیش نرفته و دولت قبل مجبور شد سراغ سینمای فرهنگی هم بیاید هرچند خیلی دیر بود و کسی استقبال نکرد. الان هم اگر آمار پروانه ساخت را نگاه کنیم کاملاً روشن است که یکسری از افراد با تجربه، حرفه‌ای و مشخص در سینما فیلم نمی‌سازند و این باید پرسش اصلی مدیران و سیاستگذاران سینما باشد.  

او با بیان اینکه برای ساخت فیلم، هم ایده دارد و هم آمادگی ولی فعلاً ترجیح می‌دهد تلاش کند تا این شرایط تغییر کند، درباره تحلیلش از نوع برخورد و نگاه به زنان در سینما گفت: تا یک جا ما به عنوان فیلمساز با این موضوع کنار آمده بودیم چون فکر می‌کردیم با سینما مسئله مهم‌تری در حال ایجاد شدن است و آن هم یک رفتار مهم هنری - فرهنگی در سطح جهان و داخل کشور بود. الان دیگر آن موضوع منتفی شده و مسئله اصلی این است که این آثار باورپذیر نیستند و تاثیری در سینمای جدی ندارند. چگونه می‌شود که افراد می‌توانند با پوشش واقعی خود در جامعه حضور داشته باشند ولی در سینما نمی‌توانند!؟ در تلویزیون که مطلقاً این اتفاق امکان‌پذیر نیست و به همین دلیل این رسانه دیگر نمی‌تواند با مخاطبین خود ارتباطی برقرار کند. حالا اینکه از نظر ساختار و تکنیکی و هنری که آثارش به شدت سطح پایین هستند، بگذریم ولی از نظر ظاهر هم نمی‌تواند ارتباط برقرار کند و این کاملاً مشخص است که شکست می‌خورد. برایم عجیب است که بعضی‌ها به روی خود نمی‌آورند که چنین پرسش مهمی اساساً وجود داشته باشد و تا وقتی این اتفاق به صورت قانونی و درست حل نشود بقیه تلاش‌ها بیهوده است.   

رئیسیان درباره برخی فیلمسازان باسابقه و حتی جوان‌ترها که سراغ ساخت فیلم بدون مجوز رفته‌اند واینکه این مسیر چطور ادامه می‌یابد، توضیح داد: این بستگی به نحوه نگرش آدم‌ها و شرایط دارد و نیز سابقه‌ای که هر کدام دارند. همه افراد نمی‌توانند به یک روش عمل کنند. مثلاً خود من تمام فیلم‌هایم در جریان رسمی فیلمسازی اتفاق افتاده و در داخل و خارج از کشور هم اکران شده است. در این مسیر من با یک شخصیت خاص سینمایی خود را تعریف کرده‌ام و الان نمی‌توانم یک روزه خود را تغییر دهم. آسیب شناسی این جریان که چرا یک عده فقط برای خارج فیلم می‌سازند، یک پرسش مهم است. البته با این موضوع مسئله‌ای ندارم ولی این سوال وجود دارد که چرا یک عده فقط برای خارج از کشور فیلم می‌سازند؟ چرا یک عده فقط برای تجارت فیلم می‌سازند؟ و چرا یک عده هم فقط برای مأموریت‌های نهادها و ارگان‌ها کار می‌کنند؟ شوروی سابق و اروپای شرقی و حتی الان چین، نمونه‌های خیلی خوبی برای این مدل کار هستند که شکست خوردند چون نتیجه با حیات طبیعی خود سینما و در اینجا با مجموعه رفتارهای فرهنگی جامعه ایرانیِ پیش‌رو در تعارض است.    

به نظرم در حوزه فرهنگ کشور ما نسبت به حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی ظلم بزرگ‌تری اتفاق افتاده چون آنجا سانسور وجود ندارد، در حوزه‌های دیگر فقط فشارها و رفتارهای ناهمگون جریان‌هایی با مردم دیده می‌شود و در مسائل سیاسی هم دعواهای جناحی و گروه‌هاست اما در هنر یک فاکتور دیگر به اسم سانسور اضافه می‌شود که قابل قبول نیست. من اطمینان دارم که این پایان ،همه مسیری است که در این سال‌ها دولت و جریان‌هایی سعی کردند اعمال کنند.

موافق حذف پروانه ساختم ولی تابع بیانیه‌نویسی و شلوغ‌کاری نیستم

رئیسیان در پاسخ به اینکه آیا موافق درخواست حذف شورای پروانه فیلمسازی است، گفت: حتما موافقم چون یکی از شروع‌کنندگان اعتراض به ماجرای پروانه ساخت خودم بودم ولی به هیچ وجه تابع بعضی بیانیه‌نویسی‌ها و شلوغ کاری‌ها نیستم چرا که به هیچ مسیری کمک نمی‌کند و مثل رفتارهای سیاسی جریان‌ها و احزاب داخل مملکت می‌ماند. البته منظورم این نیست که اعتراض نکنیم اما مسئله‌ای که در حال حل شدن بود و بی‌سر و صدا داشت به نتیجه می‌رسید، الان هم در حال حل شدن است، به زودی به نتیجه خواهد رسید و دیگر اولویت موضوعی ندارد، ناگهان تبدیل به ماجرایی شده که در تلویزیون‌های خارجی زیرنویس می‌شود. این نشان می‌دهد که ما هنوز نمی‌خواهیم آن رفتار مدنی و کنش درست را به صورت واقعی تجربه کنیم.   

وی یادآوری کرد:‌ اگر بخواهم به صورت تاریخی به ماجرا برگردم، اولین نمونه اعتراض نسبت به پروانه ساخت -که به صورت کتبی موجود است - در شورای راهبردی از سوی تهیه‌کنندگان و در دوران آقای ایوبی مطرح شد. در آن مقطع ۱۰ بیانیه منتشر شد که سومین بیانیه به اختیاری شدن پروانه ساخت اختصاص داشت، یعنی این کار حدود ۱۲ سال پیش شروع شده است. همچنین چند سال قبل ۲۰۰ نفر از  سینماگران و افراد شاخص به صورت علنی و آشکار برای حذف پروانه ساخت نامه نوشتند که به نتیجه مشخصی نرسیدیم اما حالا در این دولت، مدیران سینمایی هماهنگ‌تر هستند.

با این حال نباید فراموش کرد که اصل این ماجرا از زمان مرحوم سیف‌الله داد آغاز شد و در دوران مدیریت آقایان حیدریان و ایوبی و بعد دوره دوم آقای حیدریان چنین فرایندی دنبال می‌شد.   

پروانه ساخت فیلم مثل فیلترینگ دیگر اولویت نیست 

این کارگردان درباره اینکه آیا حذف پروانه ساخت می‌تواند مثمر ثمر باشد چون به هر حال پروانه نمایش همچنان وجود دارد و آیا این منتج به افزایش تعداد فیلم‌های توقیفی نمی‌شود، گفت:‌ همین الان هم فیلم‌هایی بدون پروانه ساخت برای مصارف مختلف ساخته می‌شوند و عملا صدور پروانه ساخت را بی اثر کرده‌اند اما پروانه نمایش مرحله‌ای است که در اساسنامه وزارت ارشاد وجود دارد و وجود آیین نامه هیئت وزیران پشت آن سنگینی می‌کند پس باید مسیر دیگری نسبت به آن طی شود ولی درباره اینکه تعداد فیلم‌های توقیفی بیشتر شود یا نه، بعید می‌دانم که این اتفاق بیفتد چون در همین دوره یک ساله، ۹۰ درصد فیلم‌های توقیفی آزاد شدند. البته درست است که رفتار دولت‌ها در دوره‌های مختلف متفاوت است و این خوب است که این دولت نگاه بازتری دارد اما این نوع رفتارها نه عقلایی است و نه شدنی، چون دیگر جامعه خود را از این مسائل جلوتر برده است به همین دلیل ادامه روند قبلی بی‌اثر است، مثل همین فیلترینگ که می‌گویند برداشته می‌شود و حتی ممکن است از نظر قانونی هم حذف شود ولی برای مردم دیگر در اولویت نیست.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha