به گزارش ایسنا، در متن این دلنوشته آمده است: «سرزمین ایران، کشوری ثروتمند است. آب و خاک و هوای این دیار، نفس کشیدنی، کاشتنی و آشامیدنی ست. ایرانِ ما دریا دارد، نفت دارد، فولاد، مس و روی دارد، دیلمان و شهداد و البرز و چهار محال دارد. ایران، رِی، اصفهان، مشهدالرضا و خرمشهر دارد. ایران گندم و گردو، نخل و نارنج، سیب و سنجد، ایران، دامن دامن اَنار دارد.
داشتههای سرزمین ما ناشمردنی ست.
ایران اما "طلای سرخ" دارد. عطر و طعم "یاقوتِ" ما را همه جهانیان چشیدهاند.
"زعفرانِ ایران" برای انسانِ بیقرار، عبوس و تلخ و نحیف و نگران، نسخهای شفابخش است.
هر گل برگِ باغستان سرخِ ایران، سازیست دلنواز که شکوهِ ارکسترِ رستگاری را پژواک میدهد.
ابن سینا، عینالقضات، حافظ، ملاصدرا، خواجه نصیر، جامی، غزالی، سعدی، مولانا، عطار، امیرکبیر، مراغهای، نیما، پروین، حنانه، کمالالملک، صبا، چمران، همت، باکری و ... بر ریشههای تشنه باغستان زعفرانِ ما زلالِ آب افشاندهاند، آنچنان که فردوسی بزرگ در شاهنامه سرود:
از آن میوهی زعفران ریز شد که چون زعفران شادی انگیز شد
تنش پُر نِگار از کران تا کران چو داغِ گلِ سـرخ بر زعـفـران
مزرعه زعفرانِ ایران، اکسیر زندگی و نشان تاریخ و فرهنگ و هویت ماست، چرا که قرآن دارد، علی و حسین دارد و "شهید" دارد. وَه که "بانگِ جَرَس"* با نوایِ سراج و نای "نینوایِ" علیزاده*، در پیچ و تاب گلهای زعفران چه شنیدنی ست.
طلای سرخ ایران ، نمونه ای بدلی نیز دارد !
آب اگر نباشد، خاک بیثمر، هوا وارونه و خورشید سوسو میزند بر اندام خشکِ گُلِ زعفران. زخمه بر سازِ ناکوک، خیش ناخن میشود بر سطح یخ!
زعفرانِ بدلی در سفره گرسنگانِ سعادت ، خریدار ندارد.
در معرکه استیلای زر و زور و تزویر بر حریمِ عشق در جهان، کشت کارانِ زعفرانِ سعادت، رو به کعبه نینوا و گوش به بانگ جرسی خواهند سپرد که عاشقان را به دفاع از بوستانِ "طلای سرخ" و حریم رستگاری، صلا میدهد؛ او ایستاده در برابر توفانِ ریشه برافکن، نه با نهیبِ "برو" که صلا میدهد "بیا"*
عشق چو اَبرِ گِران ریخت بر این و بر آن شد طَرفی زعفران ، شد طَرفی لاله زار
مولانا جلال الدین محمد بلخی»
* تصنیف بانگ جرس با صدای حسام الدین سراج
* آلبوم موسیقی نینوا ، ساخته ی حسین علیزاده
* سخنان سردار قاسم سلیمانی در مراسم "پرچمداران دوکوهه"
انتهای پیام
نظرات