در مراسم پاياني كنگره شمس تبريزي، اهالي سينما و هنرمندان آمدند تا بگويند شمس تبريزي در اين مملكت مهجور نيست.
به گزارش خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي نصيريان نخستين سخنران بود كه به نمايندگي از اهالي خانه سينما براي سپاسگزاري از عنايت هنرمندانه به اين عارف بزرگوار در جايگاه حاضر شد و گفت: ما اغلب به ثروتهاي ماديمان عنايت داريم و كمتر به ثروتهاي عظيم معنوي و ادبي و ميراثمان توجه ميكنيم و در اين زمينه اطلاع كمي داريم؛ مثل هزارها شعر فارسي كه از حماسه، غزل و قصيده سرشار است.
وي سپس به همه انسانها درود فرستاد كه به ادب و عرفان فارسي عشق ميورزند و به ثروتهاي معنوي اين مرز و بوم توجه ميكنند.
داود رشيدي - بازيگر سينما و تئاتر - هم با اظهار خرسندي از حضور در اين مراسم گفت: خوشحالم كه در مزار اين عارف بزرگ حضور دارم. اميدوارم بهگونهاي بشود كه معشوق شمس، خود مولانا اثر و حضور فيزيكي در ايران داشته باشد. مولانا هميشه ايراني خواهد بود.
سيروس الوند - بازيگر سينما و تئاتر - هم تصريح كرد: شمس تبريزي از عرفايي است كه بايد باور كنيم به زمين وصل نيست و به آسمان اتصال دارد. شمس در عرصهي فرهنگ ايران كمتر شناخته شده است.
او در بخش ديگري از سخنانش گفت: ما هنرمندان احتياج داريم كه به اين جمعهايي كه نفس شما مخاطبان در آن جاري است، بياييم؛ چرا كه سينماييها كمتر مثل اهالي تئاتر از همنفسي با مخاطبانشان بهرهمند ميشوند.
در ادامه، علي دهكردي - بازيگر - نيز در سخناني ابراز كرد: همانطور كه مولاناي بزرگ، شمس را گمشده و گوهر از دسترفتهي خودش ميدانست، امروز كشور ما خورشيد تابناك ادبيات و عرفان و معرفت خودش را پيدا كرده است.
او سپس طلوع دوبارهي شمس، خورشيد ادب اين سرزمين، را تبريك گفت و ابراز كرد: مطمئنم اين روز، روز تاريخي در فرهنگ و ادبيات ما ثبت خواهد شد و كلام شمس هميشه در مرزهاي پرگوهر ايران خواهد بود.
به گزارش خبرنگار ايسنا، در ادامه اين مراسم، رضا ميركريمي - مديرعامل خانهي سينما - با همشهريهايش به زبان تركي سخن گفت و در ادامه، لوح يادبود خانهي سينما را بهنمايندگي از سينماي ايران بهمناسبت اين روز به محمدلو - فرماندار شهر خوي - و ايوبي - معاون فرهنگي اجتماعي وزارت كشور - اهدا كرد و از پرويز پرستويي خواست تا به صحنه بيايد و سخن بگويد.
پرويز پرستويي كه متن بيانيهاي را آماده كرده بود، با يك بيت شعر سخنش را آغاز كرد و ادامه داد: جهان ما، جهان آيينههاست. ز هر سو كه سر بگرداني آيينهاي است كه حال و احوال ما را مينمايد. تاريخ فرهنگ و هنر اين مرز و بوم به افتخار و فخر قلههاي خود پابرجا مانده است. هر يك آيينهاي به وسعت آسمان و آتشي افروخته در بيشه انديشه و احساس.
پرستويي بيان كرد: آتشافروزان هماينك در خانههاي ابدي خود در جايجاي اين جهان خفتهاند، اما نام و ياد و نفس حق آنان در دل همه انسانهاي طالب زيبايي و حقيقت باقي مانده است و ميماند، تا ابد، كه سرچشمه ريشه و رازهاي ماندگاري دارد و اينك ما بر مزار حضرت شمس هستيم؛ همانكه به روايت تذكرهنويسان نميآيد و فقط خود مولانا است كه راز او را باز ميگويد. شمس تبريز، تو را عشق شناسد.
او افزود: جهان ايراني در انديشه پابرجا و سترگي است كه ريشه در عشق خرد دارد، ريشه در فهم و درك تناسبات دارد، چراكه اهل اين جهان به نيكي ميدانسته است هيچ اثري در تاريخ هنر و ادبيات پايدار نخواهد ماند؛ مگر آنكه برخوردار از تناسب در تركيبها باشد.
وي اضافه كرد: شايد اين پرسش به ذهن آيد كه من [پرويز پرستويي] در اين جمع كه كوچكترينم چه ميكنم؟ من اهل سينما هستم؛ سينمايي كه درفش فرهنگ و هنر اين سالهاي ايران است؛ سينمايي كه در دوران نوين خويش اين بخت ياري را داشت كه از چهار گوشه وسعت جهان هنري به سوي آن آمدهاند. من اهل خانه سينماي اين ديار همچون ميليونها انسانهاي ديگر عاشق ذرهذره اين خاك و درختان تناور آن هستم.
او گفت: باور كنيم يك شاهنامه، يك مثنوي، يك گلستان و ديوان حافظ براي ماندگاري است و زايش فرهنگي يك تمدن كافي است و ما وارثان همه آنها هستيم. باور كنيم و باور داريم مولانا سفينهاي است كه بر اقيانوس فرهنگ و تمدن ايراني به كشف آفاق تازهاي همچنان پيش ميرود. باور كنيم و باور داريم كه او در زبان، ذوق و انديشه ما و نسلهاي آينده اين كرهي خاكي جريان يافته است.
وي همچنين با بيان اين جملهها ادامه داد: باور كنيم و باور داريم كه او حامل پيامي از سوي تمدن ايراني است به ميراث وجدان بشري. باور كنيم و باور داريم ايران كشوري است كه هم ميانه است و هم ميانجي تمدني است عظيم ميان دو جهان پلي كه هر طالب حق و حقيقي بينياز از عبور مفتخرانه از روي آن نيست. باور كنيم و باور داريم سراينده سرود ستايش انسان ساده و فروتن سراينده سرود ستايش نيكي و بهروزي هستيم. باور كنيم و باور داريم ميبايست حصار بياعتمادي را در حوزه فرهنگ و هنر بشكنيم.
پرستويي تاكيد كرد: مظلوميت تاريخي فرهنگ ريشه در اين بياعتمادي دارد. ما عاشقان اين مرز و بوم با آغوشي گشاده به سِر عشق آمادهايم. آمادهايم صفشكن باشيم. سينماي ايران با چنين درك و فهمي از نقش تاريخي خويش، بهدور از سياستزدگي و اقتصادزدگي در اين جمع سرافراز حضور يافته است.
در ادامه برنامه احمد جلالي - نمايندهي پيشين ايران در يونسكو و رييس كتابخانهي مجلس شوراي اسلامي - در سخناني كوتاه از خوي و مردم آذربايجان بهعنوان ميراثدار شمس و مولانا قدرشناسي كرد.
به گزارش ايسنا، در اين برنامه كه تا ساعت 12 ادامه داشت هيچكدام از مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حضور نداشتند و هنرمندان سينما بهنمايندگي از هنرمندان ايران براي بزرگداشت شمس جمع شده بودند.
قرار است، ساعت 15 صداي شهرام ناظري بر مزار شمس بپيچد.
گويا تقدير سينماي ايران از خوانندهي ايراني هم با اجراي همين كنسرت به سرانجام ميرسد.
انتهاي پيام
نظرات