به گزارش ایسنا، ابعاد فرهنگی و اجتماعی تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران به شکل گستردهای در جامعه بازتاب یافته است. در شرایطی که بسیاری از مناطق مسکونی، بیمارستانها، بخشهایی از صدا و سیما و... مورد هدف رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفتند و تعدادی از مردم بیگناه، دانشمندان و فرماندهان نظامی در این حملات شهید شدند؛ موجی از واکنشها و همدلی در سطح ملی شکل گرفته که چهرهای متفاوت از مقاومت و همبستگی مردم را به نمایش گذاشته است.
تهران تنها نیست
با آغاز حملههای وحشیانه رژیم صهیونیستی، برخی اخبار غیررسمی درباره تخلیه پایتخت منتشر شد. اگرچه برخی خانوادهها به دلایل امنیتی یا نگرانی شخصی ترجیح دادند از پاپتخت دور شوند، اما مشاهدات میدانی نشان میدهد بخش قابل توجهی از جمعیت تهران همچنان در خانهها، محلهها و حتی محل کار خود حضور دارند؛ کسانی که نه از سر اجبار که بر اساس اختیار و با تصمیم خود در شهرشان ماندهاند.
زندگی در تهران جریان دارد؛ هنوز هم عابران پیاده از بوی نان تازه نانواییها سرمست میشوند، آدمها در مترو و تاکسی به یکدیگر لبخند میزنند و جملات امیدوارکننده میگویند تا اضطراب این روزها کمتر شود، مردم در صفهای پمپ بنزین هندوانه یا شربت خنک پخش میکنند و... . مواردی که نشان میدهد بخشی از مردم نه به اجبار، که با آگاهی کنار هم در تهران ماندهاند.
میتوانیم پُز بدهیم که ایرانی هستیم!
آنهایی هم که انتخاب کردند از تهران بروند، اما تنها نبودند. بر اساس آنچه که از ترافیک جادهها مشخص شده است شهرهای شمالی استان گیلان و مازندران پذیرای مسافران هستند و آنچه در این میان بیش از هر چیز جلب توجه میکند، رفتار گرم جامعه میزبان با مسافران است؛ رفتاری که نشان داد همبستگی ملی نه فقط در فضای مجازی یا در سطح نمادها، بلکه در زندگی روزمره و روابط انسانی جریان دارد. تا جایی که برخی تابلو به دست کنار جادهها ایستادهاند و برای اسکان رایگان مسافران اعلام آمادگی میکنند و برخی نیز بدون آنکه سودی برای فروش اجناسشان بگیرند، با همان قیمت خرید محصولاتشان را به مسافران میفروشند تا مبادا در این شرایط فشاری به آنها وارد شود.
این شکل از همدلی و همیاری، نشاندهندهی سرمایهای عمیق در بطن جامعه ایران است؛ سرمایهای که در روزهای عادی شاید کمتر دیده شود، اما در لحظههای بحرانی به شکل پررنگتری خودنمایی میکند. اتفاقات این روزها بار دیگر اثبات کرد که فاصله شهرها، مانع دلهای به همپیوستهی مردم نیست؛ چه در پایتخت و چه در دورترین شهرها، روحیهی حمایت، مهماننوازی و تعلق خاطر به یکدیگر به ویژه در شرایط سخت، همچنان به چشم میآید. همان ویژگی که میتوانیم با اتکا به آن پُزِ ایرانی بودنمان را به تمام دنیا بدهیم!
همه برای ایران، ایران برای همه؛ از تمپلیتها تا روایتهای جمعی
با آغاز تجاوز اسرائیل به خاک ایران، طبق معمول به سیاق سایر اتفاقات مهم، شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام و شبکه ایکس نخستین محل واکنش کاربران برای محکوم کردن این حمله و پس از آن همدلی جمعی بود. اینستاگرام به عنوان پرمخاطبترین بستر تصویری در ایران، در نخستین ساعات پس از این تجاوز آشکار به خاک کشورمان شاهد موج گستردهای از استوریهای سیاهرنگ، تصویر پرچم ایران، عکس مجروحان و پیامهای همبستگی بود. بسیاری از هنرمندان، فعالان اجتماعی، ورزشکاران و کاربران عادی با بازنشر تمپلیتهای مختلف، صفحههای مجازی خود را به بستر اعتراض، سوگواری و ابراز همدردی با خانواده شهدا تبدیل کردند. تمپلیتهایی با پیامهایی مانند «ایران تنها نیست»، «برای وطن ایستادهایم»، «همه چشمها به ایران»، «لعنت بر وطنفروش» و... در طیف گستردهای از صفحات به اشتراک گذاشته شد و نشان داد حتی با وجود تفاوتهای فرهنگی و سیاسی، وقتی پای رژیم منحوس اسرائیل و تجاوز به خاک ایران مطرح باشد، همه همصدا واکنشی یکسان به این حمله نشان میدهند.
در شبکهی ایکس اما فضای واکنشها ترکیبی از تحلیلهای سیاسی، بازنشر اخبار فوری، و موجهای احساسی در قالب ترندهای همدلانه است. علاوه بر آن، ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز با انتشار توییتهایی به زبان انگلیسی، تلاش میکنند تا صدای مردم ایران را به مخاطبان بینالمللی منتقل کنند.
برخلاف برخی بحرانهای گذشته که شبکههای اجتماعی به میدان دوگانگی و تنش تبدیل میشد، این بار رفتار جمعی کاربران عمدتاً مبتنی بر اتحاد، همدلی، اعلام انزجار از رژیم کودککش اسرائیل و... است. محتوای غالب، نه از جنس تخریب و جدایی، بلکه بر مدار همیاری، سوگواری جمعی و تاکید بر قدرت مردم ایران منتشر میشود.
هنرمندان سکوت نکردند
جامعه هنری نیز در روزهای اخیر سکوت نکرده و با صدور بیانیهها، انتشار پیامهای همدلانه و لغو برنامههای هنری خود، در کنار مردم ایستاده است. چهرههای شناختهشدهی سینما، تئاتر و موسیقی نیز در صفحات شخصی خود به ابراز همدردی با خانوادههای شهدا پرداختند و خواستار ایستادگی ملی در برابر تجاوز آشکار به مرزهای انسانی و سرزمینی ایران شدند. حضور برخی هنرمندان در بیمارستانها برای عیادت مجروحان، تاکید بر این که در این شرایط بیطرفی نوعی ننگ است، خواندن آهنگهای کوتاهی مرتبط با این روزهای کشور و... نیز در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت.
رسانه در میدان عمل؛ از اطلاع رسانی تا رجزخوانی
رسانههای رسمی، خبرگزاریها و روزنامهها به صورت لحظهای اخبار مربوط به تحولات میدانی و بیانیههای مسئولان را منتشر میکنند. بسیاری از آنها تلاش کردهاند روایت انسانی این جنگ را برجسته کنند. از جمله پوشش زندگی خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند و تحلیلهایی درباره نقش وحدت و همبستگی اجتماعی در کاهش اضطراب عمومی. فضای رسانهای ایران در هفته اخیر بیش از هر زمان دیگری شاهد همگرایی ژانرهای خبری و انسانی بوده است؛ گزارشی که در آن انسان، رنج، همدلی و ایستادگی در مرکز روایت قرار گرفته است.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد و رسانه حتی یک گام فراتر رفت و توانست پیام مقاومت مردم ایران را به تمام جهان مخابره کند؛ آنجایی که مجری شبکه خبر حتی حین حمله به ساختمان شیشهای صدا و سیما دست از رجزخوانی برای دشمن برنداشت و نشان داد اگر پای ایران در میان باشد، ایرانی جماعت نه کوتاه میآید و نه میترسد.
هرکجا هستم باشم، ایران مال من است!
در کنار واکنشهای داخلی، ایرانیان خارج از کشور نیز از پا ننشستند و سعی کردند راوی آنچه که در ایران اتفاق افتاده و تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورشان باشند. از جمله تجمعات اعتراضی مقابل برخی مراکز مهم از جمله دانشگاهها و... بخشی از تلاشی بود تا صدای رسای مردم ایران در سایه تحریفها و سانسورها به گوش جهانیان برسد.
همبستگی مهمترین سرمایه ملی ایرانیان
در نهایت، آنچه در هفته اخیر بیش از هر چیز برجسته شده، نه تنها قدرت نظامی یا تحلیلهای سیاسی، بلکه سرمایهی اجتماعی مردم ایران در روزهای بحران بوده است. جایی که از هنرمند و کاسب تا دانشجو و پرستار، همه در قالبهایی متفاوت، اما با پیامی مشترک، از ایران دفاع کردهاند؛ ایرانی که صرفاً سرزمینی جغرافیایی نیست، بلکه تجربهای تاریخی از ایستادگی، همدلی و امید است. در روزهایی که طرف اسرائیلی از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند، روشنترین تصویر، حضور مردمی است که انتخاب کردهاند در کنار یکدیگر بمانند، کمک کنند، بنویسند، بخوانند و به دنیا نشان دهند که حتی در میانهی جنگ، فرهنگِ زندگی، همبستگی و انسانیت در ایران زنده است.
در این هفتهی پرتنش، ایران تنها با دیپلماسی یا قدرت نظامی دوام نیاورد؛ بلکه با لبخند مهماننوازی در یک روستا، تصویر پخش شربت در روزهای داغ تهران در استوری اینستاگرام، روایت از خودگذشتی و دادن نوبت صف نانوایی به یک زن باردار و با صدایی که در دل تاریکی گفت: «ما همه باهم هستیم» دوام آورد و در این شرایط آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید این است که مردم، با تمام تفاوتهایشان، کنار هم ایستادهاند. پس ایران، اینروزها فقط یک جغرافیا نیست؛ بلکه مجموعهای از دلهاییست که از غربت جنگ، سرپناهِ هم شدهاند.
انتهای پیام
نظرات