سپیده سروری، دانشجوی رشته ادبیات نمایشی است که این روزها نمایش «به زور» را به عنوان کار برگزیده کارگاه آموزشی «کطاب جمئه» در مجموعه تئاتر لبخند اجرا میکند.
او در گفتگو با ایسنا از شکلگیری این اثر نمایشی میگوید و تاکید دارد که تعطیلی جشنواره دانشگاهی نه تنها به دانشجویان بلکه به بدنه کلی تئاتر کشور ضربه میزند.
سروری درباره شکلگیری این اثر نمایشی میگوید: ایده کلی اجرای این نمایش، روایت داستان سودابه و سیاوش شاهنامه با استفاده از حرکات زورخانهای است که بدون هیچ دیالوگی اجرا میشود. تمام حرکات، صحنهها، میزانسنها و فرم کلی بر اساس قواعد زورخانه طراحی و چیده شده است.
او درباره انگیزه خود از اجرای چنین نمایشی میگوید: خیلی دوست داشتم نمایش ایرانی و متفاوتی اجرا کنم چون در تمام نمایشهای ایرانی عموما از شیوههایی مانند تعزیه، سیارهبازی و ... استفاده میشود که معمولا کلاممحور هستند و همیشه فکر میکردم چگونه میتوان با بهرهگیری از کهن الگوهای ایرانی و با استفاده از قصهای ایرانی نمایشی اجرا کرد که در عین حال مدرن هم باشد و در طول تمرینها به شیوه فعلی این اجرا رسیدم.
سروری درباره انتخاب داستان سیاوش و سودابه نیز توضیح میدهد: به مراسم سووشون بسیار علاقهمندم. در مطالعاتی که در زمینه نمایشهای ایرانی داشتم، متوجه شدم پیش از اسلام در ایران مراسم سووشون اجرا میشده که شباهت آن با تعزیه و نیز عناصر مشترک هر دو برایم جالب توجه شد. وقتی تصمیم به اجرای نمایشی ایرانی گرفتم، کل شاهنامه را خواندم که پر از قصههای جذاب است و انتخاب از میان آنها، کاری است دشوار ولی در نهایت قصه سیاوش و سودابه را انتخاب کردم که کشش دراماتیکی بسیاری دارد.
او که دانشجوی رشته ادبیات نمایشی در دانشگاه سوره است، با ابراز تاسف از کمتوجهی به نمایشهای ایرانی در دانشگاهها میافزاید: جزو آن دسته از دانشجویانی هستم که خیلی دانشگاه نمیروم و بیشتر خودم در حال پیگیری و مطالعهام. متاسفانه در حال حاضر فقط دو واحد درسی درباره نمایشهای ایرانی در دانشگاهها وجود دارد در حالی که نمایش ایرانی ابعاد گوناگونی دارد و ادبیات ما پر از قصههایی است که میتوان آنها را به تئاتر تبدیل کرد.
این دانشجو اضافه میکند: در سالهای اخیر نه تنها در دانشگاه بلکه در اجراهای روی صحنه هم کمتر به نمایش ایرانی توجه شده است و متاسفانه حتی دانشجویان هم خیلی به نمایش ایرانی نمیپردازند و من از این همه بیتوجهی دلم میسوزد چراکه نمایش ایرانی، هویت ماست. بنابراین اجرای نمایش «به زور» برای من به نوعی ادای دین به هویت ملی خودمان و البته شاهنامه است.
سروری میافزاید: ارتباطی که بین نمایش ایرانی و مخاطبان اتفاق میافتد، بسیار جذاب است. اصولا تماشاگرانی نمایشهای ایرانی را انتخاب میکنند که واقعا به این گونه نمایشی علاقهمند و نسبت به آن دغدغهمند هستند.
او در ادامه با اشاره به پروژه دیگری که در زمینه نمایشهای ایرانی اجرا کرده، یادآوری میکند: قبلا نمایش دیگری را با بهرهگیری از تعزیه و نقالی در کارگاه «کطاب جمئه» آماده کردم که دو اجرا هم داشتیم و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت.
این دانشجوی تئاتر در ادامه با ابراز تاسف از تعطیلی جشنواره تئاتر دانشگاهی میگوید: این اتفاق، آسیب شدیدی به همراه دارد. در دانشگاهها هیچ شور و شوق و انگیزهای برای کار کردن در دانشجویان نمیبینیم. خود من پیش از تئاتر در رشته دیگری درس خواندم و سالها مخاطب جدی جشنواره تئاتر دانشگاهی بودم و خوب به یاد دارم که دانشجویان با چه ذوق و انگیزهای نمایشهای خود را برای شرکت در این جشنواره آماده میکردند و چه کارهای خوبی در آن اجرا میشد چراکه جشنواره دانشگاهی، استاندارد خاص خود را داشت و حضور یک نمایش دانشجویی در این جشنواره، اعتبار زیادی به آن کار میبخشید. دانشجویان، به اعتبار اجرای نمایشهایشان در این جشنواره، نوبت اجرای عمومی میگرفتند اما متاسفانه الان هیچ بستری برای فعالیت آنان وجود ندارد.
سروری با اشاره به آسیبهای تعطیلی جشنواره دانشگاهی به بدنه تئاتر کشور اضافه میکند: این جشنواره نه تنها در دانشجویان شور و شوق ایجاد میکرد بلکه به جریان کلی تئاتر کشور هم کمک بسیاری میکرد و باعث میشد نمایشهایی جسورانه و به دور از ابتذال ساخته شوند؛ نمایشهایی که با آگاهی بیشتری اجرا میشدند و در قید مسایلی مانند گیشه نبودند اما حالا نبود جشنواره دانشگاهی، حتی باعث ابتذال بیشتر بدنه تئاتر کشور شده است و بر سلیقه مخاطب هم اثر گذاشته است. زمانی که جشنواره تئاتر دانشگاهی برگزار میشد، تئاتر ما این چنین سلبریتیمحور نبود.
او میافزاید: الان اگر دانشجویی نمایشی آماده کرده باشد، برای اجرا در تالار مولوی که با ازدحام زیادی رو به روست، باید مدتها منتظر بماند. سالنهای دیگر هم نمیتوانند به دانشجویی که هیچ رزومهای ندارد، اعتماد کنند و به او نوبت اجرا بدهند. هزینه اجاره سالنهای خصوصی هم که بسیار بالاست. مجموعه این شرایط دانشجویان را دلزده میکند.
سروری با تاکید بر ضرورت احیای جشنواره تئاتر دانشگاهی به مساله دیگری هم اشاره میکند و میگوید: نبودن این جشنواره، چالش بزرگ دیگری هم ایجاد کرده و سبب شده دانشجویان دیگر حتی برای حضور در دانشگاه انگیزه نداشته باشند. آنان بیشتر در آموزشگاهها و موسسات آموزش میبینند. چون قبلا، جشنواره دانشگاهی، مجرای ورود به تئاتر حرفهای بود اما با تعطیلی آن، این مجرا تغییر کرده و به موسسات منتقل شده است.
او که یکی از هنرجویان دوره آموزشی «کطاب جمئه» است و زیر نظر سید محمد مساوات (نمایشنامهنویس، کارگردان و مدرس تئاتر )، آموزش دیده، در پاسخ به اینکه چنین کارگاههایی چقدر میتوانند جای خالی تئاتر دانشگاهی را پر کنند، توضیح میدهد: قطعا که هیچ کارگاهی نمیتواند جای خالی جشنواره دانشگاهی را پر کند ولی حالا که جشنواره تعطیل شده و هیچ زمینهای برای فعالیت دانشجویان در دانشگاهها وجود ندارد ـ چون ما حتی نمیتوانیم یک پلاتو در دانشگاه بگیریم ـ اگر این کارگاهها هم نباشند، دیگر هیچ روزنه امیدی برای نسل جوان وجود نخواهد داشت.
سروری در عین حال تاکید میکند: قطعا جشنواره دانشگاهی جایگاه ویژه خود را دارد چون متعلق به دانشجویان سراسر کشور است ولی کارگاههای آموزشی فقط طیف خاصی از هنرجویان را پوشش میدهند و بیشترین کاربردشان ایجاد انگیزه در جوانان برای کار کردن است.
او در پایان میگوید: امیدوارم در نبود جشنواره دانشگاهی، کارهایی که به صورت دانشجویی ساخته میشوند، بیشتر جدی گرفته شوند و از آنها بیشتر حمایت شود.
نمایش «به زور» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی سپیده سروری و به تهیه کنندگی نوید محمدزاده در کارگاه تئاتر سید محمد مساوات بهعنوان اثر برگزیده «کطاب جمئه» شناخته شده است.
این نمایش هر شب ساعت ۲۱ و به مدت ۶۰ دقیقه با بازی ابراهیم عبدی، محمدرضا آریان، شادی صفشکن، احمدرضا بحری، یکتا حسنی و مهیا چقامیرزایی در مجموعه تئاتر «لبخند» روی صحنه میرود.
انتهای پیام
نظرات