یک هنرمند کاریکاتوریست گفت: سختی کار و سرعت بالا در کار کشیدن کاریکاتور مطبوعاتی، کم بودن حقالتصویرها و خطوط قرمزی که هر روز دایرهی گستردهتری پیدا میکند، از مهمترین مشکلات کاریکاتور مطبوعاتی در ایران است.
نازنین جمشیدی در گفتوگو با خبرنگار هنرهای تجسمی ایسنا، دربارهی دلایل ضعیف بودن کاریکاتور مطبوعاتی در ایران، اظهار کرد: یکی از مهمترین مشکلات کاریکاتور مطبوعاتی، پایین بودن میزان حقالتصویر است. از سوی دیگر، کارتون مطبوعاتی باید سریع کشیده شود، چون به مسائل و اتفاقات روزانه مربوط است و وقتی روزنامه اخباری را ارائه میکند، کارتون مربوط به آن هم باید برای فردا آماده باشد. بنابراین با اینکه کشیدن کارتون مطبوعاتی دشوار است، ولی درآمد حاصل از آن، بسیار اندک است. تا آنجا که در میان هنرهای کشیدنی، کارتون مطبوعاتی کمترین دستمزد را به خود اختصاص میدهد.
او ادامه داد: در این شرایط، کارتونیستها بررسی میکنند و میبینند که بعد از این همه زحمت، هزینهای که دریافت میکنند، به سختی کارشان نمیارزد و همانطور که میبینیم، اکنون تعداد اندکی از کاریکاتوریستها همچنان برای مطبوعات کارتون میکشند و بیشتر آنها به سمت کارتون نمایشگاهی گرایش پیدا کردهاند، چون احساس میکنند این نوع کارتون، جای بیشتری برای دیده شدن و جایزه بردن دارد.
جمشیدی همچنین بیان کرد: تضعیف کارتون مطبوعاتی در ایران به خط قرمزها نیز مربوط است؛ ما هرگز نمیتوانیم بهراحتی سراغ هر موضوعی که مطرح میشود برویم، باید قبل از آن به این فکر کنیم که این موضوع به چه کسی برمیخورد؛ مسألهای که برای من قابل توجه است این است که خط قرمز در ایران روزبهروز گسترده میشود و دیگر هر کسی میتواند بگوید که فلان موضوع به من برخورده است و کارتونیستها نباید در این زمینه کار کنند. در نتیجه، هر موضوعی که ما دربارهی آن کار میکنیم، به کسی برمیخورد. این موضوع به کارتون مطبوعاتی خیلی آسیب میزند. با این حال، کارتونیستها سعی میکنند که با همین خط قرمزها کار و طوری حرکت کنند که کارشان به کسی برنخورد.
او دربارهی اینکه تغییر دولت چه تأثیری بر کارتون مطبوعاتی گذاشته است؟ گفت: هر دولتی یکسری خط قرمز را با خود میآورد. شاید در دولت قبل خط قرمزها پررنگتر بود و در این دوره شرایط بهتر شده است، ولی باز هم خط قرمزها وجود دارند.
این هنرمند دربارهی خانهی کاریکاتور ایران نیز توضیح داد: یکی از عوامل تضعیف کاریکاتور مطبوعاتی در ایران، خانهی کاریکاتور است؛ این مرکز باعث تضعیف کارتونی شده است که حرف مردم را میزند. من بهعنوان یک کارتونیست همیشه خود را به جای مردم میگذارم و بعد کاریکاتور میکشم تا بتوانم با مردم ارتباط برقرار کنم. اساسا وظیفهی کاریکاتور مطبوعاتی این است، ولی خانهی کاریکاتور هنر را به سمت تصویرسازی برده است.
او ادامه داد: من منکر ارزش کارتون نمایشگاهی نیستم، ولی اکنون کارتون نمایشگاهی که گاهی پیامی ندارد، جای کارتون مطبوعاتی را گرفته و این خیلی بد است. خانهی کاریکاتور میتوانست هدفمندانه کاریکاتوریستهای مطبوعاتی را گرد هم جمع کند و باعث پیشرفت این نوع هنر شود، ولی چنین کاری نکرد. اکنون اگر کسی از من بپرسد که مرکزی برای کاریکاتوریستها را معرفی کنم، من خانهی کاریکاتور را معرفی نخواهم کرد، چون برای کاریکاتوریستها کاری انجام نمیدهد.
وی دربارهی جلسهای که چندی پیش سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران با حضور تعدادی از کاریکاتوریستها برگزار کرد، گفت: فکر میکنم برگزاری این جلسه حرکت خوبی بود و میتواند مثبت باشد. شاید خانهی کاریکاتور بپذیرد که تا ابد نمیتواند به این شکل ادامه دهد. من فکر میکنم که این موضوع میتواند برای انجام حرکتهای بهتری در این حوزه، شروعی تازه باشد.
انتهای پیام
نظرات