محمدمهدی سیدناصری ـ حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان ـ در این یادداشت که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: «کودکی، تنها یک دوره گذرا از زندگی انسان نیست؛ بلکه بنیان شکلگیری هویت فردی، اجتماعی و فرهنگی هر انسان را پیریزی میکند. از همینرو، کودکان در عین حال که نیازمند مراقبت و حمایت هستند، حق دارند در شکل دادن به فرهنگ و هنر جامعهای که در آن زندگی میکنند، مشارکت فعال داشته باشند. بر اساس مفاد کنوانسیون حقوق کودک ملل متحد (به ویژه ماده ۱۲ و ۱۳) کودکان دارای حق «بیان آزادانه نظرات» و «شرکت در زندگی فرهنگی و هنری» هستند. با این حال، در بسیاری از جوامع، از جمله ایران، کودکان همچنان در قالب مصرفکنندگان منفعل محصولات فرهنگی شناخته میشوند؛ کودکانی که صرفاً باید آنچه برایشان ساخته شده را بپذیرند، بدون آنکه فرصتی برای روایتگری و بیان تجارب و تخیلات خود داشته باشند.
این در حالی است که کودکان، با تخیل زنده و بیمرز، نگاه تازه و بیآلایش خود به جهان، میتوانند روایتهایی اصیل و خلاقانه خلق کنند و حتی الهامبخش بزرگسالان باشند. به رسمیت شناختن و تقویت «حق بر روایتگری فرهنگی» برای کودکان، اقدامی در راستای توسعه انسانی، حفظ تنوع فرهنگی و تحقق عدالت فرهنگی است. امروز، در جهانی که فرهنگها بهسرعت تحت تأثیر جهانیسازی، فناوری و روایتهای تجاری قرار میگیرند، شنیدن صدای کودکان و دادن تریبون به آنها، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای بقا و پویایی فرهنگی هر جامعه است.
۱_ روایتگری فرهنگی به مثابه یک حق؛
روایتگری، صرفاً یک فعالیت هنری یا ادبی نیست؛ بلکه یک حق بنیادین برای رشد خلاقیت، تقویت هویت و تحقق خودمختاری کودک است. در اسناد بینالمللی حقوق بشر، کودکان حق دارند از طریق نقاشی، داستانگویی، بازی، فیلم و موسیقی، روایتهای شخصی و جمعی خود را خلق و بیان کنند.
۲_ فرهنگسازی بزرگسالمحور؛ مانع شنیده شدن صدای کودک
در تولیدات فرهنگی ایران، چه در تلویزیون، چه در کتابهای کودک، چه در تئاتر و سینما، روایتها عمدتاً از نگاه و زاویه دید بزرگسال نوشته و ساخته میشوند. در نتیجه، کودکان تبدیل به شخصیتهای کلیشهای یا ابزاری برای پیامرسانی ارزشهای بزرگسالان میشوند، نه خالقان و روایتگران اصلی.
۳_ تجربه جهانی: کودکان به عنوان خالق اثر
در برخی کشورها، پروژههایی مانند کارگاههای داستانهایی از کودکان «storytelling by children»، جشنوارههای فیلم و انیمیشن کودک، یا حتی انتشارات کتابهای «نوشته شده توسط کودکان» راهاندازی شده که در آنها کودک، مولف و راوی اصلی اثر است. نتایج این طرحها نشان میدهد کودکان میتوانند دیدگاههای خلاقانه، اصیل و گاه حتی عمیقتر از بزرگسالان ارائه کنند.
۴_ پیامدهای فرهنگی و هویتی
وقتی کودکان از فرصت روایتگری محروم میشوند:
_ هویت فرهنگی آنان ضعیف میشود
_ قدرت تخیل و خلاقیتشان محدود میشود
_ احساس تعلق فرهنگی و اعتماد به نفس آنها کاهش مییابد.
تبدیل کودکان از مصرفکننده منفعل به روایتگر فعال فرهنگ، تنها یک شعار زیبا یا رویکرد تزئینی نیست، بلکه یک مطالبه اساسی حقوقی و یک سرمایهگذاری فرهنگی بلندمدت است. کودکانی که فرصت روایتگری پیدا میکنند، به تدریج مهارتهای خلاقیت، انتقادپذیری، اعتماد به نفس، حل مسئله و مسئولیتپذیری را در خود پرورش میدهند. این مهارتها، فراتر از فرد، منجر به تقویت سرمایه فرهنگی و اجتماعی کل جامعه خواهد شد. اگرچه ممکن است شنیدن صدای کودکان برای برخی نظامهای فرهنگی و تولیدکنندگان محتوا چالشبرانگیز یا حتی پرهزینه باشد، اما نادیده گرفتن این صدا، هزینههای بسیار سنگینتری در آینده تحمیل خواهد کرد: از بیهویتی فرهنگی و تقلید سطحی از الگوهای بیرونی گرفته تا کاهش مشارکت اجتماعی و ضعف در انسجام ملی.
در نهایت، کودکانی که امروز روایتگر قصههای خود میشوند، فردا میتوانند حافظان و خلاقان فرهنگ ملی باشند. راهی جز شنیدن صدای آنان، احترام به نگاه مستقلشان و حمایت از بیان خلاقانهشان وجود ندارد. وقت آن رسیده است که نهادهای فرهنگی، خانوادهها، مدارس و رسانهها، بهجای کنترل محتوای ذهن کودکان، آنها را به عنوان نویسندگان، هنرمندان و صاحبنظران کوچک، اما اثرگذار، بپذیرند. این گام، نه فقط تحقق یک حق، بلکه آفرینش فردایی روشنتر و فرهنگی پویاتر برای ایران خواهد بود.
اما راهکارها و پیشنهادها در این موضوع چیست؟
ایجاد کارگاههای روایتگری، داستاننویسی، انیمیشن و قصهگویی با مدیریت و اجرای کودکان
حمایت از جشنوارهها و مسابقات فرهنگی - هنری مختص آثار خلقشده توسط کودکان
گنجاندن مهارت روایتگری در برنامههای درسی مدارس، بهویژه در مقاطع پیشدبستانی و ابتدایی
حمایت از نشر و چاپ کتابهای نوشته شده یا تصویرگری شده توسط کودکان
استفاده از پلتفرمهای دیجیتال (مثل پادکست، بلاگ، ویدیو) برای انتشار روایتهای کودکانه.»
انتهای پیام
نظرات