به گزارش ایسنا، «آنری روسو» در ۲۱ مه ۱۸۴۴ در «لاوال» واقع در فرانسه به دنیا آمد. تاریخ هنر از او به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان خودآموخته یاد میکند زیرا هیچگاه تحصیلات رسمی یا آموزش حرفهای ندید. او همچنین تا قبل از دهه ۴۰ زندگیاش به طور تماموقت به نقاشی نپرداخته بود. در حالی که او فاقد خلاقیت نبود، ترکیببندیهای خام او اغلب مورد تمسخر قرار میگرفت. آیا او یک هنرمند متوسط و بیاستعداد بود یا شاید فقط از زمان خود جلوتر بود؟
«روسو» یک دوره چهار ساله در ارتش خدمت کرد و سپس در خدمات دولتی به عنوان جمعآورنده عوارض و مالیات مشغول کار شد. او در ابتدا برای یک وکیل کار میکرد، اما بعدها به ارتش پیوست. «روسو» در طول خدمت خود، در پادگان «Angers» مستقر بود و داستانهای سربازان در جنگ فرانسه-مکزیک دوم را میشنید. این داستانها تأثیر زیادی بر تخیل او داشتند و بعدها الهامبخش آثار هنری او در مورد جنگلهای عجیب و غریب شدند.
«روسو» پس از مرگ پدرش در سال ۱۸۶۸ میلادی از ارتش استعفا داد و به پاریس نقل مکان کرد. در آنجا با «Clémence Boitard» ازدواج کرد و به خدمات دولتی بازگشت.
«شب کارناوال»
«روسو» در سال ۱۸۸۴ میلادی، مسیر هنری خود را به طور رسمی آغاز کرد. او مجوز کپیبرداری از موزههای لوور، لوکزامبورگ و ورسای را دریافت کرد. قبل از پیدا کردن سبک خود، سعی کرد نقاشیهای امپرسیونیستها و آثار آکادمیک دیگر را بکشد. او از سوی «سالن رسمی» رد شد، اما در سالن (Salon des Indépendants) جایگاه خود را پیدا کرد. یک سال بعد، این گروه نمایشگاههایی از آثار هنری «آنری روسو» از جمله «شب کارناوال» را برگزار کرد.
این نقاشی شاعرانه، یک زوج را در لباسهای کارناوالی جشنگونه به تصویر میکشد. شاید آنها در یک نمایش شبانه کارناوال کار میکردند و اکنون به ملاقات میروند؟ با دقت که نگاه کنید، صورت غیرمنتظرهای مردی از کلبه خالی پشت سرشان نمایان است. آیا او دوست آنهاست یا خطری به همراه دارد؟
ترکیببندی این نقاشی با نمایی از آسمان، ماهی بزرگ و درخشان، ابرها و ستارگان پراکنده غالب است. این اثر هنری هم واقعگرایانه است و هم رویایی، و امضای روح هنری «روسو» را از همین ابتدا به نمایش میگذارد.
«خودم، پرتره-منظره»
تمایل به بیان خلاقانه میتواند راهی برای «آنری روسو» باشد تا از مشکلات شخصی خود دوری کند یا آنها را پردازش کند. این هنرمند پس از چندین مرگ در خانوادهاش، از جمله درگذشت همسر اولش در سال ۱۸۸۸ میلادی، در زمینههای مختلفی خود را محک زد. او در نوازندگی ویولن ماهر بود و همچنین سعی کرد آهنگسازی را امتحان کند. او پس از بازدید از نمایشگاه پاریس در سال ۱۸۸۹ میلادی و دیدن بازسازیهایی از مناظر سنگالی، تونکینی و تاهیتی، یک نمایشنامه کوتاه کمدی نوشت. این نمایشنامه هرگز به اجرا درنیامد، اما خوشبختانه «روسو» بعدها حیرت خود از مناظر عجیب و غریب را در نقاشیها به تصویر کشید.
او نه یک افسر گمرک، نه یک آهنگساز و نه نمایشنامهنویس بود؛ «آنری روسو» قطعاً یک نقاش بود. ما او را در نقاشی«خودم، پرتره-منظره» در قامت یک نقاش میبینیم. او در یک لباس شیک ایستاده و قلممو و پالتی رنگی در دست دارد، که نام دو همسرش، کلمانس و ژوزفین، روی آن نوشته شده است.
در پسزمینه، یک منظر شهری پاریسی دیده میشود که پل قدیمی «Pont du Carrousel»، برج ایفل و یک کشتی را نشان میدهد. در آسمان سایهای از یک بالن هوای گرم به چشم میخورد و خورشید قرمز رنگی که از ابرها عبور میکند، الهامگرفته از نقاشی «دو شکوه» اثر «ژان-لئون ژروم» سال ۱۸۸۴ است.
«کولی خفته»
نقاشی «کولی خفته» یک زن را در بیابانی خشک نشان میدهد که در حال استراحت است، در حالی که یک شیر غولپیکر بالای سر او ایستاده است. او دارایی کمی دارد؛ یک کوزه آب، یک ماندولین، یک پتو و یک چوب دستی که در دست دارد. بیابان خانه اوست، چرا که او یک کولی است و در حال استراحت شبانه است. خود «روسو» او را به عنوان یک مندولیننواز توصیف میکند که به دلیل خستگی عمیق به خواب رفته است.
شیر بالای سر به نظر میرسد که سرش را پایین آورده تا با دقت او را بو کند. این به نظر خوشایند نمیآید، اما صحنه به نظر آرام است. آیا این حیوان وحشی واقعی است یا ما در حال دیدن رویای زن هستیم؟ «کولی خفته» مرموز یک نمونه عالی از بزرگترین استعداد «روسو» است، یعنی توانایی او در خلق یک واقعگرایی جادویی و رویایی.
«شیرجه شیر گرسنه روی بزکوهی»
«روسو» نقاشی «شیر گرسنه» را در سال ۱۹۰۵ میلادی میلادی خلق کرد و اکنون متعلق به مجموعه بنیاد بایلر در سوئیس است. این نقاشی دومین اثر هنری روسو با موضوع جنگل است. او این موضوع را ۱۰ سال پس از نمایش نقاشی «ببر در طوفان استوایی» و مسخره شدن در سال ۱۸۹۱ در سالن «des Indépendants» از سر گرفت. اما درحالی که آکادمیکها ترکیببندیهای بچهگانه و دست و پاگیر میدیدند، منتقدان هنری آینده یک شاهکار دراماتیک را شناسایی کردند.
علاقه «روسو» به گیاهان جنگلی از بازدیدهای مکرر او از باغهای گیاهشناسی پاریس نشأت میگرفت.
«فلامینگوها»
«روسو» یکبار در مورد بازدیدهای خود از موزه گیاهشناسی گفته است: «وقتی وارد خانههای شیشهای میشوم و گیاهان عجیب و غریب سرزمینهای بیگانه را میبینم، به نظرم میآید که وارد یک رویا شدهام.» این هنرمند علاوه بر نمایشگاههای «Jardin des Plantes» از کتابها و مجلات نیز الهام میگرفت. نقاشی «فلامینگوها» که در یک مجموعه خصوصی نگهداری میشود، نمونه دیگری از این رؤیاهای سبز است.
این نقاشی گروهی از فلامینگوهای صورتی را نشان میدهد که در کنار یک ساحل شنی ایستادهاند. پرندگان اندازههای مختلفی دارند، یکی از آنها بسیار کوچک است، شاید یک جوجه باشد. در میانه نقاشی، نیلوفرهای آبی روی سطح آب شناورند. پسزمینه نیز یک جنگل سرسبز را نشان میدهد که درختان نخل بلند با ضربات قلممو ساده نقاشی شدهاند.
«La Carriole du Père Junier»
نقاشی «La Carriole du Père Junier» (ارابه ژونیه) یک پرتره گروهی از «آنری روسو» و خانواده «ژونیِه» به همراه سه سگشان است. «پِر ژونیِه» یک فروشنده سبزیجات و دوست قدیمی روسو بود. او این نقاشی را برای تسویه یک بدهی مالی سفارش داد و هنرمند بر اساس یک عکس این نقاشی را خلق کرد.
در مقایسه با عکس اصلی، تغییراتی در موقعیت درختان و سگها دیده میشود. شخصیتها در ژستهای معذبی به تصویر کشیده شدهاند، بچهها شبیه "انسانهای کوچکتر" به تصویر کشیده شدهاند و اسب زیبا روی سمهایش آرام حرکت میکند. با وجود تمام اینها، به نظر میرسد خانواده ژونیِه خانوادهای مهربان و با سلیقه در انتخاب سگها باشند.
«پرتره یک زن»
نقاشی «پرتره یک زن» که در سال ۱۸۹۵ خلق شد، یک زن ناشناس را نشان میدهد که روی بالکنی ایستاده است. شاید او نیز به گیاهشناسی علاقهمند بوده باشد، زیرا گلدانهای باغی با بنفشه و سایر گیاهان پشت سر او قرار دارند. بین انگشتانش یک شاخه گل در دست دارد و با دست دیگر یک شاخه سبز شبیه به ساقه را میفشارد. این ویژگیها که معمولاً در نقاشیهای پرتره دیده میشوند، ممکن است به حرفه او اشاره داشته باشند. در آسمان، یک پرنده تنها در حال پرواز است. مانند سایر آثار روسو، دانستن این که آیا اینها استعاره هستند یا فقط نگاه او به صحنهای که تماشا میکرد، دشوار است.
این نقاشی در سال ۱۹۰۸ توسط پابلو پیکاسو خریداری شد و در حال حاضر در موزه پیکاسو در پاریس قرار دارد. پیکاسو آن را با قیمتی ارزان در پاریس خریداری کرد و احساس کرد که یک جواهر ناشناخته کشف کرده است. و واقعاً اینطور بود! او که شیفته این اثر شده بود.
«آنری روسو» در دوم سپتامبر ۱۹۱۰ میلادی به دلیل عفونت بدی که در پایش داشت، درگذشت. یک سال بعد، او با یک نمایشگاه بزرگ در سالن «des Indépendants» تجلیل شد. آثار او همچنان بر نسلهای بعدی هنرمندان مدرن تأثیر گذاشت و تأثیر ویژهای بر سورئالیسم داشت.
انتهای پیام
نظرات