در نشست رونمایی از کتاب «اساطیر جهان»، با اشاره به ضرورت گردآوری اساطیر ایران، بر اهمیت تدریس اسطورهشناسی در دانشگاهها تأکید شد.
به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم رونمایی از کتاب «اساطیر جهان» با ترجمه ابوالقاسم اسماعیلپور عصر روز دوشنبه، هشتم مهرماه، در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
اسماعیلپور در این نشست درباره سنت اسطورهپژوهی در ایران گفت: این سنت در ایران 40، 50 ساله است و خیلی جوان به نظر میرسد؛ در حالیکه این سنت در غرب بیش از 200 سال سابقه دارد. در دانشگاههای آلمان اوایل قرن 19 اسطورهشناسی به عنوان شاخهای از قومشناسی تدریس میشده است. من در این کتاب با انگیزهای انسانشناسانه کار را ترجمه کردم که در کتاب قبلیام انجام نشده بود.
او ادامه داد: اما ما نیاز داریم همه منابع اساطیری کشور را جمعآوری کنیم که شامل تصاویر هم باشد. ما هنوز بعد از این 50 سال کتابی کامل و منسجم از روایات اساطیری ایران نداریم. اساطیر کتاب استاد بهار، صرفا اساطیر میانه را دربرمیگیرد و اساطیر زروانی و اوستایی در آن نیستند. ما باید از اساطیر هند و ایرانی شروع کنیم و تحول اساطیر تا قرن سوم و چهارم اسلام را پی بگیریم. در زبانشناسی هم همین اتفاق افتاده است. ما هنوز اطلس زبانی ایران را نداریم.
اسماعیلپور با اشاره به روند تاریخی اسطورهشناسی در ایران گفت: اسطورهشناسی در ایران با کتاب زندهیاد پورداوود در سال 1307 آغاز شد. دهه 40 هم کتاب اساطیر ایران و یونان را احمد بهمنش ترجمه کرد. در همین زمان است که کلمه اسطورهشناسی مطرح میشود. در دهه 40 هم رشته زبان و فرهنگ باستانی ایران در دانشگاه تهران ایجاد شد. در سال 1351 پژوهش در اساطیر ایران را استاد بهار منتشر کرد. دهه 60 هم جلال ستاری با ترجمههایی که از اساطیر جهان انجام داد و تألیفهای متعددی که در این حوزه داشت، به پرباری اسطورهشناسی در ایران یاری رساند. خانم آموزگار هم در همین سالها کتابها و مقالاتی ترجمه و منتشر میکند که این روند پیکره اساطیر ایران را شکل داده است. اما ما در این زمینه هنوز فقیر هستیم و پیکره جوانی داریم که باید کامل شود. در این کتاب چکیدهای از اسطورههای جهان حتا اسطورههای زنده جهان چون اسطورههای تبت، کارائیب، هند و سیبری معرفی شدند، زیرا اسطوره هرگز مرگ ندارد و تا زبان هست، اسطوره هم هست.
این استاد اسطورهشناسی درباره تفاوت اسطوره، افسانه و حماسه گفت: بسیاری شاهنامه را اسطوره میخوانند، اما شاهنامه اسطوره نیست و حماسه است. گیلگمش هم حماسه است. این دو جایگاه خودشان را دارند و افسانه هم تعریف منحصر به فرد خود را دارد. اسطوره بیشتر مباحث ایدئولوژیک را مطرح میکند؛ مانند اسطورههای آغاز جهان. زمانی که عصر دین نیامده، اسطوره به انسان آغازین پاسخ میدهد، اما حماسه به مباحث قهرمانی و پهلوانی در اعصار جدیدتر که اقوام شکل گرفته و مبارزه میکنند و قهرمانان شکل گرفتهاند، مربوط است. اما میتوان گفت در حماسهها میتوان عناصر اسطورهیی را برداشت کرد. شاهنامه اثری حماسی است با مضامین و درونمایههای اسطورهیی. اما افسانهها کاری به چگونگی خلق جهان ندارند، به قهرمانی ملتها هم نمیپردازند. افسانهها شخصیتهای محبوب عامیانه دارند و قهرمانانشان بیشتر تحلیل روانکاوانه از دوران متأخرتر هستند. افسانه تاریخ دارد و جزو فولکلور است و اینها را نباید با هم قاطی کرد.
در ادامه این نشست، فتحالله مجتبایی با اشاره به اینکه امروز اسطورهشناسی علمی شناختهشده در جهان است، گفت: جای این علم همیشه در ایران خالی بوده و این امیدوارکننده است که امروز جامعه علمی ما به سوی این موضوع اقبال نشان میدهد.
او افزود: به طور کلی افسانه و اسطوره با هم قاطی میشود. تحقیق درباره اسطورهها از یونان شروع میشود. قرن شش قبل از میلاد اسطورههای هومری برای جامعه یونانی هم دین و هم فرهنگ بود. اسطوره را یک نفر خلق نمیکند و در وجدان مقبول جامعه نوشته میشود و کسانی مثل فردوسی، هومر و ویرژیل این اسطورهها را نقل میکنند. اسطوره دو بخش دارد؛ ترکیبی از عقلانیت و تفکر است و ما در دورهای زندگی میکنیم که جنبهای که در عقلانیت بوده، تخیل آن را میپوشاند. از زمانی هم که مطالعه درباره اسطوره آغاز شد، تخیل و تعقل از هم جدا شد. جنبه تفکر آن به سوی فلسفه رفت و تخیل آن به هنر نزدیک شد.
این نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت همچنین عنوان کرد: اسطورهشناسی با تأویل شروع میشود و ادامه پیدا میکند. با شروع مسیحیت اسطورههای مسیحی میآیند. زایش از باکره مانند اسطوره میتراست که از سنگ زاده میشود. اسطوره تا دوره رنسانس پوشیده میشود، بعد در آثار تراژدینویسها تم اسطورهیی زنده میشود تا امروز که توماس مان و دکتر فاستر تمهای اسطوره را در ادبیات ادامه میدهند. جامعه همواره اسطوره میسازد. اسطوره از نهاد آدمی میآید. کمونیستم هم اسطوره نجات است.
مجتبایی درباره کتاب «اساطیر جهان» هم گفت: من دلم میخواست به جای این کتاب، اسماعیلپور کتابهایی تکتک درباره اساطیر جهان ترجمه میکرد تا زمینه برای تحول پدیدارشناسی اسطوره فراهم شود و من امیدوارم این موضوع در دانشگاههای ما به عنوان یک دیسیپلین علمی عنوان شود.
مجتبی منشیزاده هم در این نشست درباره ویژگیهای کتاب «اساطیر جهان» گفت: این کتاب مجموعهای از اسطورههای جهان به صورت موجز و مختصر است. نوعی تبیین و تحلیل اسطوره هم در کتاب هست. در سراسر کتاب تصاویری آمده که مفهوم کل اسطوره را مانند نماد به ما نشان میدهد و این تصاویر به فهم قضیه کمک میکنند.
او افزود: با توجه به اینکه کتاب از همه زاویهها و اسطورهها سخن گفته، نوعی گسستگی در متن پدید آورده که کار ترجمه را دشوار کرده است. نثر خوب و روان اسماعیلپور هم دیگر ویژگی کتاب است.
این استاد دانشگاه همچنین درباره ارتباط اسطوره و ادبیات گفت: اسطوره نوعی خلق آفرینش است که جامعهای که از عهده تبیین وقایع پیراموش برنمیآید، آن را ایجاد میکند و تصویر کردن جهانِ محتمل است. این همان کاری است که رماننویس و نویسنده انجام میدهد، یعنی ایجاد جهانهای محتمل و تصویر جامعه ایدهآل خودش و تخیل گوهر هر دوست. هنر هم همینطور است. وجهی از اسطوره، هنر است و تجسم. اسطوره در سنگنگارهها و مجسمهها آفرینش هنری مییابد.
منشیزاده در ادامه تأکید کرد: اما اسطورهشناسی از حوزههای دانشگاهی بیرون نیامده و خوب پرورده نشده و ما روایت شفافی از اسطورهها نداریم. باید به این موضوعات فکر کرد که آیا ضرورت دارد اسطورهها روایت شوند؟ آیا میشود آنها را ساده کرد و برای کودکان گفت؟ چقدر ما در این حوزه کار کردهایم؟ اما در سایر ممالکت شخصیتهای اسطورهیی دوباره احیا شدند و نوعی زایش دوباره گرفتند و به رنگی دیگر درآمدند.
در این نشست ژاله آموزگار هم حضور داشت که با انتقاد از اینکه با وجود اهمیت اسطورهشناسی، در رشته ادبیات فارسی این موضوع تدریس نمیشود، گفت: ما درباره اسطوره حرف میزنیم، اما در رشته ادبیات فارسی و فرهنگ و زبانهای باستانی دو ساعت درس اسطورهشناسی نداریم و جای این موضوع در جامعه ما باز نشده است. من به گروه ادبیات دانشگاه تهران گفتم چطور شاهنامه را میتوان خواند بدون اینکه کمی درس اسطوره آموزش داد؟ چطور کیومرث و جمشید را آموزش میدهند؟ جامعه به شدت تشنه این موضوع است و جوانان در کلاسهای آزاد شرکت میکنند و ترجمه این کتاب کار بجایی بوده است.
در نشست رونمایی از کتاب «اساطیر جهان» افرادی همچون حسین معصومی همدانی، محمود معتقدی و علی رواقی حضور داشتند.
انتهای پیام
نظرات