• سه‌شنبه / ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ / ۱۲:۰۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 91022615698

در مراسم بزرگداشت فردوسي عنوان شد:

ميلان كوندرا از همان شگردي بهره مي‌برد كه فردوسي

ميلان كوندرا از همان شگردي بهره مي‌برد كه فردوسي

ابوالفضل خطيبي در مراسم بزرگداشت فردوسي گفت كه ميلان كوندرا در روايت از همان شگردي بهره مي‌برد كه فردوسي از آن استفاده كرده است.

ابوالفضل خطيبي در مراسم بزرگداشت فردوسي گفت كه ميلان كوندرا در روايت از همان شگردي بهره مي‌برد كه فردوسي از آن استفاده كرده است.

به گزارش خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خطيبي در مراسم بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي كه روز گذشته (دوشنبه، 25 ارديبهشت‌ماه) به مناسبت روز بزرگداشت اين شاعر حماسه‌سراي ايران در فرهنگسراي خاقاني برگزار شد، عنوان كرد: بارها در چنين جايگاهي قرار گرفتم تا درباره‌ي «شاهنامه» و فردوسي سخن بگويم و هر بار مي‌بينم آن‌طور كه بايد، امكان ادا كردن حق مطلب نيست و اين به خاطر ويژگي‌هاي منحصر به فرد «شاهنامه» است. «شاهنامه» چه خصوصيتي دارد كه اين‌گونه مورد علاقه‌ي بزرگان ادب ايران و ايران‌شناسان بزرگ غربي است؟ در وهله‌ي نخست، مهم‌ترين ويژگي «شاهنامه» شعريت سروده‌هاي اين اثر سترگ است كه فردوسي را به چنين جايگاهي مي‌رساند.

اين شاهنامه‌پژوه در ادامه گفت: هستند متن‌هاي ديگري كه مانند «شاهنامه» بخشي از مآخذ آن‌ها تاريخ مسعودي است و مطالب مربوط به اسطوره‌ها و تاريخ ايران باستان را در خود گرد آورده‌اند؛ اما هيچ‌كدام به جايگاه «شاهنامه»ي فردوسي نمي‌رسند.

او در ادامه با تأكيد بر اين‌كه حكيم ابوالقاسم فردوسي در خلق «شاهنامه» از شگردهاي متعدد داستان‌سرايي بهره برده است، اظهار كرد: در رمان «بار هستي» ميلان كوندرا ديده مي‌شود اين نويسنده داستان را رها مي‌كند و به تحليل شخصيت‌هايش مي‌پردازد. فردوسي بزرگ نيز در داستان‌هاي متعددي از «شاهنامه» چندصد سال پيش با همين شگرد، داستان‌ها را پيش مي‌برد؛ از جمله در داستان «رستم و سهراب» كه مي‌بينيم در حين روايت، شخصيت‌هاي داستان را تحليل مي‌كند.

او در ادامه به بررسي و بازخواني داستان «رستم و سهراب» پرداخت و با مرور ديدگاه‌هايي درباره‌ي اين داستان تراژيك «شاهنامه» تأكيد كرد: به اعتقاد من، هيچ‌كدام از آن تحليل‌هايي كه درباره‌ي داستان «رستم و سهراب» ارائه شده، صحيح نيست و هر كدام به نوعي سعي در مقصر كردن يكي از قهرمان‌هاي داستان دارد؛ در حالي كه در داستان تراژيك، هر دو طرف به نوعي حق دارند و در داستان تراژيك «رستم و سهراب» هم مي‌بينيم كه هر كدام به نوعي حق دارند. فردوسي با آگاهي و شناخت از گونه‌ي تراژدي، تعليق روايت «رستم و سهراب» را تا لحظه‌ي پايان حفظ مي‌كند و تعليق از مهم‌ترين اركان تراژدي است. از اين‌رو به اعتقاد من، اين اقتضاي روايت تراژيك است.

خطيبي در ادامه با مرور داستان تراژيك «اُديپ» نوشته‌ي سوفوكل، به شباهت‌هاي اين دو روايت تراژيك در ادبيات ايران و يونان پرداخت و تصريح كرد: ما در اين دو روايت مي‌بينيم كه اديپ و سهراب در كنار هم قرار مي‌گيرند و به نوعي هر دو اين شخصيت‌ها به اقتضاي بار تراژيك روايت، از بخشي از واقعيت خبر ندارند و همين نداشتن اطلاع و آگاهي به عنوان نقطه‌ي كانوني روايت تراژيك عمل مي‌كند.

اين پژوهشگر در پايان با بهره‌گيري از آراي ارسطو و هگل در باب نقيصه يا هامارتيا، متذكر شد: در خوانش و رويكرد هگلي، نقصي و نقصاني متوجه اديپ و سهراب نيست؛ ولي قهرمان داستان با احساس مسؤوليت نسبت به آن‌چه كه مي‌داند، عمل مي‌كند و به تعبيري هگلي، قهرمان‌ها مسؤوليتي تراژيك را بر عهده مي‌گيرند.

در ادامه‌ي اين مراسم، پيام ويديويي جلال خالقي مطلق پخش شد كه اين شاهنامه‌پژوه در پيامش اظهار كرد: «شاهنامه» يك كتاب نيست؛ بلكه يك كتابخانه است كه موضوع‌هاي بسياري را مي‌توان از آن آموخت و هر صفحه و سطر «شاهنامه» موضوعاتي براي آموختن و ياد گرفتن دارد. از «شاهنامه» مي‌توان تاريخ و فرهنگ ايران باستان، آداب و رسوم و آيين نياكان و ادبيات باستان را آموخت. همچنين از «شاهنامه» مي‌توان شاعري،‌ اخلاق نيكو، كشورداري و هويت تاريخي، فرهنگي، ملي ايرانيان را فراگرفت. از «شاهنامه» مي‌توان زبان فارسي را آموخت و اهميت زبان فارسي در كنار هويت ملي تاريخي ايرانيان، از مهم‌ترين آموزه‌هاي «شاهنامه» است.

اين شاهنامه‌پژوه در بخش ديگري از پيامش عنوان كرد: در تاريخ ايران پس از اسلام، بويژه در دوره‌ي صفاريان و سامانيان، تلاشي براي گسترش و تثبيت زبان فارسي صورت گرفت؛ اما همه‌ي اين تلاش‌ها با خلق «شاهنامه» تثبيت شد و از آن زمان تا دوران صفويه، يكي از بن‌مايه‌هاي هويتي ايرانيان، زبان فارسي است.

خالقي مطلق همچنين در پيامش گفت: «شاهنامه»ي حكيم ابوالقاسم فردوسي از نظر محتوا يك اثر حماسي، اسطوره‌يي، پهلواني است. از لحاظ ساختاري، يك حماسه‌ي تراژيك و دراماتيك است و در گفتار و زبان، فاخر و اخطاردهنده است و در كاركرد نيز پيونددهنده‌ي ايران پيش از اسلام و بعد از اسلام است. «شاهنامه» بزرگ‌ترين شاخص هويت و مليت ايرانيان است. شاعراني هستند كه در يك زمان زندگي مي‌كنند؛ اما برخي از شاعران مانند فردوسي، مولوي، سنايي، سعدي، حافظ و خيام در همه‌ي زمان‌ها و زبان‌ها زندگي مي‌كنند و «شاهنامه»ي فردوسي مانند لنگري براي اين كشتي بزرگ است.

همچنين عزيزالله جويني، شاهنامه‌پژوه و مصحح نسخه‌ي «شاهنامه» فلورانس، در سخناني گفت: كلمه‌ي ‌«شاهنامه» را حكيم فردوسي انتخاب نكرد. او در «شاهنامه» گاهي گفته «نامورنامه» و گاهي «شهريارنامه» ذكر شده است. بعدها شاعران و اديباني كه از پي فردوسي آمدند، كساني مانند سعدي و جامي، كلمه‌ي «شاهنامه» را براي اين اثر سترگ فردوسي انتخاب كردند. از اين جهت اين نام را انتخاب كردند كه ديدند «شاهنامه» دايرةالمعارف بزرگي است و بسياري از آيين‌ها، رسوم، آداب و اسطوره و تاريخ و فرهنگ ايرانيان را در خود دارد. به همين اعتبار، نام «شاهنامه» را براي آن انتخاب كردند.

جويني در ادامه به تبيين معناي «نامه» و «شاه» پرداخت و تأكيد كرد: در ادبيات كلاسيك فارسي، نامه به معناي كتاب بوده است و يكي از معناهاي ديگر شاه، بزرگ بوده است؛ از اين‌رو شاهنامه به معناي كتاب بزرگ است.

اين شاهنامه‌پژوه با انتقاد از نبود درك و فهم درست از بيت‌ها و واژگان «شاهنامه»، متذكر شد: اگر «شاهنامه» را درست مي‌فهميديم، قضاوت ما درست از آب درمي‌آمد؛ وگرنه به راهي اشتباه گام مي‌گذاريم. بسياري از كلمه‌ها در «شاهنامه» است كه در گذر زمان و با ثبت و ضبط‌هاي اشتباه، راه را بر فهم درست صحيح «شاهنامه» بسته است و ضرورت دارد شاهنامه‌پژوهان با دقت و وسواسي علمي و روشمند و نه بر اساس ذوق شخصي، كار را پيش ببرند.

او در ادامه با مرور بخشي از داستان فريدون و فرزندانش يعني ايرج، تور و سلم و بازخواني اين داستان، گفت: در يكي از ابيات اين داستان، فردوسي واژه‌ي «نيك‌يار» را در بيان وضعيت و چگونگي رابطه‌ي اين سه برادر استفاده مي‌كند؛ اما در گذر زمان و با ضبط‌هاي اشتباه، «بيك‌يار» جاي آن واژه مي‌نشيند و به طور كلي، معناي بيت را تغيير مي‌دهد؛ در حالي‌كه اين واژه در آن داستان يك واژه كليدي است و فردوسي بي‌خودي واژه‌ها را انتخاب نكرده است.

اين پژوهشگر در بخش پاياني سخنانش به مرور برخي از مثال‌ها و مصداق‌هاي واژه‌هاي اشتباه بر جاي‌مانده در تصحيح‌هاي «شاهنامه»ي حكيم ابوالقاسم فردوسي پرداخت.

در اين مراسم كه با همت باشگاه شاهنامه‌پژوهان برگزار شد، توران شهرياري و سهيل محمودي شعر خواندند. اجراي نقالي نيز ديگر برنامه‌‌ي مراسم بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي بود.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha