در حالیکه طی سالهای گذشته تنها تعداد معدودی از هنرمندان ایرانی موفق به حضور در مهمترین رویداد موسیقی جهان، جایزه «گِرَمی» شدهاند، امسال نام مهران متین، آهنگساز ایرانی، در فهرست نامزدهای بخش «بهترین موسیقی در سبک آفریقایی» برای قطعه «امید و محبت» به چشم میخورد؛ اثری که با همکاری ادی کنزو، هنرمند اوگانداییتبار، ساخته شده است.
پیش از او، شروین حاجیپور در سال ۲۰۲۳ با ترانه «برای…» جایزه «بهترین آهنگ برای تغییر اجتماعی» را از آن خود کرد و کیهان کلهر نیز بهعنوان عضو گروه «سیلک رود انسمبل» در سال ۲۰۱۷ برنده گرمی شد. افزون بر این، چند هنرمند ایرانیتبار دیگر مانند ایلیا سلمانزاده نیز در سالهای اخیر در فهرست نامزدهای این جایزه قرار گرفتهاند.
حالا حضور مهران متین در میان نامزدهای گرمی ۲۰۲۶، نهتنها موفقیتی شخصی، بلکه نشانهای از گسترش حضور موسیقیدانان ایرانی در صحنههای بینالمللی است؛ موضوعی که بهانه گفتوگوی پیش روست.
_ ایده خلق قطعه «امید و محبت» از کجا شکل گرفت و روند ساخت آن چگونه پیش رفت؟
ماجرا از آنجا آغاز شد که این ایده مدتی در ذهنم وجود داشت. قصد داشتم قطعهای بسازم که حامل پیامی مثبت باشد؛ حسی از امید و محبت. برای صفحه این اثر نیز در پی آن بودیم که فضایی روشن، انسانی و الهامبخش خلق کنیم.
همکاری با ادی کنزو نیز بهواسطه یکی از لیبلهایی که با آنها همکاری دارم شکل گرفت. من طی سالهای اخیر با چند کمپانی مطرح بینالمللی در آمریکا، لهستان، فرانسه و بلژیک همکاری داشتهام. از طریق یکی از همین لیبلها با ادی آشنا شدم و ارتباط برقرار کردیم. ادی از هنرمندان اوگانداییتبار و از چهرههای شاخص موسیقی آفریقاست که سبک ویژه و منحصربهفرد خود را دارد و من از پیش آثارش را دنبال میکردم و بسیار میپسندیدم.
من همواره تلاش کردهام در آثارم ترکیب موسیقی ایرانی با فضاهای غربی یا بینالمللی را حفظ کنم. برای نمونه، در آلبوم پیشینم نیز کوشیدم سازبندی موسیقی ایران را تا حد ممکن نگه دارم و آن را با ساختارهای مدرن تلفیق کنم. در چند سال اخیر همواره این رویکرد را دنبال کردهام تا موسیقی غنی ایران را به گوش جهان برسانم.
ادی نیز با این ایده بسیار همراه شد. زمانی که پیشنهاد همکاری را مطرح کردم، با استقبال او روبهرو شدم و از آن نقطه کار بهصورت جدی شکل گرفت. هدف ما ساخت قطعهای بود که حامل پیامی انسانی و مثبت باشد؛ بهویژه برای کودکان آفریقا و همینطور کودکان کار در ایران. نام قطعه نیز از همین رو «امید و محبت» انتخاب شد. تلاش داشتیم تا حس امید و مهربانی در هر دو فرهنگ بهصورت مشترک دیده و درک شود.
خوشبختانه بازخوردها بسیار مثبت بود و حالا اینکه اثر در فهرست نامزدهای جایزه گرمی قرار گرفته، برای من رخدادی ویژه و ارزشمند است. خودم همیشه با شوخی میگویم که این کار، کار خدا بود! چراکه اگر به فهرست رقبا نگاه کنید، همگی از چهرههای برجسته موسیقی آفریقا و جهان هستند؛ از جمله داویدو و دیگر هنرمندان بینالمللی. کنسرتهای آنها معمولاً با حضور دهها هزار تماشاگر برگزار میشود. بنابراین برای ما که از ایران آمدهایم و در این سطح از رقابت قرار گرفتهایم، همین نامزدی نیز افتخاری بزرگ است.
ـ به نظر شما چه ویژگیهایی در این اثر باعث توجه داوران شد؟
به باور من، یکی از دلایل توجه داوران به این اثر، پیام انسانی و مثبت آن بود. هم من و هم ادی، هر دو سالها در عرصه موسیقی تجربه داشتهایم و این تجربه در کارمان بازتاب یافته است. ادی هنرمندی فوقالعاده با صدایی پرقدرت است و از همکاری با او بسیار خرسندم. پیش از این نیز با خوانندگان آفریقایی کار کرده بودم، اما این پروژه از نظر هنری و فنی یکی از دشوارترین و در عین حال حرفهایترین همکاریهایم بود؛ چه در بخش اجرا و چه در حوزههای فنی مانند میکس و مسترینگ.
در این مراحل از افراد بسیار حرفهای استفاده کردیم و کوشیدیم همهچیز در سطح استانداردهای جهانی باشد؛ از میکس و طراحی صدا گرفته تا کاور آرت، تبلیغات و پروموشن. حتی ویدیو معرفی و انتشار آهنگ در پلتفرمهایی چون اسپاتیفای و یوتیوب موزیک نیز با دقت و برنامهریزی انجام شد.
بهگمانم داوران، علاوه بر پیام مثبت اثر، به جنبههای فنی و مهندسی صدا نیز توجه نشان دادند؛ چراکه در مرحله میکس و سازبندی، جزئیات با دقت و ظرافت فراوان طراحی شده بود. البته باید اذعان کرد که رقبای ما از نظر امکانات و تجهیزات در سطح بسیار بالاتری قرار دارند؛ برای نمونه، استودیوهای ابی رود در لندن یا آفریقا با بودجههایی کار میکنند که در ایران چنین امکانی وجود ندارد.
با این حال، ما با امکانات محدود توانستیم اثری تولید کنیم که از نظر کیفیت با آثار جهانی قابل مقایسه باشد و همین موضوع برای من ارزش و اهمیت ویژهای دارد.

_ این موفقیت را در مسیر کاریتان چگونه تعریف میکنید؟ نامزدی در جایزه گرمی چه تأثیری بر آینده حرفهای شما میتواند داشته باشد؟
واقعاً این نامزدی را یک مرحله بسیار مهم و تأثیرگذار در مسیر کاری خود میدانم. اطمینان دارم که در آینده نقش چشمگیری خواهد داشت؛ زیرا زمانی که یک هنرمند در سطح جهانی، آن هم در جایگاهی چون گرمی، دیده میشود، فرصتها و درهای تازهای به روی او گشوده میشود.
فرآیند بررسی و انتخاب در گرمی بسیار دقیق و فنی انجام میگیرد. بنابراین حضور یک هنرمند از منطقهای مانند ما در چنین سطحی، خود بهتنهایی رخدادی قابل توجه است.
این نامزدی سبب میشود هنرمندان ایرانی، چه در داخل کشور و چه در خارج از ایران، بیشتر با آثار ما آشنا شوند. بهگمانم این اتفاق میتواند برای هنرمندانی که تازه در مسیر رقابتهای جهانی قدم گذاشتهاند، انگیزهای بزرگ باشد. امیدوارم در آینده نیز رویدادهای مثبت و سازندهای در این مسیر رقم بخورد.
_ شما پیشتر نیز با هنرمندان آفریقایی همکاری داشتهاید و برای بسیاری جالب است که یک آهنگساز ایرانی وارد فضای موسیقی آفریقایی شده است. چه عاملی باعث شد به این سمت بروید؟ این مسیر از کجا آغاز شد و چه چیزی شما را به این فضا جذب کرد؟
این پرسش را بارها با من مطرح کردهاند، حتی در بخش نظرات سایتهای مختلف. برای خودم هم جالب است که مردم کنجکاوند بدانند چگونه از ایران به آفریقا رسیدم!
من همیشه به شاگردانم میگویم که موسیقی هیچ مرزی ندارد. از دیدگاه من، موسیقی زبانی جهانی است. موسیقی برای خود مرز جغرافیایی قائل نیست. من نیز از ابتدا با همین نگاه به آن پرداختم و هیچگاه خود را محدود به سبک یا منطقه خاصی نکردم.
بهعنوان یک آهنگساز، موسیقی را بدون مرزبندی میبینم. در آثارم میتوان نمونههایی از موسیقی کلاسیک، موسیقی قومی و جهانی و حتی آفریقایی یافت. برای من، مهمتر از سبک، احساسی است که از موسیقی دریافت میکنم.
وقتی وارد فضای موسیقی آفریقایی شدم، در واقع چیز تازهای کشف نکردم؛ بلکه علاقهای قدیمی را ادامه دادم. از سالها پیش به این نوع صداها گوش میدادم و شیفته ریتم و انرژی آنها بودم. برای ادی کنزو چند نمونهکار (دمو) ارسال کردم و ایدههایم را با او در میان گذاشتم، همان روشی که معمولاً میان موزیسینها برای آغاز همکاری وجود دارد. بهتدریج به نقطه مشترکی رسیدیم و از همانجا همکاری ما شکل گرفت.
در این مسیر اصلاً مسئله این نبود که من ایرانی هستم و نمیتوانم با یک هنرمند آفریقایی همکاری کنم. برعکس، همیشه باور دارم موسیقی هیچ قانون خشک و محدوده بستهای ندارد. همواره به شاگردانم میگویم موسیقی را برای خودتان محدود نکنید؛ هرگز نگویید این سبک خوب است یا آن بد است، صرفاً چون یک آهنگساز یا نظریهپرداز چنین گفته است. موسیقی موجودی زنده است و مرز نمیشناسد.
بهگمانم این یکی از اساسیترین نکاتی است که باید در ذهن هنرمندان تقویت شود؛ اینکه در موسیقی نباید مرز کشید، بلکه باید آن را همچون زبانی برای ارتباط و درک جهانی نگریست.
ـ در بخش دیگری از صحبت خود اشاره کردید که همواره تلاش میکنید ردپایی از موسیقی ایرانی در آثارتان وجود داشته باشد، حتی زمانی که وارد فضاهای بینالمللی میشوید. این تعادل میان موسیقی ایرانی و جهانی را چگونه برقرار میکنید؟
راستش من از سنین پایین فعالیت موسیقایی خود را آغاز کردم و مسیر کاریام از همان ابتدا در فضای بینالمللی شکل گرفت. بعدها که با موسیقی ایرانی بیشتر آشنا شدم، دستگاهها و گوشهها را شناختم و وارد آن فضا شدم. بهتدریج این شناخت در من نهادینه شد.
من موسیقی غربی خواندهام، اما در تمام این سالها، موسیقی ایرانی نیز همواره در کنارم بوده است. در آهنگسازی همیشه سعی کردهام میان این دو فضا تعادل ایجاد کنم. برخی از آثارم از نظر ساختار و هارمونی کاملاً غربی هستند، اما در آنها همواره المانهایی از موسیقی ایرانی حضور دارد.
در سالهای اخیر بهویژه تلاش کردهام صدای سازهایی مانند نی را در آثارم وارد کنم، زیرا برایم بسیار الهامبخش و خاص است. بسیاری شاید ندانند که ترکیب صدای نی با هارمونی غربی تا چه اندازه میتواند زیبا و اثرگذار باشد؛ آن ترکیب صدایی واقعاً فرازمینی خلق میکند.
ایران از نظر تنوع سازها و رنگهای صوتی، سرزمینی فوقالعاده غنی است. به باور من، تلفیق این رنگها و صداهای بومی با ساختارهای مدرن جهانی، یکی از زیباترین و الهامبخشترین تجربهها در موسیقی امروز است.
کاملاً درست است. ما در عرصه بینالمللی به اندازه ظرفیتهای موجود فعالیت نکردهایم، اما این ظرفیتها واقعاً بسیار گستردهاند. اگر بخواهم بهصورت کلی بگویم، موسیقی ایران در هر سبک و شاخهای پتانسیل جهانی شدن دارد، بهویژه موسیقی دستگاهی و اصیل ایرانی. فقط نیاز است که بیشتر روی آن کار شود و شناخت نسبت به آن در جهان افزایش یابد.
واقعیت این است که در این زمینه کمکاری کردهایم، اما در عین حال هنرمندانی بودهاند که مسیر را برای ما باز کردهاند. استاد شجریان یا آقای کلهر از جمله چهرههایی هستند که پیش از ما فعالیت کردند و توانستند شاخهای از موسیقی ایرانی را به جهانیان معرفی کنند.
بهنظر من بسیار مهم است که ما، بهعنوان ایرانی، بتوانیم موسیقی خود را حفظ کنیم. من همواره تلاش کردهام در آثارم ردپایی از این فضا وجود داشته باشد. البته با رواج موسیقی پاپ، بخشی از موسیقی سنتی ما کمکم به حاشیه رفته است. منظورم این نیست که موسیقی پاپ ارزشمند نیست، من خودم هم موسیقی پاپ گوش میدهم، حتی آثار پاپ انگلیسی، اما باور دارم که باید توجه بیشتری به موسیقی اصیلمان داشته باشیم تا فراموش نشود.
جالب است که بسیاری از دوستان خارجی من، موسیقی اصیل ایرانی را بیش از آثار مدرن یا غربی من دوست دارند. این نکته نشان میدهد که مردم دنیا نسبت به اصالت و رنگ صوتی ایرانی علاقهمندند. بنابراین، باید در این بخش بیشتر سرمایهگذاری کرد.
فکر میکنم در کنار رشد موسیقی پاپ و تلفیقی، لازم است بخش سنتی و اصیل نیز بیشتر دیده شود. در سالهای اخیر، بهجز چند مورد خاص، تقریباً هیچ هنرمند ایرانی در سطح جهانی مطرح یا نامزد جوایز بینالمللی نشده است. تمرکز اصلی باید بر موسیقی جدیتر و اصیلتر باشد، در کنار سبکهای دیگر که البته جایگاه و مخاطبان خود را دارند.
ـ بهطور کلی، همکاری با هنرمندان خارجی و فعالیت بینالمللی چه تأثیری بر روند آهنگسازی و نگاه کاری شما داشته است؟
فکر میکنم از حدود سال ۲۰۱۳ بود که نخستین آثار الکترونیک خود را منتشر کردم. در آن زمان، موسیقی الکترونیک در ایران چندان رواج نداشت، اما اکنون خوشبختانه رشد چشمگیری کرده است. از آنجا که آن موقع امکانات محدود بود، طبیعی بود که برای یادگیری و گسترش تجربهها به همکاری با هنرمندان خارجی روی بیاوریم.
بسیاری از این همکاریها برای من مانند یک دانشگاه واقعی بودند. با موزیسینهای خارجی دوست شدم و ارتباطمان فراتر از همکاری حرفهای رفت؛ واقعاً مانند برادر بودیم. از آنها آموختم و آنها نیز بسیار به من کمک کردند. گاهی نمونهصداها یا تکنیکهایی از آنها میگرفتم که مستقیماً در آثارم به کار میبردم. هنوز هم رد این تأثیرها در موسیقی من دیده میشود.
این تجربهها برایم بسیار ارزشمند و مثبت بودهاند؛ زیرا باعث شدند گوشم بازتر شود، زبان جهانی موسیقی را بهتر درک کنم و بیاموزم چگونه میتوان میان فرهنگها پلی برقرار کرد.
ـ برنامههای آیندهتان چیست؟ آیا قصد دارید باز هم پروژههای بینالمللی انجام دهید؟ ممکن است کمی درباره کارهای بعدیتان توضیح دهید؟
واقعیت این است که در این مدت فشار کاری بسیار زیاد بوده است. باور کنید گاهی واقعاً خستهکننده میشود؛ از خرید فرکانس گرفته تا تنظیمات استودیو، همهچیز انرژی زیادی میگیرد. به همین دلیل تصمیم دارم مدتی کوتاه استراحت کنم تا دوباره با انرژی بیشتری بازگردم.
البته چند پروژه از گذشته دارم که هنوز به پایان نرسیدهاند. برخی از آنها چند سال است که در دست کارند و امیدوارم سال آینده منتشرشان کنیم. تعدادی از این پروژهها مربوط به همکاری با دوستان و هنرمندان در ایران است که همچنان در حال کار روی جزئیات آنها هستیم.
ـ نکتهای هست که بخواهید اضافه کنید؟
بهعنوان کسی که در تلاش است موسیقی ایران را به دیگران نشان دهد، امیدوارم همه ما، چه هنرمند و چه مخاطب، کمی بیشتر به موسیقی و هنر اهمیت بدهیم.
بهراستی لازم است موسیقی را جدیتر بگیریم. در ایران استعدادهای فوقالعادهای وجود دارد، فقط باید به آنها فرصت دیده شدن داده شود. اگر جامعه ما به هنر و موسیقی توجه بیشتری داشته باشد، مطمئن باشید در همه زمینهها پیشرفت خواهیم کرد.
من همیشه گفتهام همانطور که ملتها با ورزش و فوتبال قوی میشوند، با فرهنگ و هنر نیز رشد میکنند. اینکه یک هنرمند ایرانی به جایزه گرمی رسیده، خودش اتفاقی مثبت و امیدبخش است. شاید بسیاری ندانند، اما همین مسئله در معرفی فرهنگ و هنر ایران به جهان نقشی بسیار مؤثر و ارزشمند دارد.
انتهای پیام


نظرات