به گزارش ایسنا، سید مجتبی حسینی ـ معاون امور هنری وزارت ارشاد ـ اظهار کرده بود: «در سالهای اخیر حوزههای سینما، موسیقی و تئاتر از نظر ارتباط با مخاطب نسبت به هنرهای تجسمی مسیر خود را بیشتر بررسی کردهاند و این موضوع ایجاب میکند هنرهای تجسمی باید در این مسیر بیشتر وارد شود و در آغاز دومین دهه برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر ارتقاء کیفی داشته باشد و یکی از تکالیف خودمان بدانیم و جشنواره دارای شیوهنامه مشخص و آشکار باشد که هنرمندان از جای جای کشور بدانند که جشنواره چه سیاستی دارد و وزارت ارشاد چه هدفی را در آن دنبال میکند. »
پیش از این در حوزه موسیقی انتقادهایی مبنی بر نبود شیوهنامه مشخص به جشنواره فجر وارد شده بود که منجر به انجام اقداماتی جدی در این زمینه شد؛ حالا به نظر میرسد حسینی که به تازگی سکان معاونت هنری را در دست گرفته برنامههایی را نیز برای تدوین شیوهنامه جشنواره هنرهای تجسمی فجر دارد. این در حالی است که جامعه تجسمی کشور برخلاف جامعه موسیقی (که انتقادهای زیادی را درباره نبود شیوهنامه مطرح کرد)، دست به اعتراض گستردهای در این زمینه نزده است.
بهنام کامرانی ـ نقاش و مدرس دانشگاه ـ در این زمینه معتقد است: قطعا ساز و کار هنرهای مختلف باهم فرق میکند هنری مانند موسیقی ممکن است تفاوتهایی با هنرهای تجسمی داشته باشد. شیوهنامه که همان اساسنامه یا سیاستگذاری جشنواره است که در طول زمان تغییر میکند و معلوم نیست شیوهنامهای که نوشته میشود تمام داوران یا برگزارکنندگان به آن عمل کنند. مهم جهتگیری جشنواره، دبیرخانه دائم و اعتبار مدیر و کیوریتورهای(نمایشگاه گردان) آن است.
او میگوید: درهنر،هر داور یا مدیری ممکن است ویژگیهای خاص خودش را اعمال کند.در جشنواره هنرهای تجسمی هربار میتواند یک جریان مطرح و به یک وجه توجه شود. این هیچ اشکالی ندارد و جشنواره میتواند در هر دوره نسبت به دوره قبل کاملا متنوع باشد؛ مهم این است آن موضوع چگونه در جشنواره لحاظ میشود.
اما محمدحسن حامدی ـ مدیرمسئول یک نشریه هنرهای تجسمی و منتقد هنری ـ اظهار میکند: متاسفانه حرف (وجود شیوهنامه) دیر هنگامی است. اینکه معاون جدید امور هنری وزارت ارشاد در روزهای اولیه حضورش این حرف را به زبان آورده است، از هوشمندی او نشأت میگیرد. اما نکته عجیب این است که تا به حال به فکر هیچکس نرسیده بود که باید چنین شیوهنامهای تدوین شود؟
او ادامه میدهد: یکسری آدم به «جشنواره برگزارکن» تبدیل شدند، آنها برای خودشان شیوهنامه آماده دارند، اگر به آنها بگویید جشنواره نقاشی، فورا از شیوهنامه جشنواره نقاشی یک پرینت میگیرند و میگذارند جلوی چشمتان. طبیعتا وقتی یک نفر 6 جشنواره برگزار کرده، شیوه شخصی خودش را دارد و شیوه عمومی ندارد. همین روش است و یک نفر که همیشه جشنواره را برگزار میکند و جمعبندی، و ضعف و قوتش هم همان است.
حامدی تاکید میکند: چیزی که آن وسط گم میشود، هنر است. در جشنواره اتفاقی که قرین پیشرفت و جهش باشد، ندارد. وقتی در این رویداد بودجه و اساسنامه باشد به جمعبندی از هنر معاصرمان میرسیم.
این منتقد هنری معتقد است: جریان جشنواره هنرهای تجسمی فجر تشریفاتی است و به «هنر» ربط ندارد، این رویداد جشنی است که به مناسبت پیروزی انقلاب گرفته میشود.اما اگر همین جشنواره هم دارای شیوهنامه و اساسنامه شود، ممکن است در دل آن اتفاقهای خوب هنری رخ بدهد.
این منتقد هنری با این حال میگوید: شیوهنامهها باید به گونهای تدوین نشود که دست و پای هنر را ببندد. گاهی اوقات اگر این شیوهنامهها نباشد بهتر است. باید دموکرات عمل کنند و خاطر هنر سرزمین خودشان را بخواهند و خواهان پست مدیریت خود نباشند.
حامدی درباره چگونگی تدوین این شیوهنامه بیان میکند: باید همفکری و پژوهش شود. باید امکانات و جایگاه هنر معاصر سنجیده شود از برآیند آن نتیجهگیری کنند. این موارد قدری آزمون و خطا هم دارد و این موارد را در نظر میگیرند و آن را شیوه آزمون و خطا هم در هر اساسنامه قائل میشوند.
او اضافه میکند: به تجربه میگویم وقتی میخواهیم شیوه نامه بنویسیم باید به طور وسیع روی آن کار و پژوهش و نمونههای خارج از کشور را مطالعه کنیم. در این جریان اینگونه نیست افرادی که از همه پیشکسوتتر هستند نظر بدهند زیرا من فکر میکنم گاهی این افراد هم شاید راه به خطا ببرند.
انتهای پیام
نظرات